به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، سارا باقرزاده فروردین ۱۳۶۰ در استان اردبیل متولد شد و از ۲ سالگی در شهر تهران سکونت داشت. او فارغالتحصیل از پردیس هنرهای زیبا و تحصیلکرده در ۲ رشته الهیات و معارف اسلامی تهران شمال و روانشناسی بالینی از دانشکده پزشکی اردبیل است. باقرزاده نقاشی را از پنج سالگی شروع کرد و هر وسیلهای که در اختیارش قرار میگرفت، ابزاری میشد برای طراحیکردنش. اولین نمایشگاه نقاشیاش را در ۱۳ سالگی برپا کرد و علاقهاش به این هنر تا جایی پیش رفت که شبانهروز و بهصورت خودجوش در حال نقاشی بود؛ این مسیر رفتهرفته خیلی جدیتر میشد.
اولین مسابقهای که شرکت کرد در دوران پیشدانشگاهیاش بود که در فرهنگسرای بهمن با موضوع اعتیاد برگزار شد و توانست رتبه اول کشوری را بهدست آورد. این هنرمند کارش را در جشنوارههای مطبوعات و جشنوارههای مقالهنویسی با صفحاتی نقاشیشده و با همان موضوع پیش برد. او همچنین رتبه هفتم کشوری را در مسابقهای با موضوع «متن دعای ندبه» که از شبکه دوم صدا سیما پخش شد، کسب کرد. باقرزاده در بسیاری از جشنوارهها و مسابقات اینچنینی نیز شرکت داشتهاست.
اولین استاد طراحیاش سید تقی موسوی بود و پس از آن در زمینه هنر نقاشی و طراحی از محضر استادانی چون بامداد رضوانیان استاد مطرح دانشگاه تهران و…، مهدی پازوکی، استاد دانشگاه تهران و سمنان و…، استاد بوربور، استاد دانشگاه تهران و پارس و…، مهدیه ملکی استاد دانشگاه تهران، علیرضا جهرمی استاد دانشگاه تهران و سوره و نوروزنیا استاد دانشگاه تهران بهرهها برد.
باقرزاده در زمینه «تاریخ هنر ایران و جهان و مبانی هنرهای تجسمی» در محضر استاد رویین پاکباز درس آموخت که به گفته خودش، «حقیقتا از دورانهای طلایی زندگی هنریام محسوب میشود».
شرکت در نمایشگاههای خارجی از جمله کشورهای هلند، آمریکا، آلمان، ترکیه، مغرب، تونس، اردن، عراق، مجارستان و…، شرکت در بیش از ۴۰ نمایشگاه داخلی و همچنین مصاحبههای خبری در روزنامههای جام جم، مجله تابنده و سایتهای هنری نیز از جمله فعالیتهای او بهشمار میرود. بخشی از آثار این بانوی هنرمند در کتابهای «هنر فرازان» و «پل طلایی به دنیای هنر» به چاپ رسیده است.
به همین بهانه به گفتوگویی با او پرداختیم که در ادامه میخوانیم.
***برای مخاطبان ما از فعالیتهای فعلیتان بگویید.
-فعالیتهای من در چندین بخش به لطف مهربانیهای خداوند در جریان است؛ بخش گالریگردانی که برگزاری نمایشگاههای هنری را برعهده دارم، بخش نقاشی و آموزش نقاشی که بیشتر آن خلق آثارم است و همچنین همراهی آثارم با اشعاری که برگرفته از همین حال و هواست یعنی توامان نقاشیهایم با نوشتن شعر همراه است.
سفیر صلح و دوستی نیز هستم و برخی از فعالیتهای هنریام در راستای صلح و دوستی و مهربانی است که در راستای این هدف، نمایشگاههای حمایتی برگزار میکنم یعنی بهصورت رایگان برای هنرمندانی که به حمایت نیاز دارند نمایشگاه برگزار میکنم و این نیز لطف خداوند است که شامل حال بنده شده. همچنین کاشت درخت به نیابت از هنرمندان نقاش کشورم، کاشت ۱۴۰۰ درخت در هلال احمر، بهزیستی و سازمان ورزش استانها و شهرهای مختلف ایران از دیگر فعالیتهای فعلیام بهشمار میآید.
