به گزارش صبا، نشست «دانشگاه متهم است» پیرامون نقش نهاد علم در فرآیند تحولات، با حضور فواد ایزدی کارشناس سیاسی، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی و سام مهدی ترابی در سومین روز از چهاردهمین جشنواره عمار در سالن شماره سه سینما فلسطین، شهیده فائزه رحیمی برگزار شد.
در ابتدای این نشست ایزدی طی سخنانی گفت: داستان استعمار آکادمیک موضوعی است که همه دانشگاههای دنیا و دانشگاههای ما هم به آن مبتلا هستند.
وی افزود: برخی میپرسند چرا مطالعات آمریکا در دانشگاه تهران تدریس میشود؛ دلیل اول سوابق روابط ما و حضور فکری و فرهنگی آمریکا در ایران است که علوم آنها در دانشگاههای ما تدریس میشود.
این کارشناس سیاسی با بیان اینکه افرادی که در بحث استعمار آکادمیک کار کردند، شش سرفصل را برای آن دارند، عنوان کرد: ابتدا اینکه وابستگی در حوزه ایدهها است؛ کشوری که ایدههای استعماری در آن تدریس میشود ملاک علم او از خارج کشور وارد میشود. وابستگی در حوزه ایدهها موضوع اول است. شما میتوانید دانشمند قوی باشید اما اگر دانش شما مورد تایید غربیها نباشد، اهمیت ندارد.
وی با بیان اینکه محیط ارائه ایدهها موضوع دیگر وابستگی است، اظهار کرد: اگر مقاله شما در مجله خارجی نوشته شود، امتیازدهی میشود؛ اگر ناشر خارجی باشد، امتیاز آن بیشتر میگردد. در علوم دینی اگر یک استاد مقاله خود را در یک مجله خارجی نوشتهباشد، در نگاه وزارت علوم امتیاز بیشتری دارد.
ایزدی با بیان اینکه یکی دیگر از حوزههای وابستگی در زمینه فناوری آموزش است، ابراز کرد: کشورهای سنتی در این زمینه وابستگی زیادی داشتند.
این کارشناس سیاسی با بیان اینکه منابع مالی پژوهش مورد دیگر وابستگی است، گفت: کشورهای غربی منابع خوبی برای پژوهش کشورهایی قرار دادند که به آنها وابستگی دارند. هدف آنها از این اقدام، نفوذ است.
وی با بیان اینکه وابستگیدیگر در حوزه آموزش است، عنوان کرد: در این حوزه هم به صورت سنتی کار شدهاست. پس از انقلاب برخی از این ارتباطات متوقف شد؛ آمریکا با ارسال استادان آمریکایی به کشورهای مختلف دنبال این است که دانشجویان نخبه را شناسایی کرده و آنها را به کشور خود فرابخواند.
ایزدی ادامه داد: وابستگی در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی وجود دارد چراکه در این حوزه در کشورهای توسعهیافته بیشتر است. در جمهوری اسلامی مفاهیم غربی به خورد دانشجویان داده میشود؛ در این حالت دختر چادری ما پس از ورود به دانشگاه، بدون چادر از آن خارج میشود چراکه استادش مفاهیم غربی را به او آموزش دادهاست.
وی با بیان اینکه اگر نتوانیم عقبه علمی را که به منابع مالی غرب است تشخیص دهیم، متوجه اهداف آنها از ارائه این علم به خود نخواهیم شد، گفت: برخی چنین وانمود میکنند که علمی که از غرب آمده بیطرف است و دانشجویان باید آن را بخوانند و فرابگیرند. توجه نکردن به این موضوع مشکلساز است.
همچون عرصه مقاومت، باید در حوزه علمی هم به آمریکا «نه» بگوییم
در ادامه این نشست مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به سخنرانی پرداخته و گفت: ما معتقدیم اتفاق خوب زمانی رخ میدهد که درباره یک مسأله تفکر، تشخیص و راهکار خوب برای آن وجود داشتهباشد.
وی افزود: اندیشکدهها دنبال تشخیص درست هستند. ما دو نهاد «علم» و «فکر» را باید تفکیک کنیم. نهاد علم که به معنی دانشگاهها است، کارکرد فکر کردن ندارد بلکه براساس روششناسی علمی راهکار میدهد و افرادی دانشمند تربیت میکند.
