از سریال «خانه قمرخانم» (۱۳۴۷) تا «پایتخت ۷» که اینک بحث تولید آن به دلمشغولی مخاطبان فضای مجازی تبدیل شده است؛ «تلویزیون ملی ایران» و «صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» تولید و پخش انبوهی از سریالهای تلویزیونی را در کارنامه خود به ثبت رساندهاند؛ سریالهایی که در مقاطع تاریخی مشخص به نسبتهای متفاوت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته؛ یا به دلیل بیتوجهی مخاطب به فراموشی سپرده شده است.
اشاره به «مقاطع تاریخی» از این جهت دارای اهمیت است که شرایط فرهنگی و اجتماعی هر دوره، نقشی تعیینکننده در استقبال مخاطب از سریالها و مجموعههای تلویزیونی یا رویگردانی تماشاگر از آنها دارد و «جامعه» به عنوان عنصری پویا، در همراهی با پدیدههای فرهنگی و هنری عکسالعملهای متفاوتی نشان میدهد.
بهعنوان مثال روزگاری سریال «خانه به دوش» (پرویز کاردان – ۱۳۵۲) و شخصیتی مانند «مراد برقی» چنان با استقبال مواجه میشود که هنگام پخش، خیابانهای شهر را خلوت میکند و زمانی دیگر سریالهایی چون «دلیران تنگستان» (همایون شهنواز – ۱۳۵۳)، «آتش بدون دود» (نادر ابراهیمی – ۱۳۵۳)، «سلطان صاحبقران»(علی حاتمی – ۱۳۵۴) و «داییجان ناپلئون» (ناصر تقوایی – ۱۳۵۵) علاوه بر اینکه استقبال چشمگیر مخاطب را به دنبال دارند؛ به آثاری ماندگار در تاریخ سریالسازی ایران بدل میشوند.
نتایج نظرسنجی اخیر صبا به علاقه مردم به تولید و پخش فصل جدید «پایتخت» اشاره میکند. این در حالی است که پرونده احتمال ساخت فیلم سینمایی بر اساس این سریال باز شده است.
فراموش نمیکنیم که علاوه بر ویژگیهای هنری و خلاقیت سازندگان این آثار، پیشرفت فناوری و توسعه رسانهها نیز در این میان نقشی تعیینکننده دارد؛ اما در همه موارد، آنچه موجب تداوم این آثار در فصلهای بعدی و تکرار آثار مشابه میشود؛ میزان استقبال مخاطب است که بهویژه از چشمانداز نهادی چون صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، نوسان آماری آن در درجه بالایی از اهمیت قرار میگیرد.
شاید از همین چشمانداز باشد که بدون توجه به تأثیر شرایط متغیر اجتماعی، تولید فصل هفتم سریال «پایتخت»، با ۴ سال فاصله از زمان تولید «پایتخت۶» بار دیگر در دستور کار «سیما فیلم» قرار گرفته است.
از یاد نبریم که پیدایش پلتفرمها و نمایش آثاری با ساختار متفاوت، سلیقه مخاطب را در مقایسه با زمان نمایش پایتخت ۱ (نوروز ۱۳۹۰) به کلی تغییر داده و علاوه بر این، امروزه سیمای جمهوری اسلامی ایران دیگر تنها رسانه بیرقیب گذشته نیست که بتواند با تولید و نمایش یک مجموعه تاریخ مصرف گذشته از مهلکه ریزش مخاطب بگریزد و با توسل به موضوعی که روزگاری در شرایط متفاوت با امروز مورد استقبال مخاطب قرار گرفته؛ آمار مخاطب خود را بالا ببرد.
برای درک بهتر این موضوع، حتی نیازی به بررسی سریالهای پرمخاطب خارج از سیما نیست. مقایسه بدون اغماض «پایتخت۵» (نمایش داده شده در نوروز ۱۳۹۷) با فصلهای دیگر همین مجموعه نیز میتواند نشان دهد که تولید فصل هفتم آن توان جذب مخاطب مورد نظر برنامهریزان را ندارد و جوابگوی نیاز سیمای جمهوری اسلامی ایران به افزایش تعداد مخاطب نیست.
فصل پنجم با آن که از نظر موضوع و ساختار تفاوت چشمگیری با فصلهای پیش از آن دارد و با صرف هزینهای به مراتب بیشتر در لوکیشنهای چشمنواز جدید ساخته شده؛ به دلیل زیرساخت موضوع و مواجهه مخاطب با آن در جایگاه متفاوتی قرار گرفته که در نظر گرفتن آن، میتواند انگیزه ادامه دادن این مجموعه را با اما و اگرهای بسیاری روبرو کند.
رونق کاذب اکران فیلمهای سینمایی بر پایه نمایش چند فیلم کمدی نه چندان سینمایی و نوسان مخاطب فصل دوم سریالی مانند «زخم کاری» در مقایسه با فصل اول آن، هشدار خوبی به «سیمافیلم» برای توجه بیشتر به میزان بازدهی سریالی است که وجود شخصیتی چون «نقی معمولی» بهعنوان یکی از ۱۰۰ شخصیت ماندگار آثار سینمایی و تلویزیونی ایران، به آن هویتی ویژه بخشیده و هر فصل آن در طول بیش از یک دهه، بر پایه موضوع و ماجرا، به نسبتهای متفاوت مورد استقبال مخاطب قرار گرفته است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است