به گزارش خبرنگار سینما صبا، چند روزی است که چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به پایان رسیده و حالا با بررسی فیلمهای نمایش داده شده در این رویداد مهم سینمایی، میتوان به تصور و برداشتی نسبی از شرایط و فضای موجود در سینمای کوتاه کشور دست پیدا کرد. در جشنواره امسال تعداد فیلمهای حاضر در بخش ملی نسبت به چند دوره اخیر کاهش قابل توجهی داشت و طبق گفته مهدی آذرپندار دبیر جشنواره، علت اتخاذ چنین تصمیمی این بود که عوامل برگزاری جشنواره با این تغییر به دنبال افزایش سطح کیفی این رویداد بودهاند. رویهای که البته نتیجهای مثبت در پی داشت.
از میان آثار حاضر در جشنواره چهلم، به سختی میتوان فیلمی را به عنوان اثری دارای کیفیت نازل معرفی کرد. عمده آثار فیلمهای متوسطی بودند که اغلب به لحاظ تکنیکی در سطحی استاندارد قرار داشتند. به بیان دیگر، فیلمسازان حاضر در جشنواره به الفبای اولیه آموزههای سینمایی و نگارش فیلمنامه تسلط داشتند. در این میان فیلمهایی چون «ضلعی برای خروج»، «یوفو»، «دد چوپان» و «اکو» از لحاظ به کارگیری تکنیک در کارگردانی و شیوه فیلمبرداری و فیلمهای «پسر خورشید»، «خوانا بنویسید»، «یوفو»، «اذان صبح به افق یزد» و «کرم چاله» به لحاظ توجه به ساختار و پرداخت استاندارد در ساحت فیلمنامه، از جمله آثار ممتاز جشنواره چهلم بودند.
همچنین توجه به ویژگیهای چشمگیر بصری و بهره گیری درست از طراحی صحنه و لباس در بسیاری از فیلمهای جشنواره قابل مشاهده بود. امروز سینمای کوتاه کشور به لحاظ دارا بودن از نیروی انسانی توانمند و مسلط به سینما، شرایط بسیار مطلوبی دارد و به همین دلیل، میتوان به آینده سینمای کشور در هر دو گونه فیلمهای هنری و سرگرمی ساز خوشبین بود.
نکته دیگر در خصوص جشنواره چهلم، آمار مربوط به پراکندگی جغرافیایی فیلمها در سطح کشور است. امسال بیش از ۵۵ درصد فیلمهای حاضر در بخش مسابقه، در شهرهایی به جز تهران تولید شده بودند. آماری که نشان دهنده رشد و توسعه سینما در بسیاری از نقاط کشور است. نکته جالب اینکه بسیاری از فیلمهای این دوره که از ایدهای بکر و دست اول بهره میبردند، در شهرستانهای مختلف تولید شده بودند و فیلمسازان تلاش داشتند از ظرفیتهای بومی محل زندگی خود جهت خلق داستانی گیرا و مناسب برای مدیوم فیلم کوتاه استفاده کنند.
طیق روال دورههای گذشته این جشنواره، برخی فیلمها در گروه بازیگران خود از چهرههای مطرح سینما و تئاتر استفاده کرده بودند اما بسیاری از آثار نیز به لحاظ استفاده از بازیگران خلاق جوان و معرفی آنها، عملکردی موفق داشتند. بازیگرانی که نقشهای پرچالش و دشواری برعهده داشتند. تولید فیلمهای دارای بیان پرطمطراق و خلق شخصیتهای اگزجره در سینمای کوتاه ایران کاهش چشمگیری پیدا کرده است و این روزها تلاش فیلمسازان کوتاه بر خلق روایتهایی است که شخصیتها متکی بر روان پیچیده آدمی شکل گرفتهاند و بنابراین بازیگران نیاز است با نوعی بینش درونی، ارائهای سمپات و باورپذیر داشته باشند. الگویی که به کارگیری آن نیاز به توانایی بالایی داشته و همین چالش میتواند باعث ظهور و شناخته شدن استعدادهایی تازه در عالم بازیگری شود.
برخی فیلمهای این دوره با وجود پی ریزی جهانی خیال انگیز و سوررئال، باز هم در بیان چنین ظرافتهایی را در طراحی کاراکترها لحاظ کردهاند که این خود دستاوردی ویژه برای فیلمسازان به شمار می رود. نسل جوان فیلمسازان کوتاه عمدتا تحصیل کرده سینما هستند و یا خود را به شدت در معرض تماشای فیلم و شناخت جهان سینمایی قرار دادهاند. این موضوع و تاثیرپذیری از کارگردانان مولف تاریخ سینما در بسیاری از فیلمهای این دوره نمود داشته است. رویکردی که در پیش گرفتن آن، امتیاز منفی برای یک اثر به شمار نمیرود. مهم این است که یک سینماگر بتواند تاثیر پذیری خود از فیلمهای مختلف را بر ظرف ذهنی خود منطبق کرده و بیانی شخصی از آن، حتی در شیوه به کارگیری تکنیک و ژانر ارائه دهد و به اصطلاح، ایدههای مرجع را از آن خود کند. این مسئله نیز چند سالی است که در بسیاری از فیلمهای کوتاه، به حد کمال رعایت میشود و موجب گسترش ایدهها و شکل گیری تکنیکهای تازه روایی و ساختاری در شکل گیری آثار شده است.
اما همچنان ضعفهایی ریشه دار نیز در میان فیلمها مشاهده میشود. از جمله اینکه بسیاری از آثار با وجود بهره بردن از ایدههای مرکزی جذاب و بکر و همچنین فیلمنامههایی حساب شده، در شکل دهی به پایان بندی مشکلاتی جدی دارند. سکانسهای نهایی و فاینال برخی از این فیلمها معمولا از دو ضعف عمده رنج میبرند. در حالت اول، به دلیل وجود نشانههای معنایی یا سیر پیشرفت روایت، دست فیلمساز از میانه فیلم برای مخاطب رو میشود و به همین دلیل بیننده میتواند حدسهایی درست درباره شیوه خاتمه یک فیلم داشته باشد. در حالت دوم که اثرات مخرب آن بیشتر بوده و میتواند حتی سبب سقوط یک اثر به جایگاهی پایین تر از حد متوسط شود، کارگردان فیلم را به گونهای به پایان میبردد، که گره گشایی نهایی بیش از اندازه تحمیلی به نظر میرسد. گویی فیلمساز تنها محو ایده مرکزی خود شده و درباره چگونگی به سرانجام رسیدن آن تلاش خاصی نداشته است.
با این وجود، اگر جشنواره فیلم کوتاه تهران را به مثابه آینهای مقابل این گونه سینمایی در نظر بگیریم، وجود امتیازات فراوان در مجموعه آثار باعث میشود، به درخشش فیلمهای این دوره در جشنوارههای بینالمللی پیش رو بتوانیم خوشبین باشیم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است