درخواست از وزیر ارشاد برای تعطیل نکردن انجمن صنفی عکاسان تئاتر ایران/ ما در حال زندگی با مرگ هستیم! | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۶:۲۱
در اختتامیه نخستین «شب عکس تئاتر» مطرح شد:

درخواست از وزیر ارشاد برای تعطیل نکردن انجمن صنفی عکاسان تئاتر ایران/ ما در حال زندگی با مرگ هستیم!

اختتامیه نخستین «شب عکس تئاتر» در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

به گزارش صبا و به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، اختتامیه نخستین «شب عکس تئاتر» با حضور جمعی از هنرمندان حوزه فرهنگ و هنر و استقبالی کم‌نظیر از سوی جامعه تئاتر ایران، عصر پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده منصور ضابطیان بود.

ضابطیان در ابتدای این برنامه گفت: پیش از هرچیز مراتب تسلیت برگزار کنندگان این برنامه برای اتفاق هولناکی که در کرمان افتاد را اعلام می‌کنم. چنین اقداماتی از سوی هر دسته، گروه و ایدئولوژی محکوم است. امیدوارم دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.

مهدی آشنا رییس هیات مدیره انجمن عکاسان تئاتر ایران نیز در ادامه این مراسم گفت: قبل از هرچیز، کشته شدن برخی از هموطنانمان در کرمان را تسلیت گفته و اعلام می‌کنیم که هم‌درد آنها هستیم. اما از این فاجعه که بگذریم، باید بگویم این رویداد اتفاق نمی‌افتاد، اگر محبت دوستان در خانه هنرمندان، خانه تئاتر، پیشکسوتان و دیگرانی که ما را در برگزاری هرچه بهتر این مراسم کمک کرده‌اند، نبود. به ایستگاه پایانی این مراسم رسیدیم ولی این پایان ماجرا نیست. ما قطعا هر سال این مراسم را برگزار می‌کنیم.
او در ادامه بیانیه هیات مدیره انجمن صنفی عکاسان تئاتر ایران را خواند.

رضا قاضیانی، نایب رییس انجمن صنفی عکاسان تئاتر ایران نیز در ادامه این جلسه گفت: جشنی به این وسعت نمی‌توانست اتفاق بیفتد، مگر با حمایت حامیانی که امروز در کنارمان حضور دارند. لازم است بگویم که این برنامه بدون هیچ‌گونه حمایت از نهاد و ارگانی برگزار شده است. در واقع جا دارد اینجا از مهدی بابایی تشکر ‌کنم که شبانه به داد ما رسید و موجب آشنایی ما با حامی مالی این رویداد شد. از خانم نرگس جانی که به عنوان حامی در کنار این رویداد بودند، تشکر می‌کنم.

در ادامه مراسم به یاد بابک برزویه و محمدرضا مسگری که از عکاسان تئاتر بودند و امروز در قید حیات نیستند، کلیپی برای یادبود آنها پخش شد.

بهرنگ معتمدی نیز در بخش بعدی این مراسم به نواختن دو قطعه موسیقایی با ساز ویولن‌سل پرداخت.

حمید جبلی از اعضای هیات داوران این رویداد که منتخبی از عکس‌های شخصی‌اش از نمایش‌های گروه تئاتر بازی به سرپرستی آتیلا پسیانی را تحت عنوان نمایشگاه «دیدار» در کنار این برنامه به نمایش گذاشته است، در بخش بعدی این مراسم گفت: این رویداد را با یاد آتیلا (که به تازگی از دنیا رفته است) شروع کردیم. متاسفانه اکنون نیز با دیدن عکس‌های مجموعه دیدار و بازیگران از دست رفته، بیشتر، دلمان می‌سوزد تا اینکه ذوق کنیم. خانم جمیله شیخی، احمد آقالو، حسین محب‌اهری از جمله افرادی هستند که در عکس‌ها بودند ولی اکنون در بین ما نیستند. همچنین این مراسم را در روزی برگزار می‌کنیم که بخشی از هم‌میهنانمان را در کرمان از دست داده‌ایم. ما با مرگ در حال زندگی هستیم. در همین مدت یک هفته‌ای که این اتفاقات رخ داد، آقای صمدیان، استاد بسیاری از ما، برادر خود را از دست داد. از این تریبون استفاده می‌کنم و به ایشان تسلیت می‌گویم.

