علی شیرمحمدی نویسنده کتاب «نقش تهیهکننده در اقتصاد سینما» از محتوای این اثر و ارتباط آن با سینمای داخل کشور به خبرنگار کتاب صبا گفت. این کتاب برنده جایزه اول بخش هنر جشنواره «پایش و ستایش» شد. او مجری طرح سینما و تلویزیون ایران است. از مهمترین آثار علی شیرمحمدی میتوان به فعالیت در فیلم آذر، شهدخت، پرویز و دیگران اشاره کرد. آخرین پروژه علی شیرمحمدی حضور در فیلم «صبح اعدام» اثر بهروز افخمی به عنوان تهیهکننده است.
***چشمانداز و رویکرد خودتان را در این کتاب شرح دهید.
رویکرد من در این کتاب در خصوص نقش مهم و اثرگذار تهیهکننده در اقتصاد سینما است، که قائلم بسیار نقش پررنگ، مثمر ثمر و عمیق و جدی می باشد. این نقش از انتخاب یک فیلمنامه شروع تا انتهای یک اثر و خروجی تا نقش بستن بر روی پرده نقره ای و پیدا کردن جامعه هدف فیلم . بنظر من یک تهیهکننده مثل یک ملوان کشتی بزرگ و تفریحی میماند که اولین نگریست که سوار این کشتی میشود و مسافران زیادی را سوار میکند تا در طول مسیر به آنها خوش بگذرد ضمن اینکه موظف است این کشتی و مسافرانش را سلامت به مقصد برساند و آخرین نفر هم خودش پیاده شود. سینما از این جهت بسیار حائز اهمیت است که غیر از بعد آرتیستیک خود، ابعاد صنعتی جدیای دارد. یعنی یک فیلم سینمایی به اندازهی یک کارخانه هزینه و ترنور مالی دارد. و به همین دلیل قطعا و حتما یک تهیهکننده باید صاحب ذوق و قریحه و سلیقه، و بیش و پیش از هر چیزی صاحب تجربه باشد تا بتواند این کشتی بزرگ هنری-صنعتی را به بهترین شکل ممکن به مقصد برساند. تهیه کننده باید در زمینه هنر جامع الاطراف باشد. نقاشی دیده باشد، موزه رفته باشد، شعر خوانده باشد . غور و غواصی در عالم هنر باید بی تابی لاینفک زندگی یک تهیه کننده است. من در تز فوق لیسانسم بسیار دوست داشتم که در زمینه شغلی خودم کار کنم، منابع میدانی زیادی درین خصوص وجود دارد ،برای مثال با دوستان تهیهکننده خود و بزرگان سینما گعده میکردم و گپ و گفت های مبسوط میزدیم. و بیست سال تجربه کاری خودم نیز در سینما را پس پشت داشتم ، منتها این صرفا بعد میدانی ماجرا بود و متاسفانه از منظر کتابخانهای منابع زیادی وجود ندارد و این یک ضعف آکادمیک جدی است. علیرغم اینکه دوستان و همکاران ما تجربیات گرانبهایی در سینما دارند. و مصداق بارز این ماجرا موفقیتهای پیاپی فیلمها چه در داخل کشور و چه فیلمهایی است که در بیرون از مرزها به اکران درمیآیند.
