پرتره‌ای از جوشکارانِ شاعر! | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۰۴
نگاهی به مستند‌های جشنواره سینما حقیقت؛ «عراق چگونه اراک شد» 

پرتره‌ای از جوشکارانِ شاعر! 

مستند «عراق چگونه اراک شد» سرنوشت مردم اراک و شهرشان را از دهه‌های گذشته تا به امروز روایت می‌کند. 

به گزارش خبرنگار سینما صبا، مستند «عراق چگونه اراک شد» از بهترین سرمایه‌هایی که به عنوان دست‌مایه در مدیوم سینما حضور دارند برای بسط و گسترش روایت خود استفاده می‌کند. بنابراین مستندی که با آن مواجه هستیم از لحاظ سینماتیک دارای ظرفیت‌های مناسبی است. حال باید دید از این ظرفیت‌های چگونه استفاده شده است!

بیش از آنکه وارد لفظ «چگونه» شویم می‌بایست آنچه به عنوان سرمایه‌های سینما نام برده شد را معرفی کنیم. اولین سرمایه که از برادران لومیر به ارث رسیده و توسط ادوین اس‌پورتر دست به دست شده و به کامران شیردل و دیگر نابغه‌های این مدیوم رسیده، نامش قطار است. قطار به دلیل متعددی از کاربردی‌ترین دست‌مایه‌ها در تاریخ سینما بوده و هست. این وسیله نقلیه در هرجایی که سینما بر پا شده، ردپایی از خود به جای گذاشته است. این امر تنها به سینمای مستند خلاصه نمی‌شود. سینمای داستانی و کوتاه هم در این بحث دخیل هستند. از «دیو درون» ساخته ژان رنوآر تا «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی. در کدام از این آثار قطار نقش متفاوتی را ایفا کرده است. در یکی عنصر حرکت و ریتم است. در دیگری نمادی از سرنوشت! بنابرین قطار به عنوان دست‌مایه‌ای کاربردی و به اصطلاح گل‌درشت کار مستندساز را برای گسترش ایده اولیه و عبور از دل تاریخ آسان می‌کند.

یکی دیگر از سرمایه‌های قابل توجه در سینما، مطبوعات است. روزنامه یا به طور کل رسانه‌ها برای ترسیم یک موقعیت یا یک واقعه تاریخی بسیار توانمند هستند.‌ از کامران شیردل گفتیم، کارگردانی که شاهکار «اون شب که بارون اومد» را در کارنامه‌اش دارد. اگر دقت کنید به حضور این دو سرمایه یعنی قطار و مطبوعات در فیلمش پی می‌برید. یکی دیگر از آثار مهم در تاریخ سینما که از مطبوعات برای شکل دادن به روایت خود استفاده کرده، همشهری کین است.

چاپ روزنامه‌ای پیرامون چارلز فاستر کین با بهره‌مندی از تکنیک سوپرایمپوز می‌تواند تا ابد و دهر کارکرد داشته باشد. فیلم «عراق چگونه اراک» شد نیز از کارکرد آن استفاده کرده است.

از این سرمایه‌ها که بگذریم به چگونگی استفاده از آن‌ها در مستند «عراق چگونه ارک شد» می‌رسیم. به طور کلی این استفاده از مطبوعات و سینما کاملا تیپیکال و کلیشه‌ای است. البته کلیشه‌ای بودن همیشه یک نقطه ضعف نیست. حتی می‌تواند به روند شکل‌گیری ماجرا کمک کند. بنابراین نمی‌تواند از امر‌ کلیشه ایراد گرفت. از این رو حفره‌ای که در این مستند وجود دارد به کلیشه مربوط نمی‌شود، بلکه بر چینش موقعیت‌ها معطوف است.

«عراق چگونه اراک شد» می‌داند که قطار و مطبوعات تواناییِ اتصال مضامین مختلف را به یکدیگر دارد. به همین جهت چندین و چند مضمون را ردیف کرده و به مدد سرمایه‌های گفته‌شده میان آن‌ها (مضامین) اتصال ایجاد می‌کند. این اتصال تا جایی منطقی و قابل توجه است. به عنوان مثال وقتی مردم اراک در این شهر صنعتی به عنوان جوشکارانی شاعر معرفی می‌شوند. در این موقعیت مخاطب منطق این گفته را می‌پذیرد. اما در موقعیت‌هایی که احزاب سیاسی، حمام، اعتقادات دینی و امیر کبیر در ده دقیقه به میدان می‌آیند، مستند از راوی کمک می‌گیرد تا موضوع را به اصطلاح جمع و جور کند!

در پایان مستند «عراق چگونه اراک شد» می‌تواند به مخاطب و یا هر فیلم‌ساز دیگری ریشه‌های سینما را یادآوری کرده و به کارکرد لایتناهی آن‌ها تاکید کند.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    231/063/671/400
  • تمساح خونی
    168/255/197/250
  • مست عشق
    120/024/440/750
  • خجالت‌نکش۲
    83/565/115/200
  • پول و پارتی
    75/236/463/500
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • قیف
    16/316/080/500
  • یادگار جنوب
    12/104/059/550
  • ملاقات با جادوگر
    10/154/125/000
  • مفت بر
    9/605/872/500
  • ساعت 6صبح
    6/682/846/250
  • قلب رقه
    6/682/092/000
  • شهرگربه‌ها۲
    5/039/137/000
  • در آغوش درخت
    4/758/831/500
  • شه‌سوار
    2/867/932/500
  • روزی روزگاری آبادان
    2/689/395/000
  • آغوش باز
    691/497/500
  • کارزار
    189/070/000
  • سودابه
    128/322/500
  • لختگی
    25/100/000