به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، اسرافیل شیرچی زاده ۳۰ آذر ۱۳۴۱ در بابل، فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، استاد انجمن خوشنویسان، پژوهشگر خط و فرهنگ و هنر است. بهترین ویژگی آثار او پرداخت به مبانی خط، نقاشیخط و شکستهنستعلیق با قلمهای ریز و درشت، در بومهای نقاشی به ابعاد ۳ متر تا ۱۰ متر و سیاهمشقهای نستعلیق و مرغ بسملهای منحصربهفرد او با رنگمایههای فرهنگ ایرانی است.
شمار بسیاری از آثار این هنرمند صاحبنام و پُرکار، در کتابهای نفیس بهچاپ رسیده است. آثاری همچون: سیمای رستم در شاهنامهی فردوسی، شهریار شهر غزل، تاب شکسته، گلبانگ حافظ، آواز شقایق، تماشاگه راز، مطرب عشق، گلستان خط ایران، کتاب سلطانی سلطان، سریر صبحخیزان، بهاری پُر از ارغوان، پژوهش و گفتوگوهای فراوان در زمینهی هنر و هنرمندان، پوستر و کارتپستالهای بدیع و خوشرنگ و نمایشگاههای بسیاری در داخل و خارج از کشور و داوری در جشنوارههای هنری خارجی.
او در دوران مدرسه استعداد فراوانش را به نقاشی نشان داد و همزمان با دروس مدرسه، به امور نقاشی و خط میپرداخت. در هفتسالگی خوشنویسی را با شعر زیبای «من یار مهربانم» از «عباس یمینی شریف» آغاز کرد و مورد تحسین معلمان و اطرافیان قرار گرفت. استاد شیرچی نقش پدر و مادرش را در گرایش او به هنر مخصوصاً نقاشی و خط مهم میداند.
اسرافیل شیرچی در سال ۱۳۶۲ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و در دانشگاه از راهنماییهای استادان حلیمی، پاکباز، آیتاللهی، محصص و ممیز برای ترکیببندی مبانی هنرهای تجسمی و زیباییشناختی بهرهمند شد. او در سال ۱۳۶۳ مدرس انجمن خوشنویسان ایران شد، ولی شیوهی تدریس متفاوتی داشت.
او در کلاسهایش از عنصر شعر و موسیقی و اصول و مبانی هنرهای تجسمی هم سخن میگفت و کلاس، با جانِ شعر و تغزل حافظانه و نامبردن از استادان بزرگ هنر ایران و جهان، احوالی معنوی پیدا میکرد.
شیرچی همزمان با تدریس، به عرضهی آثار هنری میپرداخت تا نمایشگاههایی در تهران و شهرستانها برگزار کند؛ به همین دلیل از او هنرمندی پُرکار، جستوجوگر و مردمی ساخته شد و آثارش را به خانهها و گالریها و مجموعهها و موزههای جهان میبرد.
شیرچی تاکنون بیش از ۷۳ نمایشگاه انفرادی و ۱۱۰ نمایشگاه جمعی با هنرمندان تراز اول ایرانی و خارجی داشتهاست. او در سالهای اخیر بسیاری از نمایشگاهها و اجتماعات هنری را مدیریت کرده و همچنان با عشق و ایمان، پیگیر تعالی هنر و فرهنگ ایران است.
در ادامه، گفتوگوی صبا را با این هنرمند نامی میخوانید:
****
استاد شیرچی ابتدا گفتوگو را با شعری از «اقبال لاهوری» آغاز کرد و گفت:
زندگی در صدف خویش گُهر ساختن است
در دل شعله فرورفتن و نگداختن است
مذهب زندهدلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک، جهانِ دگری ساختن است
او با بیان اینکه یکی از نیازهای بشر امروز، تفسیر معنوی از جهان و تعبیر روحانی از هستی است، افزود: در سرزمینی زندگی میکنیم که بزرگانی در آفتاب بیدریغش لعل شدهاند و به مقام انسانی و منزلت انسانی جایگاه خاصی بخشیدهاند. تمدن در سرزمین ما همواره رنگین بوده و گذشتههای شیرینمان گواه این سخن است. بههرحال قرن حاضر به اعتقاد من دورهای است پُر از تحولات و تموجات فرهنگی و هنری، خصوصاً معماری، سینما، موسیقی و… .
این استاد خوشسخن ادامه داد: در جامعهی ایرانی، فرش و نقش و خط جایگاه ویژهای دارد. اگر امروزه از معماران، مجسمهسازان، سینماگران، بافندگان فرش و نقاشان سؤال کنید که «از خط چه میدانید؟»، میگویند: «خط فارسی در ادبیات کهن و نیاکان ما ریشه دارد.» ادبیات ما سرمایهی بزرگ این سرزمین است. خط همیشه با ادبیات و فرهنگ و هنرِ شکوهمند این سرزمین همراه بوده و خواهد بود و بههرحال ما آن را در معماری و هنر فرش نیز میبینیم.
