به گزارش صبا، برگزاری جشنواره ملی میراث فرهنگی به عنوان رویداد مهم و تاثیرگذار در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی در شرایطی که کشور با جریان ایرانهراسی در جهان مواجه است و بسیاری از مردم نیز از گنجینه میراث فرهنگی کشور بیاطلاع هستند آن هم در فضای رسانه به عنوان نقطه عطفی در این حوزه به حساب می آید که لازم است ضمن حمایتهای حداکثری نهادها و متولیان ذیربط در راستای پایدار بودن و تداوم این رویداد، جریان اطلاعرسانی و تبلیغات در این باره صورت بگیرد تا شاهد حضور حداکثری مردم و هنرمندان این حوزه در دورههای دیگر این جشنواره باشیم. در ادامه با رسول وطن دوست درباره تاثیرات برگزاری نخستین دوره جشنواره ملی میراث فرهنگی گفتوگو داشتهایم که در ادامه میخوانید.
***به عنوان یک پیشکسوت با توجه به وجود جشنوارههای متنوع فرهنگی هنری و تنوع رسانهها، اهمیت این جشنواره را در چه می بینید؟
-از دید ما حفاظت گران، حفاظت یک فرآیندی است که از فهم یا ادراک یک اثر فرهنگی آغاز می شود و پس از آن فهم، یکسری فعالیتهایی رخ میدهد و در نهایت به معرفی ختم میشود؛ آن فعالیتها هم میتواند ترمیم، مرمت، تحکیم و درمان باشد که به معرفی ختم میشود. معرفی شاید مهمترین ابزار امر حفاظت است. بنابراین اهمیت این جشنواره در این است که به کار معرفی میراث فرهنگی از طرق مختلف پرداخته است و از همین راه به جریان حفاظت آثار فرهنگی کمک شایان میکند. البته ما راههای متنوع فرهنگی بسیاری در کشور داشتیم و داریم اما در حوزه میراث فرهنگی این مسئله کمتر وجود داشته و یا نبوده است و به همین دلیل این رویداد میتواند نقش عمدهای در جلب لایههای مختلف جامعه برای توجه به میراث فرهنگی داشته باشد.
***جلب مشارکت مردم برای حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس و ملموس با ابزارهای هنری و رسانهای چگونه محقق میشود؟
-خاطرم هست که چند سال پیش در موسسه مرکز بینالمللی مطالعه حفاظت و مرمت ثروتهای فرهنگی که همان موسسه ایکروم وابسته به یونسکو در رم باشد، توجه زیادی را به رسانهها معطوف کرده بودند و در واقع جایزهای را برای رسانههایی تعیین کرده بودند که بیشترین نقش را در امر معرفی و برای حفاظت در میان مردم را برعهده داشتند. جریان حفاظت، یک جریان مردمی است. چند روز پیش در یک جایی این موضوع را عرض کردم که حفاظت از آثار تاریخی، محقق نمیشود مگر اینکه مردم خواهان آن باشند، به ویژه در ایران چراکه ایران کشوری است که اگر اغراق نکنیم جزء چهار یا پنج کشور نخست دنیا از نظر کمی و کیفی در حوزه میراث فرهنگی است.
نگهداری کامل و درست این میراث توسط یک دستگاه عملی نیست، متاسفانه وضعیتی که در این حوزه با آن روبهرو هستیم این است که بخشی از مردم تصور میکنند که میراث فرهنگی ملموس یا ناملموس یک وجوهی است که مسئولیت آن برعهده دستگاهی به نام وزارت میراث فرهنگی است، به همین دلیل در همه جا صحبت و انتقاد از این وزارتخانه است که مشکلاتی در جریان حفاظت از میراث فرهنگی وجود دارد، در صورتی که اینگونه نیست و نباید هم اینگونه باشد. در کشورهایی هم که به نسبت در حوزه کار حفاظت و معرفی میراث فرهنگی موفق هستند، این حوزه کار صرفا دولتی نیست و دولت دستورالعمل ها را مشخص میکند و کار نظارت بر روشها را در پیش میگیرد.