او افزود: گروه تئاتر بازی حدود اوایل سال ۶۰ کار خود را شروع کرد. آن زمان عکاسی تئاتر مقداری جدی‌تر از الان بود. یعنی هر گروهی یک عکاس داشت و افراد دیگری برای عکاسی از نمایش‌های آن گروه نمی‌رفتند. همچنین شب اجرای عکاسان هم وجود نداشت. من چون از سال ۵۸ و با نمایش «مَثل‌آباد» رضا ژیان با آتیلا کار کرده بودم، به عنوان عکاس وارد گروه تئاتر بازی شدم. جالب است به شما بگویم که تنها انجمنی که من در آن عضو هستم، فقط همین‌جا یعنی انجمن صنفی عکاسان تئاتر ایران است. من عضو انجمن بازیگران، کارگردانان و به طور کل خانه سینما نیستم.

این عکاس تئاتر در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: ما امروز از شرایط کار خود خیلی شاکی هستیم. زیرا از امکانات لازم برخوردار نیستیم. به عنوان مثال سالن‌های دولتی که باید به هنر خدمت می‌کردند، مانند سالن‌های خصوصی شده‌اند و پورسانت می‌گیرند و کمکی هم نمی‌کنند. این مسئله‌ای کلی است که ما نمی‌توانیم آن را حل کنیم. ولی می‌خواهم یکی از پیشکسوتان این حرفه را به شما معرفی کنم که برای عکاسی تئاتر به زندان رفته است. شاید در دنیا فقط برای او چنین اتفاقی رخ داده باشد. او آقای محمد ژیان است. شاید بتوان قبول کرد که اقدامات افراد در خیلی از رشته‌ها از دید عده‌ای جرم بوده باشد اما هیچ‌کسی امروز، فکرش را هم نمی‌کند که عکاسی از تئاتر جرم محسوب شود و طرف به زندان رفته باشد. من از آقای محمد ژیان، عکاس خوب و قدیمی خودمان تشکر می‌کنم.

جبلی در پایان صحبت‌هایش گفت: لازم است درباره دوستانی که قرار است از آنها تقدیر شود یا اصلا اسم آنها نمی‌آید، موضوعی را توضیح دهم. اگر ما داور ورزشی باشیم، در رشته‌های مختلف معیار مشخصی وجود دارد که بر مبنای آن می‌توان گفت چه کسی به نسبت دیگران بهتر عمل کرده است. اما در کار هنری این معیار وجود ندارد. چون سلیقه بوده و دلی جلو می‌رود. بنابراین شاید با تغییر ترکیب داوران نتیجه تغییر کند. شاید یک عکس در جشنواره‌ای برگزیده شود، اما در رویداد دیگر کاملا نادیده گرفته شود. پس اگر در لیست برگزیدگان هستیم یا نیستیم، فکر نکنیم بد یا خوبیم؛ مهم این است که پرتلاش باشیم. به قول بابک برزویه، صدای شاترمان هیچوقت نخوابد. امیدوارم خوب و خوش باشید.

در ادامه این برنامه، از بابک حقی (کریتور) و سهیل حسینی که به برپایی نمایشگاه عکس «دیدار» کمک کرده‌اند، تجلیل شد.

