به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، طی ماههای گذشته محمدخراسانیزاده از سوی وزیر فرهنگوارشاد اسلامی بهعنوان مدیرکل هنرهای تجسمی و همینطور رییس موزههنرهای معاصرتهران انتخاب شد. برگزاری رویدادهای مختلف و متعدد از جمله برنامههای موزه هنرهای معاصر تهران درمدتزمان تصدی خراسانیزاده تاامروز بوده است. با او درباره چشمانداز هنرهای تجسمی، جشنواره تجسمی فجر و دیگر رویکردهایی که قراراست درماههای آتی در موزه هنرهای معاصر تهران دنبال شود به گفتوگو نشستهایم.
***شاید بد نباشد در شروع بحث این سوال را مطرح کنم که بهعنوان یک مدیرفرهنگی، وقتی مدیریت موزه هنرهای معاصر تهران را پذیرفتید چه ایدهآلها و اهدافی در ذهن داشتید و امروز که مدتها از تصدی شما دراین سمت میگذرد چقدر به آن اهداف نزدیک شدهاید؟
هدفگذاری اصلی ما در موزه هنرهای معاصر تهران دردرجه اول بیشتر به سمت وسوی احیاء جایگاه اصلی موزه متمرکز بوده است. اگرچه در ادوار پیشین هم تلاشهایی شده بود تا جایگاه و تعاملات بینالمللی موزه ارتقاء یابد، اما بهنظر میرسد موزه هنوز تا جایگاه اصلی خود فاصله دارد و میبایست در عرصههای نظری و عملی پررنگتر ظاهر شود. این مسئله هم زمانبر است و یک امر اتفاقی نیست که ظرف چند ماه بشود به آن دست پیدا کرد. درواقع؛ اگر نگوییم بلندمدت، هدفگذاری میانمدت است که داریم به سمت آن حرکت میکنیم. درماههای اخیر، تلاش کردهایم تا با تعاملات بینالمللی، حرکتهای سازندهای دراین مسیر انجام دهیم. مثل برگزاری “نمایشگاه کارتون و کاریکاتور امریکای لاتین” که اخیرا در موزه برگزار شد و بهجرات میتوان گفت در ردیف نمایشگاههایی بوده است که بعدازمدتها باعث شده تا طیف گستردهای از هنرمندان و سران سطوح عالی کشورهای مختلف از موزه بازدید کنند. ضمن اینکه نشستهایی هم در حاشیه برگزاری این نمایشگاه برگزار شد که امیدواریم زمینهساز نقد هنری شود. درکنار اینها به تعاملات بینالمللی باحضور شخصیتهایی چون وزیر فرهنگ کشور فیلیپین،رییس کنفداسیون چین و مجموعه سفرا و چهرههای جهان داشتهایم که در جایگاه رسمی با آنها وارد مذاکره و گفتوگو شدهایم. تمام مواردی که به آن اشاره کردم اصل موضوع و اهداف ما در موزه است که امیدوارم بتوانیم قدمهای موثری دراین زمینه برداریم.
***به نظر شما در سالهای اخیر موزه هنرهای معاصر تهران چقدر توانسته در قیاس با دیگر موزههای جهان به سطح استاندادهای جهانی نزدیک شود؟
-اول از همه، جا دارد به این نکته اشاره کنم که درهمه جای دنیا موزههای هنری با موزههای میراثی تفاوت دارند. موزههای میراثی همواه آثار باستانی و کهن را ارائه میکنند و ساختارشان با موزههایی که آثار هنری ارئه میکنند متفاوت است. در موزههای میراثی همیشه آثار یکسانی به نمایش درمیآیند، درحالیکه در موزههای هنری، بهفراخور شرایط زمانه، نمایشگاه برپا میشود. ازآنجایی که موزه هنرهای معاصر تهران یک موزه هنری است لازم است که با موزههای هنری در جهان که بهصورت پویا درحال تحول هستند مقایسه شود. این نوع موزهداری بیشتر از جنس نمایشگاهگردانی و کیوریتوری هنری محسوب میشود و ما بیشتر در موزهداری هنری با پدیده هنرمند-نمایشگاهگردان مواجه هستیم. اگر بخواهیم جایگاه ایران را دراین پدیده مقایسه کنیم، حتما درمقایسه با دیگر کشورها عقب هستیم. چرا که ما هنوز هنرمند نمایشگاهگردان در سطح بینالمللی نداریم. ضمن اینکه اصولا نمایشگاهگردانی پدیده نوجوانی در کشور ما به شمارمیرود. به همین خاطر است که ضرورت دارد حتما رویدادهایی را با مدیریت و راهبری کیوریتورهای ایرانی داشته باشیم تا هم دراین زمینه به انتقال تجارب با کشورهای دیگر بپردازیم و هم، این مسئله بهانهای باشد تا فضا برای ارائه کارهای تازهتر مهیا شود.
***سوالی هم درباره دوسالانهها داشتم، درسالهای اخیر به دلایل مختلف در برگزاری هرکدام از دوسالانههای تجسمی با تاخیر زمانی مواجه شدهایم و شاید بهتر باشد بگوییم اغلب دوسالانهها عملا به حال خودشان رها شدهاند، باتوجه به اینکه مدتزمان چندین ماههای از دوره مدیریت شما در دفترکل تجسمی وزارت ارشاد و موزه هنرهای معاصر تهران میگذرد برنامهای برای از سر گیری فعالیت دوسالانهها دارید؟
-البته اینکه تعویق دربرگزاری دوسالانهها در دورههای گذشته چه دلیلی داشته است را مدیران آن دوران باید بگویند. اما برای ما همیشه این مسئله اهمیت دارد که آثاری درموزه به نمایش گذاشته شود که در شان موزه باشد. این قید جدی و خط مشی است که ازآن عبور نخواهیم کرد. کمااینکه در جشنواره تجسمی فجر امسال بخش “مفاخر” را خواهیم داشت که با رعایت جایگاه موزه آثار هنرمندان پیشکسوت به نمایش در میآید. درباره دوسالانهها هم آمادگی داریم تا آثاری که متناسب با شان موزه است به نمایش درآید.