کار مطالعه، تحقیق و محافظت از میراث فرهنگی را مردم انجام میدهند. مردم باید احساس مالکیت نسبت به جریان میراث فرهنگی در کشور پیدا کنند تا نقش اساسی خودشان را در این حوزه اجرا کنند. شاید در بسیاری از موارد این تفکر وجود دارد که مالک میراث فرهنگی، اشخاص دیگری هستند و آن اشخاص باید در این حوزه دقت نظر داشته باشند، در صورتی که کاملا برعکس است و میراث فرهنگی متعلق به مردم است و در اقتصاد، پیشرفت، توسعه کشور و مردم نقش اساسی دارد. اگر بتوانیم از طریق رسانهها با ابزارهای فرهنگی و هنری این امر را در جامعه اشاعه دهیم که البته یکباره نیز میسر نیست و در یک فرآیند چندساله محقق می شود، شاید بتوانیم به این مسئله امیدوار باشیم که پس از مدتی مردم نقش اساسی خود را درباره حفاظت از میراث فرهنگی ایفا کنند. جلب مشارکت مردم برای حفاظت از این منابع، یک امر بسیار مهم است و ابزارهای هنری و رسانهای هم نقش عمدهای در این کار دارند. اگر روزی بتوانیم رسانه ملی و نظام آموزشی کشور را برای حفظ ثروتهای فرهنگی ملی همسو کنیم، موفق خواهیم شد.
اعتقاد شخصی من این است که جریان میراث فرهنگی، ثروت و سرمایهای است که روز به روز ارزش افزوده پیدا میکند و نقش مهمی در توسعه همه جانبه کشور دارد. بسیاری از صنایع، سرمایههای معدنی و… یک روزی کم یا تمام خواهند شد یا در برخی صنایع همچون اتومبیلسازی رقیب داریم اما تنها جایی که رقیب نداریم، جریان میراث فرهنگی است چراکه میراث فرهنگی ایران را هیچ جای دنیا ندارد. اگر به این نکته خاص توجه کنیم، متوجه خواهیم شد که این ثروت چه نقش مهمی میتواند در توسعه کشور در میان مدت و دراز مدت داشته باشد.
***این جشنواره نوپا، هر سال به میزبانی یکی از استانها برگزار میشود؛ سال گذشته یزد و امسال قزوین، نظر شما چیست؟
بابت انجام این کار مهم تبریک میگویم، این یک اصل است، برای اینکه بتوانیم جریان معرفی و حفاظت از میراث فرهنگی را میان مردم ببریم باید به اقصی نقاط کشور برویم و نمیتوان از پایتخت دستورالعمل برای جریان حفاظت از این میراث ارزشمند صادر کنیم. به پاسخ سوال قبل بازمیگردم، زمانی میتوانیم موضوع حفاظت را در تمام جامعه عملی کنیم که خود مردم مایل به امر حفاظت باشند. مردم وقتی مایل میشوند که ثروتهای فرهنگی در توسعه فرهنگی، زندگی روزانه و آینده خودشان و فرزندانشان نقش دارد و اگر میراث فرهنگی باقی بماند، مردم نیز شرایط اقتصادی بهتری خواهند داشت. اگر بتوانیم چنین موضوعی را در استانهای مختلف کشور محقق کنیم، نه تنها در مراکز استانها بلکه در شهرها و شهرستانهای کوچک هم حضور پیدا کنیم و از ابزارهای مختلف برای این کار استفاده کنیم، زمینه موفقیت عملکرد ما بهتر و بیشتر خواهد بود.