*** سبک کارتان در نقاشی چگونه است؟
-سبک کارم ابتدا رئال بود اما با گذر زمان چون همراه نقاشیهایم اشعاری میسرودم که فضایی مناجاتگونه و سیر و سلوکهای وجودی داشت، احساس کردم باید کمی فضای کارم را تغییر دهم. درواقع با شروع مجموعه «گلهای مرداب» با این نگرش که گل مرداب از دل تاریکی زیر آب تلاش دارد که به سمت نور حرکت کند و سرانجام نور را به آغوش بکشد، با دنیایی که من در مسیر هنر و برای هنر طی کردم، نیاز به فضای کاری را در من ایجاد کرد که از فرمها و رنگها و ساختارشکنیها در برخی از قسمتهای اثر، مجموعهای از سبکها را توامان با هم به اجرا درآورم یعنی فضای امپرسیون و فضاهای اکسپرسیویی را تلفیق کردم تا شعر وارد آثارم شود.
*** از دیدگاه فکری و فلسفی چه کسی را در هنر نقاشی سرآمد میدانید؟
از هنرمندان کشورم بانو ایران درودی و از میان هنرمندان خارجی پابلو پیکاسو، کازیمیر مالویچ، اتو دیکس و آلبرتو جاکومتی.
*** یکی از تعاریف زیبایی این است که میگویند «پدیدهای زیباست که ۲ ویژگی داشته باشد؛ اول هماهنگی و دوم سودمندی». آیا در آثار شما میتوان این ۲ ویژگی را دید؟
-پاسخ به این سوال را باید برعهده بیننده متخصصِ این امر گذاشت اما طبق تجربهای که در یک نمایشگاه بهعنوان هنرمند میهمان ویژه آن نمایشگاه در گالری «گلهای داوودی» داشتم، منوچهر موغاری که پدر هنرهای تجسمی کشور هستند و دیدگاهی که ایشان درباره هنرم داشتند بسیار جالب بود چراکه به مدت بیشتر از ۴۰ دقیقه اثرم را تحلیل کردند و آن را بهعنوان اثری مطرح و برگزیده از مناظر مختلف برگزیدند. ایشان فرمودند: «جسارت در ساختارشکنی، رنگها و نگرش در خلق اثری نو با نگاهی نو و درخور توجه و فضاهای اکسپرسیویی با تلفیق فضای امپرسیون، بسیار عالی و در نهایتِ زیبایی به اجرا درآمدهاست.» که من حقیقتا فکر نمیکردم تا این اندازه به اثرم توجه شود.
***بهعنوان سوال آخر در حال حاضر سطح نمایشگاههای داخلی را چگونه میبینید؟
اگر بخواهم صادقانه بگویم، با وضعیت اقتصادی حاکم بر کشور در فضاهای هنری فعالیتهای نمایشگاهی برای بیشتر هنرمندان سخت شده است، کیفیت کار و آثاری که ارائه میشود پایین آمده چراکه دغدغه هنرمند برای تامین لوازم در یک اثر هنری کاری بسیار دشوار شده است. این مسئله، فکرِ باز و روحِ رها و آرامش را از هنرمند میگیرد. در کنار این مشکلات، فضاهای نامتعارف نمایشگاههای ضعیف نیز بسیار زیاد شده و این مزید بر علتِ پایینآمدن سطح نمایشگاهها شده است. ازطرفی متاسفانه فضاهای رابطهای و رانت نیز در هنر وجود دارد و من فضای خوشایندی را در نمایشگاههای داخلی نمیبینم.
*پریسا اسماعیلینیا
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است