***شما تعریف مشخصی از شخصیت تهیهکننده و نقش آن در صنعت سینما در این کتاب ارائه دادهاید. حال این شخصیت در صنعت سینمای ایران دارای چه منزلتی است؟
به نظر من یک تهیهکننده باید به تمام وجوه فیلمسازی محیط باشد و اشراف کافی داشته باشد. غیر از تهیهکنندگی باید به اصول و اسلوب سایر تخصص های مورد نیاز فیلمسازی محیط باشد. برای مثال شناخت نسبی به کارگردانی داشته باشد و همچنین طراحی صحنه و لباس را بشناسد. اصلا یک تهیه کننده باید آرت بداند، نقاشی دیده باشد و شعر بخواند. و حتی فیلمبرداری را بشناسد و شناخت کافی نسبت به ابزار و ادوات فنی داشته باشد. تا اینکه در مسیر و پروسهی فیلمسازی اینها برایش آسیب زننده نباشد. چون اگر تهیهکنندهای به این تخصصها محیط نباشد، علیرغم اینکه تمام آدمهای متخصص را دور هم جمع میکند مقبون خواهد شد . و قطعا در برآورد و هزینههای ساخت فیلم دچار خسران خواهد شد. برای مثال اگر شناختی نسبت به فیلمبرداری و ابزار و ادوات فنی نداشته باشد زیانهای جبران ناپذیری میبیند. برای مثال برخی از دوستان عزیز فیلمبردار همیشه ترجیح میدهند سینه موبیلشان پر و بدون کاستی باشد تا سر صحنه کسری نیاورند، ولی متاسفانه بعضا میبینیم که تا انتهای فیلم پنجاه شصت درصد از لوازم موجود آن بیشتر استفاده نمیشود. و امروز با توجه به هزینهی سرسامآور اجارهی تجهیزات فنی این آسیبی بسیار جدی به بدنهی اقتصاد یک فیلم است. وقتی به بدنهی اقتصاد یک فیلم ضربه میخورد در اشل بزرگتر به بدنهی سینما ضربه وارد خواهد شد. چون موفقیت یک فیلم خوب از لحاظ اقتصادی صرفههای اقتصادی در روند تولید آن است. و وقتی به بدنه اقتصاد سینما خدشه وارد میشود خانواده بزرگ سینما مصون ازین خراش نخواهد بود. از همینجا میتوانیم به اهمیت و نقش تهیهکننده در اقتصاد سینما پی ببریم. وقتی یک فیلمی ساختار درستی داشته باشد، جامعهی هدف خود را بشناسد و آن را نشانه بگیرد و طراحیاش درست باشد نتایج ثمربخش آن چرخ صنعت سینما را میچرخاند. برای مثال همین حالا فیلمی مثل فسیل بدنهی اقتصاد سینمای کشور را تکان داده است. من به جناب آقای عامریان تبریک میگویم که از نظر من یکی از تهیهکنندگان بسیار شاخص و موفق در حوزهی طنز هستند و آثاری که کار کردند همیشه آثار موفقی بوده و من دستشان را میفشارم به این دلیل که موفقیت یک اثر سینمایی به بدنه و ساختار اقتصادی سینما کمک میکند و قطعا از مواهب آن بقیهی دوستان تهیهکننده و به تبع آن تمامی خانواده سینما از آن بهرهمند میشوند. وقتی چرخ این صنعت و اقتصاد سینما به گردش درمیآید متعاقبا فیلمهای دیگری ساخته خواهد شد، و به همین خاطر تمامی خانواده سینما سر این سفره خواهند بود و کامشان شیرین خواهد شد. در خصوص نقش تهیهکننده، فرقی نمیکند، وقتی شما ساختار و ساحت سینما و تولید صحیح را بشناسید موفق خواهید بود.
***نقش تهیهکننده با وجود استریمهایی مثل نتفلیکس چه تغییری خواهد کرد؟
حتی اگر که استریمهای vod شکل بگیرد. از منظر من اینها دو رویکرد مجزا هستند. علیرغم اینکه برخی از دوستان قائلند که سینما تمام شده و تعطیل شده است، نه به نظر من این vodها هم در کنار سینما دارند کار خودشان را میکنند و اتفاقا برای این صنعت مفید هستند. شاید در حال حاضر به خاطر گردش مالی که در سریال سازی در ویدئوآندیمندها وجود دارد برای دوستان تهیهکننده و کمپانیها وسوسهانگیزتر است و گرایش به آن سمت و سو بیشتر ولی سینما به دلیل ساختار آرتیستیک و هنری خود همیشه در ساحت و قاب جذاب و ماندگار خود خواهد ماند. به گمان من سینما از بین نخواهد رفت. سینما خیلی جدی به واسطه ابعاد هنری مستتر در ذاتش به حیات خود ادامه میدهد. که قطعا در سریالهایی که در vodها ساخته میشوند، نه در ایران بلکه در تمام دنیا از جمله نتفلیکس، بیشتر بعد سرگرمی ماجرا مد نظر قرار میگیرد. که مخاطب را بخاطر بعد سرگرمی که در آن وجود دارد به سمت خود میکشد. و این هم طبیعی است، ساخت سریال و شکل و فرم سریال اصلا باید به این شکل باشد که جذب مخاطب با دامنه گسترده تری را در پی داشته باشد. شکل، فرم، محتوا و ساختار فیلم سینمایی فرق میکند و آن هم مخاطبهای خاص خود را دارد.
