به گزارش صبا و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی، پویانمایی، امروز دوشنبه ۲۷ آذرماه و در اولین روز از هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» نشست «غزه» با عنوان «سینما و رسانه در مناطق بحرانی» با حضور مصطفی شوقی بهعنوان مجری و کارشناس، عاید نبا فیلمساز فلسطینی و علیرضا کمیلی از کنشگران بینالمللی فلسطین برگزار شد.
شوقی در ابتدای این نشست گفت: باتوجه به اتفاقاتی که رسانهها، مستندسازان و همه اهالی فرهنگ درگیرش هستند، جشنواره «سینماحقیقت» تصمیم گرفت که این نشستها را برگزار کند.
او در ادامه از عاید نبا خواست که خود را معرفی کند، نبا گفت: من در اردن به دنیا آمدهام، فلسطینی هستم و تابعیت فرانسوی دارم، از آنجایی به این مساله اشاره میکنم که این مساله برایم نوعی بحران هویتی ایجاد کرده بود ولی سینما و مستندهایی که ساختم به من کمک کردند که بر این بحران هویت غلبه کنم. سال ۲۰۰۳ کار مستندسازی و به نوعی سفرم را درباره مسئله فلسطین آغاز کردم چراکه این کشور فقط به خاورمیانه مربوط نمیشود بلکه مربوط به دنیاست.
او ادامه داد: همیشه به یکی از فیلمهای ژان لوک گدار فیلمساز فرانسوی اشاره میکنم، او در فیلمش صحنهای دارد که کل مساله فلسطین در آن بازسازی شده است؛ در آن فیلم می بینید که ژان لوک گدار ۲ تصویر در دست گرفته است؛ یکی فلسطینیهایی را نشان میدهد که از نسلکشی فرار میکنند و دیگری عکس مردم یهودی را نشان میدهد که به فلسطین می آیند. آنجا میگفت یهودیها به سمت فیلم داستانی و فلسطینیها به سمت فیلم مستند میروند، این تصویر در ذهن من قرار گرفت و باعث شد به سمت مستندسازی درباره فلسطین بروم. امروز همه با غزه احساس همدردی میکنیم و به همین دلیل اهمیت دارد که به همه نشان دهیم در غزه چه اتفاقی افتاده است.
او درباره حسی که به فیلمسازی از فلسطین دارد، اظهار کرد: به عنوان یک فیلمساز باید همیشه به ذهنیت و عینیت توجه کنید، ولی من وقتی به فلسطین میرفتم، بحث عینیت و ذهنیت نبود چراکه حس میکردم آن جا خانهام است و به آنجا تعلق دارم. اولین بار که بعد از جنگ به آنجا میرفتم، عکاسی میکردم اما بعد از آن سعی کردم مستند بسازم، این اتفاقات در ۲۲ یا ۲۳ سالگیام رخ داده است.
نبا درباره برخورد مردم غزه به فیلمسازان، خبرنگاران یا عکاسان، عنوان کرد: آنها وقتی میبینند که شما فیلمساز یا عکاس هستید، به شما کمک میکنند و نمیگذارند اتفاقی برایتان بیفتد، مردم غزه به فیلمسازان و عکاسان کمک میکنند که لحظات را ثبت کنند. چند روز پیش هم که یک فیلمساز در غزه کشته شد افراد زیادی اطراف او کشته شدند چراکه میخواستند به فیلمساز کمک کنند.
او تاکید کرد: اولین نصیحت من به کسانی که میخواهند در مناطق بحران فیلم بسازند، این است که در جامعه جذب شوید، مثلا وقتی به سوریه رفتم سعی کردم در میان مردم جذب شوم، نکته دیگر اینکه کار شما ارزشمند است اما جانتان هم ارزش دارد، خیلی مهم است که در چنین شرایطی زنده بمانید و حقایق را ثبت کنید.
این مستندساز درباره دیوار میان فلسطیل و اسرائیل مطرح کرد: دیوار در همه کشورها با شکست مواجه شده است و دیوار فلسطین نیز همانند آنهاست، ما در فلسطین آن را دیوار شرم مینامیم، این دیوار در سرزمین حاصلخیر فلسطین ساخته شده است، فلسطینیها از خانه و اقوامشان یا حتی نیمی از خانهشان جدا شدند. در بعضی از روستاها این دیوار خراب شده است، خود من گاهی از این دیوار پریدهام، این دیوار هشت متر است ولی وقتی بحث جسارت باشد، دیواری نمیبینیم.