بابک حقی در توضیح برای فعالیتی که در نمایشگاه «دیدار» انجام داده است، گفت: زمانی که عکس‌های آقای جبلی به دست ما رسید؛ یکی از نکاتی که بسیار توجه ما را به خود جلب کرد، توجه ایشان به چهره‌ها و میمیک‌ها و زبان بدن بازیگران بود. وقتی این موضوع را با خودشان مطرح کردم، اصلا تعجبی نکرد و گفت که من تئاتری بودم و باید به این موضوعات دقت می‌کردم. نمایشگاه ما نیز بر همین مبنا کیوریت شده است.
در ادامه مراسم به پاس یک عمر فعالیت هنری، تندیسی از کارهای استاد ناصر شاکری به حمید جبلی اهدا شد.

رضا کیانیان نیز در بخش دیگری از این مراسم گفت: تاسف و غم عمیقم را نسبت به اتفاقات رخ داده را اعلام می‌کنم و امیدوارم روزی برسد که آدم آدم را نکشد. آقای جبلی همیشه پیشکسوت من بود؛ در صورتی که سن او از من کمتر است. در واقع وقتی وارد سینما شدم، او سوپر استار سینما بود. وقتی دوربین دست گرفتم، سال‌ها عکاسی می‌کرد. در نتیجه باید بگویم او همیشه پیشکسوتم بوده و در قلبم جا دارد. زمانی بود که حمید از خانه‌اش بیرون نمی‌آمد، وقتی می‌شنیدم قلبم می‌گرفت اما اکنون که او را روی صحنه می‌بینم، بسیار خوشحالم.

در ادامه این مراسم، ویدیویی از کارهای یاسر خاسب نیز پخش شد. او در توضیح این کلیپ گفت: این کار ترکیب یک کار مشترک بین ما و هنرمندان کانادایی است. کار ۱۳ دقیقه بوده و در قالب ویدیو آرت آماده شده است. در واقع کاری که امروز دیدید، چند دقیقه از آن اثر اصلی بود. خدا روح همه کشته‌شدگان را قرین رحمت کند.

ابراهیم حسینی دبیر اولین دوره شب عکس تئاتر نیز در بخش دیگری از این مراسم گفت: اتفاق دردناکی که روز گذشته رخ داد،‌ همه را در بهت فرو برده است. من هم به نوبه خود تسلیت گفته و از خداوند برای بازماندگان طلب آرامش و صبر می‌کنم. ذهنیت شب عکس تئاتر که می‌خواست به عینیت تبدیل شود و شد، فاصله‌اش چیزی جز کار و تلاش و صداقت و بردباری نبود. من به نمایندگی از یک تیم اجرایی۱۵، ۱۶ نفره اینجا هستم که سه ماه خیلی عاشقانه و بدون هیچ دستمزدی کار کرده‌اند. این بچه‌ها همیشه در برنامه‌ها فراموش می‌شوند ولی من از شما اجازه می‌گیرم و از همگی آنها دعوت می‌کنم که اکنون روی صحنه بیایند تا شما تشویقشان کنید و خستگی از تنشان در بیاید.

او افزود: ما در این رویداد، ۴ کارگاه و یک افتتاحیه خیلی پر و پیمان داشتیم. از آقای جبلی بسیار ممنونم که عکس‌های خود را به گنجینه انجمن اهدا کرده‌اند. از آقای صمدیان خیلی ممنونم. از آقای کلاری و هادی نوید عزیز تشکر می‌کنم که دوستانه در کنار ما بودند و با حضورشان به ما بخشیدند. می‌خواهم از این تریبون استفاده کنم و درد و دلی را با شما به اشتراک بگذارم. سه، چهار سال است که ما نشسته‌ایم تا انجمن صنفی عکاسان تئاتر شویم. ما ۱۲ سال انجمن عکاسان خانه تئاتر بودیم و سال آخر دوره دوم آقای روحانی به ما گفتند که بیایید اساسنامه بنویسید تا انجمن صنفی شوید. ما هم خوشحال شدیم و گفتیم چه اتفاق خوبی، دمتان گرم. اما در عین حال به اینکه چرا در سال آخر دولت این اتفاق رخ داده است، شک داشتیم.