***دولت و سرمایههای دولتی چه تاثیری بر حضور تهیهکنندگان آثار خواهند داشت؟
قطعا دولت و سرمایههای دولتی، البته بدون چشمداشت و دخالت و اعمال نظر های سلیقهای، میتواند در راستای شکوفایی اقتصادی سینمای کشور بسیار مفید فایده و مثمر ثمر باشد. حمایتهایشان میتواند بسیار حائز اهمیت باشد، به شرط اینکه واقعا شایستهسالاری صورت بگیرد. شایسته سالاری به مفهوم حمایت تهیهکنندههای موفق و باتجربه. از لحاظ بخش سرمایهگذاری بتوانند ساختار نظاممندی را برای توزیع منصفانه و گسترش نگر بین تهیهکنندههای موفق داشته باشند که انشالله ساختار سینمای کشور روز به روز بهتر شود و از لحاظ اقتصادی پیشرفت داشته باشد و امنیتهای اقتصادی خانوادهی سینما را فراهم بکند. و نظر به اینکه آثار سینمایی یک کالای فرهنگی و ارزشی است و با توجه به اینکه ایران یک کشور متمدن و پیشرفته با ریشه های عمیق و غنی فرهنگی است دولت میتواند کمک شایانی در پیشبرد اهداف اقتصادی این صنعت بکند.
***چند تهیهکننده مطرح را معرفی و علت موفقیت آنها را بیان کنید.
ما تهیهکنندهی موفق در سینمای ایران کم نداریم. تهیهکنندههای موفق، قدیمی و بسیار با تجربهای داریم، مثل سید جمال ساداتیان، سید ضیا هاشمی، علی سرتیپی، غلامرضا موسوی، سید امیر پروین حسینی که بهنظرم ایشان در ساختار برونمرزی بسیار موفق عمل کردهاند که این کار حقیقتا سخت است و جسارت زیادی میخواهد، با توجه به صرف هزینههای ارزی. چون شما وقتی بیرون از کشور میخواهید فیلمی بسازید دیگر هزینهها به تومان نیست و قطعا به دلار محاسبه میشود و این موضوع هزینهها را چندین برابر و ریسک تهیهکننده را نیز چندین برابر میکند. اما تهیهکنندهای مثل ایشان بنظرم همیشه موفق عمل کردند. همینطور جناب آقای عامریان، بسیار تهیهکننده موفقی هستند. کاملا فکر میکنم نبض مخاطب دست این دوستان هست و جامعه هدف خود رو به خوبی شناخته اند. و آرزوی موفقیت بیش از پیش را هم برایشان دارم.
***و در پایان…
و دلیل اصلی نگارش این کتاب همین ضعف منابع مطالعاتی در کشور بود. دوستان بزرگوار در سینمای ایران نمیدانم به چه دلیلی تجربیات خود را خیلی مکتوب نکردهاند. احساس کردم که برای دانشجوها و علاقمندان به سینما جای یک کتاب تخصصی اقتصاد سینما بسیار خالی است چون از نظر من مهمترین اهرم پیش برنده این هنر سرمایه است که اگر نباشد قطعا اقتصاد هنر و سینما هم پیش نمیرود. در کتاب «نقش تهیهکننده در اقتصاد سینما» بخشهای مختلفی مورد واکاوی قرار گرفته است. و با توجه به اینکه اثرات و تبعات هنر و جامعه بر روی یکدیگر به صورت مستقیم و بی واسطه است و نقش و اثرات و تبعات این دو بر روی یکدیگر مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است