به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، زهرا صلواتی منتقد و فعال رسانه پیرامون سریال «سرزمین مادری» که این روزها فصل دوم آن به کارگردانی کمال تبریزی از شبکه سه سیما روانه آنتن میشود، نوشت:« در سپهر سیاسی تاریخ معاصر ایران چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، افراد، احزاب، گروهها و جریانهای زیادی نقشآفرینی کردهاند که بر اساس عملکرد و حسن نیتشان به کشور، مردم و منافع ملی دربارهشان قضاوت میشود. از بعضی از این احزاب و گروهها به نیکی یاد میشود و حتی اعضای آنها همچنان در عرصه سیاست ایران حضور دارند و برخی از آنها نیز توسط مردم به زبالهدان تاریخ سپرده شدهاند.
اگر تعبیر حضرت امام خمینی(ره) درباره صداوسیما را مبنا قرار دهیم که این سازمان را همتراز با دانشگاه میدانستند، آنگاه بدون هیچ تردیدی یکی از وظایف رسانه ملی تبیین و تشریح تاریخ و آشنایی مردم با احزاب و فعالان این عرصه است. نگاهی به عملکرد صداوسیما نشان میدهد که این سازمان برنامهها و میزگردهای متعددی را در شبکههای مختلف با محوریت تاریخ معاصر و با هدف تنویر افکار عمومی و به ویژه نسلهای جوان پس از انقلاب از عملکرد احزاب و افراد در مقاطع مختلف تاریخی تولید و روی آنتن فرستاده است.
جدای از این برنامهها که عموماً ساختار رسمی و کارشناسگونه دارند، سریالهای نمایشی هم با توجه به جاذبههای سمعی و بصری که از آن بهره میبرند، میتوانند نقش مهم و تأثیرگذاری در این فرآیند ایفا کنند. باز هم مروری به کارنامه رسانه ملی، حاکی از ساخت سریالهای به نسبت پرشماری با محوریت تاریخ معاصر ایران است که برخی از این آثار در زمره بهترین و ماندگارترین سریالهای تلویزیونی قرار میگیرند. یکی از این سریالها که این شبها از شبکه سوم سیما روی آنتن میرود «سرزمین مادری» به کارگردانی کمال تبریزی است. سریالی که با نگاهی به وقایع سیاسی رخ داده در مقطع زمانی از شهریور ۱۳۲۰ و ورود نیروهای اشغالگر به ایران در بحبوحه جنگ جهانی دوم تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ تولید شده است.
فارغ از کیفیت محتوایی و ساختاری «سرزمین مادری» که اتفاقاً از این حیث جز آثار برخوردار و قابل قبول است، ساخت چنین سریالی از زاویه دیدی دیگر، یک نیاز و واجب رسانهای بهشمار میرود و این نیاز از لزوم تبیین و تشریح تاریخ معاصر ایران و معرفی بازیگران فعال در آن برای عامه مردم و به ویژه نوجوانان و جوانان نشات میگیرد. گفتیم که بسیاری از احزاب و بازیگران عرصه سیاسی ایران در پیش از انقلاب اسلامی و به طور مشخص در مقطع زمانی روایت شده در سریال سرزمین مادری، به علت عملکرد فاجعهآمیز و کارنامه سیاه و رویکرد خیانتکارانهشان، به دست مردم به زبالهدان تاریخ سپرده و به طور کل از عرصه سیاست ایران حذف شدهاند.
بقایای اندک این احزاب و گروهها اما در سالهای اخیر و به مدد شبکههای ماهوارهای و ظهور فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تلاش کردهاند تا دوباره سربرآورده و خود را احیا کرده و جانی دوباره بگیرند. طبیعی است که این گروههای کوچک باز به مدد رسانههای نوظهور، قرائت خاص و مغرضانه خود را از تاریخ معاصر ایران ارائه دهند و با تحریف و وارونه جلوه دادن واقعیتها، ذهن مردم و به ویژه نسل جوان را مسموم کنند. تاسیس شبکههای ماهوارهای و راهاندازی کانالها و شبکههای مجازی از سوی احزاب و گروهکهایی که تمام اعضا و هوادارانشان در سراسر دنیا به ۱۰۰ نفر هم نمیرسد(!!) شاهدی بر این گواه است.
در چنین شرایطی ساخت سریالهایی که علاوه بر سرگرمکردن مردم، نقش آگاهیبخشی و اطلاعرسانی و روشنگری درباره تاریخ معاصر ایران و وقایع و افراد و احزاب فعال و تاثیرگذار در آن داشته باشند، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد. مهم و ضرورتی که احتمالاً ساخت سریال «سرزمین مادری» نیز در راستای پاسخگویی به آن صورت گرفته است.