***چرا توجه رسانهها به میراث فرهنگی و موضوعات مرتبط با آن، حائز اهمیت است؟ برای توجه دادن بیشتر مردم به مسائل میراث فرهنگی، این جشنواره چه کمکی میتواند کند؟
-معرفی، مهمترین ابزار حفاظتی است و به همین دلیل موزه و نمایشگاههای مختلف به وجود آمدهاند چراکه موزه یک بنگاه و مرکز پژوهشی است و مردم متوجه اهمیت و نقش آثار فرهنگی و تاریخی میشوند. موزه یک جایگاه پژوهشی- فرهنگی و آموزشی دارد. رسانهها وقتی به جریان میراث فرهنگی میپردازند درواقع بخشی از همان کار معرفی را انجام میدهند. رسانهها به ویژه رسانههای عمومی و ملی که گستره بالایی دارند، نقش عمدهای در این کار دارند، در نتیجه اگر ما توجه به میراث فرهنگی را در رسانهها ببینیم، خواهیم دید که در دراز مدت حفاظت به یک امر عمومی تبدیل شده است و از بسیاری مشکلاتی که در حوزه میراث فرهنگی در کشور به دلیل نبود آگاهی نسبت به نقش میراث فرهنگی داریم، برطرف خواهد شد. اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم، با مشکلات بسیاری مواجه خواهیم شد.
***با توجه به مشارکت و حضور فعالان میراث فرهنگی و هنرمندان در این جشنواره و مخاطبانی که به جشنواره میآیند؛ کارگاههای آموزشی و نشستهای انتقال تجربه در این جشنواره چه اولویتهایی باید داشته باشد؟
-بستگی دارد که رویکردهای کارگاههای آموزشی این جشنواره چیست. اگر رویکرد اصلی آن، اطلاعرسانی به عموم مردم باشد، یک امر است اما اگر هدف اطلاعرسانی علاوه بر عموم مردم به یکسری افراد خاص است، آن وقت جریان متفاوت خواهد بود. از نظر من، اولویت اصلی در حوزه آموزش میراث فرهنگی، آگاه کردن مردم نسبت به اهمیت حفاظت از جریان میراث فرهنگی است. در ذیل این عنوان میتوان کارگاهها و نشستهای مختلفی را برگزار کرد. اگر بخواهیم خیلی عمیقتر به موضوع آموزش نگاه کنیم، شاید یک روزی دستگاههای آموزشی را به یک طریقی هماهنگ کنیم که موضوع آموزش میراث فرهنگی و نقش آن در توسعه کشور را در مقاطع تحصیلی مختلف به دانشآموزان و دانشجویان بیاموزند و نسل جوان فعلی و نسل آینده را به موضوع فهم میراث فرهنگی و نقش آن حساس کنند. اعتقاد من این است که موضوع میراث فرهنگی با زبان ویژه سنین مختلف باید به لایههای مختلف جامعه منتقل شود. باید جریان آموزش و ظرفیتسازی به یک معنا در مقاطع مختلف به تمامی مردم منتقل شود.
بنابراین، هنرمند و فعالان حوزه میراث فرهنگی که نقش عمدهای برای انتقال مفاهیم به مردم در جامعه دارد و به گونهای نقش آموزشی هم دارد، طبیعتا با مخاطبان جشنواره یک نوع ارتباط درونی برقرار میکنند. از نظر من یکی از مهمترین نکاتی که باید در این فعالیتهای ملی اتفاق بیفتد، کاری است که باید بلافاصله بایدها و نبایدهای رویداد را مشخص کنند و این درسی است که از اجرای این نوع فعالیتها میتوان گرفت. اگر این روش که قطعا هم انجام شده است در این جشنواره پیش رو انجام شود، پس از چند سال به جایی خواهد رسید که دیگر اشتباهی ندارد و وقتی اشتباهها کم باشد، اثرگذاری جشنواره نیز بیشتر شده و این رویداد هدفمند حرکت خواهد کرد.
اگر اینطور باشد به نظر میآید که اولویت اصلی متولیان و فعالان این رویداد در انتقال تجربه از طریق فعالان میراث فرهنگی و هنرمندان، همان موضوع مردمی است یعنی مردمی کردن جریان میراث فرهنگی. جهان سالها به این نتیجه رسیده که حفاظت از میراث فرهنگی و مراقبت از ثروتهای فرهنگی برعهده مردم است و مردم باید از قبل بدانند که چگونه نقش خودشان را در آن نقشه بزرگ حفاظت از میراث فرهنگی به اجرا دربیاورند. این وظیفه دستگاه میراث فرهنگی است که این نقش را اجرا کنند و این جشنواره نیز یکی از ابزارهای وزارت میراث فرهنگی برای روشن کردن این نقش است.