نبا در پاسخ به این پرسش که خبرنگاران چگونه ممکن است خود را در خظر قرار دهند، بیان کرد: روزنامهنگاران یا خبرنگاران گاهی در شرایط غیر منتظرهای قرار میگیرند، اینگونه نیست که شما انتخاب کنید در منطقهای قرار گیرید که تیر بخورید پس اگر آنها تیر با آنها برخورد میکند، درواقع هدف قرار گرفتهاند، وقتی کلاه سرتان است و جلیقه دارید طبق حقوق بینالملل باید از جانتان حفاظت شود، چند وقت پیش که با یک خبرنگار در غزه صحبت کردم توضیح میداد که آنها را عامدانه ما را هدف قرار میدهند.
او درباره بی طرفی مستندساز نیز گفت: برخی موارد وجود دارد که بی طرفی در آنها معنا ندارد، اینجا بحث درباره آرمان فلسطین است، وقتی طرف حق باشید بی طرفی معنا ندارد، زمانی که مثلا همه فیلمسازان، جنگ ویتنام را پوشش میدادند فیلمسازی مثل گدار میگفت همه باید یک ویتنام در قلبشان داشته باشند.
این فیلمساز در جواب این سوال که درباره فلسطین باید چه چیزی نشان دهیم، تاکید کرد: من سعی میکنم همه چیز را نشان دهم؛ هم واقعیت هم زندگی روزمره افراد، ما اخبار نیستیم، انسان هستیم. در خیلی از فیلمهایی که ساختم، زندگی روزمره فلسطینیها را نشان داده و لحظاتی را ثبت کردهام. باید نشان دهیم فلسطین همراه با مردم، زندگی عادی، کشاورزان و روستاهای باستانی وجود دارد پس زندگی روزمره علیرغم جنگ و کشتار در جریان است.
نبا با درباره واکنش مردم کشورهای دیگر نسبت به فیلمهایی که درباره فلسطین ساخته میشود، مطرح کرد: واکنشها متفاوت بود؛ برخی اهمیتی نمیدادند و از سینما بیرون میرفتند اما برخی سعی میکردند مشارکت کنند حتی خیلیها میگفتند که ما چیزی یاد گرفتیم. از مدتها پیش میگوییم که روایت فلسطین باید ترویج شود، متاسفانه برخی مردم به پروپاگاندای پیش آمده از سوی آمریکا و اسرائیل گوش میدهند. حقیقت، حقیقت است، واقعیت هم واقعیت است، از هفت اکتبر به بعد بسیاری از مردم اروپا به سمت ما آمدهاند اما نمیتوانم بگویم آنها کاملا طرفدار فلسطین یا اسرائیل هستند.
او ادامه داد: هالیوود همیشه یک جنبه تبلیغاتی برای آمریکا دارد و توقع نداریم که طرف ما را بگیرد. من در این زمینه مطالعه کردم و هالیوود در هر صورت یک رسانه جهتدار است مالکوم ایکس یک جمله معروف دارد که میگوید رسانه جمعی میتواند از گناهکار بیگناه و از بیگناه، گناهکار بسازد.
این مستندساز تاکید کرد: وقتی کشورتان اشغال شور شما حق مقاومت دارید مثل ایرلند و ویتنام، درصورتی که اشغالگر است که حق ندارد از خودش دفاع کند، به سینمای انقلابی در دهه ۷۰ برمیگردم، وقتی مقاومت در لبنان راه افتاد، آنها در جنوب لبنان با اسرائیل درگیر بودند، انقلاب سینما هم به موازات حرکت کرد. از سینمای انقلابی انتظار میرفت که از مقاومت دفاع کند اما چند سال بعد که اسرائیل به بیروت حمله کرد، همه آرشیو را جمع کردند و در اختیار خود قرار داد چراکه آن فیلمها درباره مقاومت فلسطینیها بود که میگفت مبارز بودن چیست و اولین بار بود که یک مبارز جلوی دوربین میرفت و میگفت چگونه باید مقاومت کرد.
نبا در پایان درباره فیلمسازی در فلسطین با وجود خطراتی که دارد، اظهار کرد: همه چیز اشتیاق است، من شور و شوق فلسطین را دارم، به همه جا رفتهام و در موضوعات مختلف هم فیلم ساختهام اما باز به موضوع فلسطین بازگشتم و درباره آن به ساخت اثر پرداختم.