حسینی در ادامه بیان کرد: این نگرانی من بود و همیشه می‌گفتم که در دولت بعد قرار است چه بلایی سر ما بیاورند؟ ظاهرا تعبیر شد. چون الان گفتند که می‌خواهیم تعلیقتان کنیم. خب من سوال می‌پرسم: چه چیزی دارید که جای آن بگذارید؟ ما ۲۷۰ نفر هستیم که هرکدام ۲۰۰ هزار تومان پول داده‌اند و پولی نزدیک به ۶۰، ۷۰ میلیون تومان جمع شده است. حامی مالی هم پای کار آمد که از ایشان تشکر می‌کنم. یک کمکی هم از طرف خانه تئاتر شده بود. بودجه ما در حد شوخی است. یعنی هزینه ناهار و شام این رویدادها را هم نمی‌تواند تامین کند. به همین دلیل آن را نمی‌گویم.

این عکاس ادامه داد: ما بودجه نداریم ولی سرمایه داریم و سرمایه ما اعضای ما هستند. نه ساختمانی از دولت گرفتیم و نه مدیری هستیم که به ما ماشین و امکانات دیگری بدهید. اکنون نمایشگاهی گذاشتیم و در حال برگزاری اختتامیه خود هستیم. ما از شما هیچ چیز نمی‌خواهیم، پس چرا می‌خواهید ما را تعطیل کنید؟! آیا جایگزینی برای حذف انجمن صنفی دارید که به ما بدهید تا ما برویم و در آنجا متمرکز شویم؟ لطفا این کار را نکنید. اگر ما تعطیل شویم و مجددا به خانه تئاتر برویم، فقط ۸۰ نفر دیگر را می‌توانیم عضو کنیم. بنابراین ما بقی بچه‌های شهرستان که ۲۰۰ میلیون پول دوربینشان است اما وقتی عکسشان روی دیوار نمایشگاه می‌رود، یکسال حالشان خوب است، باید چه کاری انجام دهند؟ دنبال چه هستیم؟ اگر تعطیل کردن حس خوبی به شما می‌دهد، تعطیل کنید.

دبیر اولین دوره شب عکس تئاتر در ادامه صحبت‌هایش گفت: از سال ۸۷ تا ۹۸ ، ۱۵ سال پوستر ، ۱۲ سال عکس، یعنی ۲۷ سال رویدادی برگزار شده و در اختتامیه فجر جوایز آن داده می‌شود. مدیر سابق جشنواره تئاتر فجر می‌گوید این بخش اصلی جشنواره ماست اما بعد تبدیل به بخش اقلام تبلیغاتی، تیزر و… می‌شود. امسال گفتن بودجه آن را نداریم و برگزارش نمی‌کنیم. ما با ۲۰۰، ۳۰۰ هزار تومان آن بخش را جمع می‌کردیم. در واقع نه تنها هزینه‌ای نداشتیم، بلکه به شما کتاب هم می‌دادیم. کلا حق تالیف بچه‌های ما ۲۰۰ هزار تومان بود. خب به چه چیزی فکر می‌کنید؟ اگر نمی‌خواهید کار نمی‌کنیم. بچه‌های ما ۲۷۰ نفر هستند و فقط ۲۰۰ میلیون تومان هزینه ابزار هر کدام از آنهاست. کاری به شخصیت حقیقی افراد که نمی‌توان روی آن قیمت گذاشت ندارم.