این پژوهشگر حوزهی هنر در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: خط بهواسطهی ارتباط مستقیم با زبان، پیوند عمیقی با باورها و سنتهای ادبی ما دارد. بههر روی، این پیوند، پیوند مبارکی است که هزاران طول کشیده تا احوالات هنری و فرهنگی پیدا کند و به دلِ مردم بنشیند یا بهقولی، آشیان داشته باشد.
او افزود: اگر بخواهیم به گذشتههای تاریخی نگاهی بیندازیم، باید بگوییم که هنر خوشنویسی در تمامی عناصر خویش از مرکب و قلم و کاغذ گرفته تا تذهیب و تزیین و طلااندازی، بر روی کاغذ یا روی پارچهها، سنگنبشتهها، مقابر و احوالات تمدنی ما حضور داشتهاست.
استاد شیرچی با بیان اینکه خط، هنرِ تمرین و ممارست و ریاضت است، گفت: بههرحال در سرزمینی زندگی میکنیم که سرشار از گنجهای فاخر معنایی است؛ مثلاً ما در مکتب هرات، مکتب تبریز، مکتب شیراز، مکتب اصفهان و مکتب قزوین که مکاتب خوب هنری ما هستند، حضور خط را خیلی بالا و والا میبینیم.
او در ادامه گفت: به باور من، هنرِ خط میتواند در وجود انسانها باشد، ولی برای جلال و نامش هنرمند خوشنویس یا خطاط باید بسیار بسیار مشق کند، شب و روز کار و تمرین داشته باشد تا به آن جایگاه والا و باارزش برسد.
این هنرمند نامی ادامه داد: هنرِ خط با تمرین و پشتکار و ریاضتِ هنرمندان گذشته و حال جایگاه ویژهای دارد. ما حروف را از دنیای عرب گرفتیم و به آنها جان و موسیقی دادیم؛ احوالات معانی درجهیک دادیم و نام و اختراعی را به نام «نستعلیق» پدید آوردیم که به نظر من شاهکار خط جهانی است. این خط از نظر زیبایی، ظرافت، تناسب و احوالات زیباییشناختی در جهان نمونه است. بعدها هم از کنار این خط فاخر و باارزش، «شکستهنستعلیق» پدید آمد که برای رقصانبودن حروف جایگاه ویژهای هم دارد. این خط تماماً در سماع است، حروف و واژهها در آن بسیار رقصان است که آنهم در گذشته برگرفته از معماری صفویه و شکوه هنر معماری، فرش و زیباییهایی بوده که در اطراف ما قرار داشتهاند.
استاد شیرچی در پاسخ به این پرسش که «مهمترین دانش و مهارتی که به صورت پایه برای خوشنویسی لازم داریم، کدام است؟» گفت: دانش و مهارتی که یک خوشنویس باید داشته باشد، شناخت هنر گذشتگان است؛ مانند تذهیب، تشعیر، نقش و هنرهایی که به کمک و تکامل هنر خوشنویسی منجر شدهاند.
او افزود: هنرمند خوشنویس باید درک عمیقی از ادبیات داشته باشد. او باید ادبیات گذشته را بشناسد، تاریخ ادبیات کلاسیک و معاصر را بداند و حتی به اعتقاد من با هایکوهای ادبیات خاور دور هم ارتباط ایجاد کند. یک خطاط خوب لازم است با شعرهای ناب روزگار چه در غرب و چه در شرق نیز پیوند داشته باشد.
او تأکید کرد: مهمتر از همه، او باید دارای شناخت دقیقی از ابزار و ادواتی که با آنها کار میکند، باشد؛ چون خود شناخت مصالح و مواد خیلی میتواند شرط باشد برای نگارش و پرورش هنر؛ خصوصاً خوشنویسی که الان جایگاه آن بر روی در و دیوارهای مردم، داخل موزهها و… است و جایگاه والایی دارد. به اعتقاد من شناخت مصالح و مواد کمک میکند که ماندگاری هنر خوشنویسی بیشتر شود.
این هنرمند خوشنویس در پایان گفت: شما الان اگر یک قطعه خط، تذهیب و تشعیر یا مجلس، مینیاتور و مکتب هرات را میبینید که در موزههای ما و موزههای دنیا وجود دارد، با وجود گذشت هفتصد یا هشتصد سال گویی هنوز تازه است؛ زیرا هنرمند مکتب هرات، بهترین مصالح و مواد آن روزگار را برمیگزید و آن درک و کوششها باعث میشد که پس از گذشت هفتصد یا هشتصد سال، هنر خوشنویسی و کتابآرایی بهزیبایی ماندگار بماند و مردم این روزگار و حتی مردمی که پس از ما خواهند آمد، از آن بهره ببرند.
پریسا اسماعیلینیا
یک نظر