***اما بخش زیادی از دوسالانهها دراین سالها درکنار داشتن بخش هنرمندان پیشکسوت بر محور جوانگرایی بوده است.
-لزوما تمام هنرمندان طراز اول کشور ما پیشکسوت نیستند؛ اتفاقا در بعضی حوزههای تخصصی هنر میبینیم که جوانترها در ردیف هنرمندان طراز اول قرارگرفتهاند. منظورم این است که مسئله؛ عیار هنری است نه سن هنرمند. کما اینکه در حوزه هنرهای جدید، هنرمندان جوانی را داریم که اگرچه پیشکسوت نیستند ولی بهلحاظ فنی توانمند هستند و ازاین نظر ایرادی به آنها وارد نیست.
***اگرممکن است درباره جشنواره تجسمی فجر هم توضیح دهید، بهخصوص اینکه ظاهرا قراراست امسال بخشهای تازهای به این رویداد اضافه شود.
جشنواره تجسمی فجر بزرگترین رویداد هنری سال است و بهلحاظ حجم آثار و تعداد هنرمندان شرکتکننده دراین جشنواره، میتوان گفت جشنواره تجسمی فجر جشنوارهای بیبدیل است وعملکرد موفقیتآمیزی داشته است. ازاین رو، تمام تلاشمان را میکنیم تا این جشنواره همانطور که از نامش مشخص است، یک جشن ملی برای تمام ایرانیان باشد. دراین ارتباط، تمام هنرمندان علاقهمند به حضور دراین رویداد را در ترکیب داوران و دبیران لحاظ کردهایم. بهطوری که مجموعهای از تکثر اندیشهها و سلایق را در جشنواره امسال خواهیم داشت. البته این هم به بزرگواری هنرمندانی برمیگردد که دست ما را به گرمی فشرده و ما را در برگزاری این رویداد همراهی کردهاند. حسم این است که امسال باتوجه به سلایق مختلفی که در جشنواره حضور دارد حال خوبتری خوهیم داشت. ما سعی کردهایم در جریان برگزاری جشنواره تجسمی فجر، دامنه فعالیت را از صرف کار رقابتی فراتر ببریم.
***البته دراین سالها همواره شاهد بخشهای جانبی در جشنواره بودهایم.
درست است! اما حجمی که امسال دراین زمینه خواهیم داشت بیشتر قابلتوجه خواهد بود. ما ۲۱ دبیر خواهیم داشت که ذیل دبیرکل و دبیر اجرایی درهرکدام از شاخههای تجسمی فعالیت خواهند کرد. ضمن اینکه بهجز ۱۰ بخش رقابتی، بخشهای دیگری را هم به جشنواره اضافه کردهایم که طبعا حرفهای تازهتری برای گفتن دارند. یکی ازاین بخشها، حوزه “طراحی فرهنگمحور” است که به مقوله طراحی صنعتی و معماری میپردازد. دراین بخش، فرایند ساخت از طراحی جدا شده و بهعنوان عاملی در رفتارسازی و سبک زندگی مورد توجه واقع میشود. چون بهطور کلی این حیطه دراین سالها کمتر مورد توجه وزارت فرهنگوارشاد اسلامی بوده است. علیرغم اینکه یکی از پدیدههای تاثیرگذار در زندگی روزمره به شمارمیرود اما وزارت فرهنگوارشاد اسلامی بهعنوان متولی فرهنگسازی درسالهای اخیر نقش چندانی دراین زمینه داشته است. روند معمول به این شکل بوده است که تصمیمگیری درباره پدیده طراحی معماری درحالحاضر بیشتر ذیل وزارت راهوشهرسازی صورت میگرفته است، درحالیکه این رشته فقط از منظر فنی باید دراین وزارتخانه مورد بررسی قراربگیرد و از حیث کیفیت فنی و هنری به حوزه هنرهای تجسمی مربوط میشود. همیشه این بحث وجود داشته که بالاخره معماری ذیل مهندسی تعریف میشود یا هنر؟ اگرچه از هردو مسیر چنین امکانی وجود دارد ولی به نظرمیرسد بخش هنری این حیطه مغفول مانده است. بنابراین گنجاندن چنین بخشی در جشنواره میتواند فتح بابی باشد برای اینکه وزارت فرهنگوارشاد اسلامی به این مسئله توجه بیشتری داشته باشد. بخش دیگری که درجشنواره امسال موردتوجه قرارگرفته، بخش علمی است که دکتر گودرزی دیباج بهعنوان استاد تمام پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دبیری این بخش را بهعهده دارد و به سراغ پایاننامهها و آثار پژوهشی میرود که ازاین نظر تجربه تازهای هستند. یکی دیگر از تفاوتهای جشنواره امسال با سالهای گذشته، اضافه شدن بخش فیلمهای مستند با موضوع تجسمی است که برای همافزایی بیشتر، این بخش با مشارکت سازمان سینمایی برگزار خواهد شد. همچنین، بخش بازار هنر را امسال به جشنواره اضافه کردهایم که قطعا میتواند فضای مفیدی را برای نگارخانهها ایجاد کند.
آزاده صالحی