او افزود: در شرایطی که تلویزیون و… کاری به تئاتر ندارند، لنز بچه‌های ما تبدیل به رسانه تئاتر شده است. در ۱۲،۱۳ سال گذشته، سوبسید از تئاتر برداشته شده و تئاتر باید بفروشد تا گلیم خود را از آب بیرون بکشد. چطور باید این اتفاق رخ دهد؟ با تبلیغاتی که اکنون ۷۰ درصد آن عکس است. نقش عکاسی تئاتر در توسعه تئاتر خصوصی چیست؟ امیدوارم پژوهشی را در این زمینه ببینیم. کل گرافیک محیطی ما در تئاتر این مملکت از ۴راه ولیعصر تا میدان انقلاب است که در ویترین کتاب‌فروشی‌ها نصب می‌شود اما مگر این گرافیک تبلیغاتی می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند؟ این همه سمینار برگزار می‌شود اما نه تنها به تبلیغات فکر نمی‌کنند،‌ بلکه بخش آن را از جشنواره فجر حذف هم می‌کنند. این پتانسیل در اینجا وجود دارد و تقریبا رایگان در اختیار افراد قرار می‌گیرد. زیرا دوربین توسط خود عکاس خریداری شده و عکس‌ها به راحتی در اختیار گروه قرار می‌گیرد اما انتشار آن در تلگرام و اینستاگرام است که فقط خودمان آن را می‌بینیم.
حسینی در ادامه صحبت‌هایش گفت: اگر قرار باشد تبلیغ، مخاطبی از بیرون به ما اضافه کند تا تئاتر برای همه باشد، این اتفاق در گرافیک محیطی رخ می‌دهد. هزینه اجاره بیلبوردهای بزرگی که در اتوبان‌ها وجود دارد، ۲، ۳ میلیارد تومان در ماه است اما همیشه پر هستند. زیرا می‌فروشد و توجیه دارد. اما چرا آنها برای تئاتر نیست؟ تصور کنید، یکی از عکس‌های این نمایشگاه روی آن بیلبوردها برود؛ چنگک را می‌اندازد و برای مردم اطلاع‌رسانی می‌کند. اگر دولت از بخش خصوصی حمایت می‌کند، بیاید به هر کدام از سالن‌ها، تعدادی استند و پایه بدهد. اگر گرافیک محیطی تئاتر در آنجا تبلیغ شود، گلیم خود را از آب بیرون می‌کشد. این اتفاق شدنی است اما متاسفانه رخ نمی‌دهد. دوست دارم دوباره به وزیر ارشاد بگویم، اگر می‌شود انجمن ما را تعطیل نکنید.

این عکاس تئاتر در پایان بیان کرد: در آخر یادی می‌کنم از آقای علیرضا غفاری، عزیزی که دو بار، برنامه شب عکس تئاتر ما را اجرا کرد. آن زمان چیزی نداشتیم که به او بدهیم. همیشه یادم می‌رفت حتی لوح به او بدهم. این حسرت‌ها همیشه آدم را اذیت می‌کند. همیشه شعری از حافظ را برایم می‌خواند که آن را تقدیم به خودش و شما می‌کنم: ساقی به نورِ باده برافروز جامِ ما، مطرب بگو که کارِ جهان شُد به کامِ ما، ما در پیاله عکس رخِ یار دیده‌ایم، ای بی‌خبر ز لذتِ شُربِ مدامِ ما، هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق، ثبت است بر جَریده عالم دوام ما.

منصور ضابطیان در ادامه این برنامه گفت: برای این رویداد، ۹۵۵ اثر از ۹۵ عکاس به دبیرخانه ارسال شد و ۵۹ عکس از ۴۳ عکاس انتخاب شده است.

سیف‌الله صمدیان در ادامه این برنامه گفت: چون حمید جان (جبلی) از رفتگان سال‌های قبل و از برادر من هم یاد کرد، باید بگویم عبدالله برادرم یک هفته قبل از فوتش، به من جمله‌ای گفت که آن را با دوربین ثبت کردم. او گفت: عکاسان ترمز زمان هستند. بنابراین خطاب به همه عکاسان می‌گویم که شما کارتان بسیار مهم است. اگر نسبت بدی در دیدگاه مذهبی نخورم، باید بگویم شما خداهایی هستید که به چیزی برای همیشه زندگی می‌دهید که در کسری از ثانیه از بین می‌رود. شما چیزی که خلق می‌کنید را برای همیشه زنده نگه می‌دارید.