***مردمی بودن جشنواره و تخصصی بودن برخی مفاهیم در آثار هنری راهیافته به این جشنواره منافاتی با هم دارند؟ مشارکت مردم و خانوادهها در بخشهای جنبی این جشنواره، چگونه میسر میشود؟
-اینکه این جشنواره مردمی است، اهمیت خیلی بالایی دارد. طبیعی است که وقتی لایههای مختلف مردم جامعه اولویت این جشنواره است، باید برنامهها و فعالیتها به گونهای انجام شود تا لایههای مختلف جامعه را مخاطب قرار بدهد و جوری نباشد که صرفا یک لایه از مخاطبان مورد توجه قرار بگیرد و دیگر لایهها فراموش شود و یا کمتر مورد توجه قرار بگیرد. البته این موضوع هم درست است که برخی از مفاهیم در آثار هنری جشنواره مثل مقاله، فیلم، کتاب، عکس و… تخصصی هستند و مخاطبان خودشان را دارند اما سینما و رسانه ملی و خبرگزاریها و… مردم را مخاطب قرار میدهند یعنی از مردم عادی گرفته تا کسانی که تخصصی فکر میکنند و حتی تصمیمگیرندگان. اینها کسانی هستند که بخش عمدهای از جامعه را تشکیل دهند و مخاطبان عمده شما به معنای مردمی بودن جشنواره هستند. اینکه چگونه این امر میسر میشود و چطور مشارکت خانواده و مردم در بخشهای جنبی محقق می شود، قطعا با برگزاری یکسری میزگرد و دورهمنشینی در جنب جشنواره و حضور مردم عادی در آن و اجازه برای نظر دادن مردم درباره این رویداد حتی اگر این نظرات با آن چیزی که ما میاندیشیم مغایرت داشته باشد چراکه اندرون این نظرات میتوان جامعه را بیشتر شناخت و براساس این شناخت بیشتر برنامهریزی کرد، همیشه نیاز نیست که مردم همه آن چیزی را که میگوییم، با آن موافق باشند اما اگر ما متوجه باشیم که مردم چگونه به این حوزه میاندیشند حتی اگر مخالف تفکر ما باشد، میتوانیم مسیر خودمان را تصحیح کنیم تا به چشماندازی که در درازمدت در حوزه ثروت فرهنگی ترسیم کردهایم، دست پیدا کنیم.
***حسب تجربه و دانشی که دارید، توصیه شما به برگزارکنندگان جشنواره چیست؟
-توصیه من جمعبندی پاسخ سوالات قبلی است. برگزاری این رویداد، کار مهمی است یعنی اینکه جشنوارهای در حوزه میراث فرهنگی برگزار شود و عده بسیاری از اهمیت این جریان آگاه شوند و آثار خود را برای حضور در این رویداد برای ارزیابی ارسال کنند، حائز اهمیت است. توصیه اساسی من به برگزارکنندگان این رویداد این است که هدفمند تلاش کنند، البته قطعا هم که اینگونه است یعنی اینکه ما از برگزاری این رویداد مقصودی را داریم که قرار است در مدت زمان مشخصی در آینده محقق شود. اگر آن چشمانداز را خوب تعریف کنیم و یک برنامه راهبردی برای آن بنویسیم، شاید هم نوشته شده باشد؛ به طور دقیق برنامههای کاری را مشخص کنیم شاید در طی سالیان آینده این رویداد بتواند جایگاه خاص خود را پیدا کند. همه واقف هستیم که یکی از مسائلی که در کارهایمان داریم این است که تغییرات زیاد است و تغییرات مدیریتی در کار اتفاق میافتد و برنامههایی هم که قرار است در درازمدت یک رویداد اتفاق بیفتد، ممکن است تغییر پیدا کند. این درباره کار حساس حفاظت مردمی نباید اتفاق بیفتد و آن هم در صورت داشتن برنامه مدون کارشناسان و تدوین سند اجرایی مکتوب محقق خواهد شد.
نشر اول: میراث آریا
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است