در ادامه این نشست، کمیلی حاضر شد و دربارع موقعیت جغرافیایی آن گفت: غزه جای کوچکی است که تراکم بالایی دارد، بیشترین حجم تولید خبر در ۲۰ سال اخیر، در غزه اتفاق افتاده است، اولین سر و صدای جوی غزه در جنگ ۲۲ روزه اتفاق افتاد. شرایط کرانه باختری باعث شده است که این مردم بتوانند مقاومت کنند، قرار ننود به این مقدار ساخت و ساز در کرانه باختری شکل گیرد، و وضعیت مردن در این کرانه باعث عبرت شد تا مقاومتشان را حفظ کنند.
او ادامه داد: ۲ گروه در غزه خیلی دیده میشوند، یکی خیریههایی هستند که کمکهای بشردوستانه انجام میدهند و دیگری بحث تولیدات رسانهای است که از بلاگرها گرفته تا دیگر خبرنگاران که میخواهند روایتگر این جنگ باشند.
این کنشگر تاکید کرد: یکی از تصویرهای اشتباه مردم این است که مردم فکر میکنند ما از همه کشورهای دنیا در کمک به فلسطین جلوتر هستیم؛ در ۱۵ سال تجربه ارتباطیام در دنیا متوجه شدهام که ایرانیها اصلا وجود ندارند، هزاران کنشگر در غزه وجود دارند که از کشورهای مختلفی مثل آفریقا، بریتانیا، الجزایر و… به غزه رفتهاند که همه این کمکها، فارغ از کمکهای مالیست.
کمیلی خاطرنشان کرد: ترکها یک کشتی به نام آزادی ساختند که از ۴۰ کشور دنیا کنشگران را مستقیم به غزه میبرد، اولین بار اسرائیل به آن حمله کرد و ۹ نفر کشته شد. پس از آن سعی شد که از مبدا جلوی کشتی گرفه شود. ما تصمیم گرفتیم با اینجوهای آسیایی از ژاپن، اندونزی، مالزی ارتباط برقرار کنیم، آنها از راه زمینی به هند سپس به پاکستان، ایران و درنهایت به عریش رفتند و کاروان وارد غزه شد. از آنجایی که مبارک هنوز در مصر روی کار بود، اجازه وجود ایرانیها به غزه داده نشد که ۲۰ نفر بودیم. همچنین باید گفت که درباره این کاروان چند مستند ساخته شده است.
او درباره کمرنگ شدن قدرت رسانهای اسرائیل بیان کرد: نمیتوان به صراحت گفت که نقش رسانههای اسرائیل کمرنگ شده است، آنها الگوریتمهایی دارند که این مساله را پوشش میدهد. جریانات رسانهای متفاوتاند برخی تلاش کردهاند که از خودشان همراهی نشان دهند. درضمن مردم و شورش اکثریت آنها را باعث است که تغییر رویهای دهند.
این کنشگر تصریح کرد: شرایط جنگی فعلی که هزینه انسانی بالایی داشته و در مقابل دوربینهای زنده اتقاق افتاده است، این مسائل نقش کنشگران و فعالان رسانهای در غزه را نشان میدهد. جز انسان رسانهها و انسانهای خودجوش که روایت را برای مردم دنیا میرسانند به همین دلیل نمیتوان حرف از پیروزی روایت زد چراکه توزیع عادلانه ای وجود ندارد. در ماجراهای اخیر، فیک نیوزها رسانههای جریان اصلی بودند یعنی همه دروغها از سوی رسانههای جریان اصلی انجام شد.
کمیلی درباره بی طرف بودن مستندساز خاطرنشان کرد: اتفاقات فعلی آن قدر روشن است که بی طرفی معنا ندارد، اکثر کشورها به آتش بس رای میدهند. کسی که بخواهد بیطرف روایت کند،تاثیری در روایت وجود نخواهد داشت، ماجرا بسیار واضح است.
او در پایان تصریح کرد: معتقدم باید راوی و روایت را در قبال جامعه خودمان عوض کنیم؛ راوی نباید دولت باشد، فلسطین اصلا به جمهوری اسلامی ربطی ندارد. راوی باید مستندسازان، نخبگان و… باشند، حکومت نباید بیش از حد شعار دهد چراکه مردم این مساله را مشکلات کشور ربط میدهند. مهمترین مشکل ما در ایران نمایش فلسطین به صورت سیاسی و نظامیست و زندگی در فلسطین کمتر روایت میشوند تا جایی که وقتی بعضی صحنهها را از مردم فلسطین نشان میدهید، برخی مردم ایران تعجب میکنند. عموم مردم با روایت سیاسی ارتباط نمیگیرند و باید زندگی را روایت کنیم. جامعه هنری ما امکان این را نداشته است که مستقیم در غزه حضور داشته باشد به همنی دلیل مجبوریم کارها و روایتهای دیگر فیلمسازان را برای مردم خودمان نمایش دهیم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است