او افزود: این را گفتم، تا به حرف حمید درباره سلیقه در بحث قضاوت آثار هنری برسم. یکی از مرتکبین عمل زشت داوری در این سال‌ها، اکثرا بنده بودم. به هر دلیلی فکر کرده‌اند که چون عکس زیاد دیده‌ایم، شاید عقلمان هم در انتخاب عکس درست‌تر بهتر کار می‌کند. همیشه این اضطراب شخصی من برای کسانی که اضطراب دارند که نکند عکسشان دیده نشود و جایزه نبرند، بوده است.

این عکاس در ادامه بیان کرد: اگر فکر می‌کنید که اسمتان در برگزیدگان نباشد، باختید، برای این است که شما مسیر را اشتباه آمدید و مسابقه را اشتباهی ثبت‌نام کردید. کار هنر تنها کاری است که اگر در لحظه خلق اثر، از آن  ارضای شخصی و لذت درونی شده بردید، اولین جایزه به جیبتان می‌رود. ولی اگر نبردید، تا آخر عمر، گدای جایزه هستید. به صورتی که حتی اگر طرف اسکار ببرد، فکر می‌کند نکند اگر به مریخ برود، یک اسکار دیگر می‌گیرد.

صمدیان در پایان گفت: البته جایزه گرفتن خوشحالی دارد و به طور کل چه کسی از جایزه بدش می‌آید؟ اما اینکه ما به قصد جایزه عکس بگیریم و کارهای دیگر کنیم، مطمئن باشید نه به هنر اضافه می‌کنید و نه هیچ چیز دیگر. قطعا دیوارهای آن ستون می‌ریزد. هرچه عکس درونی‌تر و خود بوده‌تر گرفته شود، نتایج زیباتر و ماندگارتری خواهد داشت.

در ادامه این برنامه، حمید جبلی، سیف‌الله صمدیان، سیامک زمردی مطلق (تعدادی از داوران این رویداد)، ستاره اسکندری، محمد ژیان، رضا کیانیان، شمس لنگرودی و کاوه آفاق برای اهدای جوایز این برنامه روی صحنه رفتند.

منصور ضابطیان در بخشی از این برنامه از شمس لنگرودی خواست تا اگر امکانش را دارد، پیش از اعلام برگزیدگان، شعری برای حاضرین قرائت کند.

شمس لنگرودی که با دستی شکسته در مراسم حاضر شده بود، در ادامه گفت: شعری درباره دست شکسته ندارم اما درباره دل شکسته دارم. به هر ترتیب اکثر آثارم را حفظ نیستم اما شعری را برایتان می‌خوانم. «سپیده‌دمان، دلم به بوی تو آغشته است، کلمات سرگردان بر می‌خیزند و خواب‌آلوده دهان مرا می‌جویند تا از تو سخن بگویم، کجای جهان رفته‌ای؟ نشان قدم‌هایت، چون دان پرندگان، همه سویی ریخته است، باز نمی‌گردی، می‌دانم و شعر، چون گنجشک بخارآلودی، بر بام زمستانی، به پاره یخی بدل خواهد شد»

در ادامه برگزیدگان این رویداد معرفی شده‌اند.

فاطمه حسن پور، مریم قهرمانی‌زاده، فرهاد جاوید سه نفری بودند که با حمایت تصویر سال از آنها تجلیل شد.

مریم ملک مختار و نیلوفر جوانشیر نیز دو عکاسی بودند که توسط انجمن صنفی عکاسان تئاتر ایران از آنها تجلیل شو.

همچنین بر مبنای انتخاب هیات داوران این رویداد، سه نفر برگزیده به این صورت معرفی شده‌اند: عماد دولتی(نفر سوم)، مهدیا مصباحی(نفر دوم)، آرزو کیانی(نفر اول)
جایزه ویژه هیات داوران این دوره نیز به مریم رحمانی رسید.

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