تولید «سرزمین مادری» از این جهت اهمیتی دوچندان پیدا میکند که این سریال به احزابی میپردازد که در سایر آثار نمایشی تلویزیون کمتر به آنها توجه شده است. از جمله این احزاب، حزب توده است که اتفاقاً بقایای آن در سالهای اخیر تلاش کردهاند جسد نیمهجان حزبشان را احیا کرده و با هوچیگریهای رسانهای و قلب واقعیت، عملکرد خیانتآلود و غیرقابل دفاع خود را در پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی توجیه نمایند. وابستگی حزب توده به اتحاد جماهیر شوروی و اطاعت کورکورانه رهبرانش از مسکو و خیانت آنها نه فقط به مردم که حتی به اعضای عادی حزب و جوانانی که فریب شعارهای عدالتخواهانه و برابریطلبانهشان را خورده بودند بر هر کسی پوشیده نیست و در تاریخ ثبت شده است.
اما این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که نسل جوان و به ویژه نسلهای دوم و سوم انقلاب با تاریخچه و عملکرد احزاب سیاسی و از جمله حزب توده آشنایی کافی ندارند و تماشای یک سریال جذاب، بهترین فرصت است تا ضمن سرگرم شدن، با این مفاهیم نیز آشنا شوند. طراحی یکی از کاراکترهای اصلی سریال «سرزمین مادری» یعنی جواد اردکانی (با بازی امیر آقایی) به عنوان یکی از اعضای اصلی و مرکزیت حزب توده، این امکان را فراهم آورده است تا مخاطب علاوه بر پیگیری قصه زندگی و آنچه بر او میرود، با سیاستها و خطمشیهای همفکرانش در حزب توده هم آشنا شود. این خطوط فکری و استراتژی عملی حزب توده به ویژه در برهههای حساسی مانند وقوع کودتای ۲۸ مرداد و پیروزی انقلاب اسلامی نمود بیشتری پیدا میکند و آگاهی از آنها اهمیتی مضاعف مییابد. اگر از این زاویه دید به ساخت سریالهای تاریخی و به ویژه آنهایی که به تاریخ معاصر تمرکز کردهاند نگریسته شود، آنگاه اهمیت تولید چنین آثاری بیش از پیش نمایان میشود.
مردم ایران به تاریخ علاقمند هستند و میخواهند با آنچه بر کشورشان به خصوص در یکصد سال اخیر گذشته است بیشتر آشنا شوند. اما نمیتوان توقع داشت که همه افراد جامعه به سراغ مطالعه کتابهای تاریخی بروند و تحقیق و پژوهش را در پیش بگیرند. در اینجاست که سریالهای تاریخی میتوانند یک نقشآفرینی یگانه و ممتاز ایفا کنند و تاریخ را در یک بستر و پلتفرم سرگرم کننده به مخاطب ارائه دهند و ضمن فراهم آوردن اوقات فراغتی جذاب برای مخاطبان تلویزیون، گامی اساسی و بنیادین در آشنایی مردم با تاریخ معاصر و افراد، گروهها، احزاب و بازیگران تاثیرگذار در آن بردارند.
این نقشآفرینی ممتاز سریالهای تاریخی البته شرط و شروط و الزاماتی دارد که از مهمترینشان نگاه منصفانه به تاریخ و انجام تحقیقات و پژوهشهای همهجانبه درباره مقطع تاریخ مورد نظر و وقایع و حوادث رخ داده در آن است. این سریالها باید تاریخ را آنچنان که بوده و به شکل حقیقی برای مخاطب روایت کنند و با پرهیز از هرگونه نتیجهگیری جهتدار و حکم صادر کردنهای شعارزده، قضاوت نهایی را به خود مردم بسپارند.
از سوی دیگر، مطالعه کتب و رصد اسناد تاریخی، رجوع به خاطرات و گفتهها و گفتوگو با صاحبنظران و شاهدان زنده در باب برهه زمانی مد نظر و اتفاقات مهم واقع شده و چهرهها و مهرههای تاثیرگذار، میتواند روایتی دست اول، متقن، مستند و حقیقی را در پیش روی مخاطبان قرار دهد. استقبال مردم از سریالهایی مانند دلیران تنگستان، کوچک جنگلی، مدرس، کیف انگلیسی، کلاه پهلوی و همین سرزمین مادری نشان میدهد که آنها سریالهای تاریخی را دوست دارند و همواره از این آثار استقبال میکنند.»
There are no comments yet