وی افزود: در ایران، دانشگاه نهادی است که به افراد مدرک میدهد که برای ورود به کار در ادارات باید آن را داشتهباشند؛ در این حالت نهاد علم بازار کاذب پیدا میکند.
ترابی با بیان اینکه چون ضعف نهاد علم داریم به ما چنین القا کردند که اگر قرار است مشکلات اقتصادی کشور حل شود باید تحریمها برداشتهشود پس ما باید پای میز مذاکرات برویم، اظهار کرد: با این تفکر مشکلات اقتصادی بیشتر هم شد. این امر دوره آقای روحانی شدیدتر بود.
این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: FATF کارکرد اعمال تحریم داشت، که از نظر منافع ملی و اقتصادی برای ما خطرناک بود اما کشور در یک جایی این مسأله را نپذیرفت. یک خلأ جدی در کشور ما این است نهاد فکر و تشخیص مسأله نداریم. جشنواره عمار به این امر مهم توجه کردهاست. رهبر معظم انقلاب فرمودند معاهدات بینالمللی را قدرتهای غربی متناسب با منافع خود مینویسند. دولت سیزدهم دوره گذار از سیستم نفتی به اقتصاد مقاومتی را برعهده گرفتهاست.
در مجموعه کشورهای بریکس باید انجمنهای علمی خود را داشته باشند که وابستگی کمتر شود. به همین منظور باید بسترهای علمی در کشور ما اصلاح شود، همانگونه که در حوزه محور مقاومت «نه» گفتیم، در حوزههای علمی هم باید به کشورهای غربی «نه» بگویم.
ما باید برای حاکمیت، نخبگان و مردم یک گفتمان مشخص داشته باشیم
سام مهدی ترابی در ادامه این نشست طی سخنانی گفت: نهاد علم سیاسی است و این صرفا در ایران نیست، همه جای دنیا چنین است. علت آن است که سیستم قدرت یا حاکمیت جهت کسب اعتبار در سیاستهای خود باید مباحث علمی را مطرحکند.
وی با بیان اینکه برخی بحثهای سیاسی در ایران و خارج به فضای علمی واگذار میشود، عنوان کرد: در این زمینه سوال است که نهادهای سیاسی از کجا شروع میشوند، آیا فضای دانشگاهها توسط حکومت جهت داده میشوند یا فضای دانشگاهی آنچه را میخواهد به حاکمیت تزریق میکند.
ترابی بیان کرد: اگر ما به عنوان موضوع واقعی که مبنای واقعی در میدان دارد وارد نظم نوین جهانی میشویم باید بدانیم که چگونه گفتمان آن را برای حاکمیت نخبگان و مردم تبیین کنیم. متاسفانه در گذشته با توجه به تاریخ و سابقه فرهنگی کشورمان که بسیار نخبهگرا بود، سیاست خارجه به قشر خاصی واگذار شدهبود و این مسائل به مردم مربوط نبود. سال ۵۱ سی درصد جامعه باسواد بودند، اما امروز در انقلاب اسلامی بسیاری از مردم تحلیل سیاسی دارند پس ما باید برای حاکمیت، نخبگان و مردم یک خط گفتمان مشخص داشتهباشیم. رهبر معظم انقلاب می فرمایند امروز مردم و جوانان ما در شهرهای دورافتاده نیز تحلیل حوادث جهانی را دارند. جشنواره عمار هم بر همین اساس کار خود را بنیانگذاری کرد.
این کارشناس روابط بینالملل با بیان اینکه ما در فضای دانشگاه باید متوجه باشیم چه استاد، کتاب و مقالههایی داریم، اظهار کرد: زمانی بخشی از نخبگان حاکمیتی و علمی بر این باور بودند که باید با غرب سازشکنند. با این رویکرد، گفتمان فضای دانشگاهی دهه هفتاد و هشتاد با این موضوع شکل گرفتهبود. امروز که نظم نوین جهانی در حال شکلگیری است، ما باید در این فضای علمی و سیاسی بدانیم چگونه فضای علمی دانشگاههای خود را مدیریت کنیم.
همچنین نشست خبری مستند «دوئل امجدیه» باحضور محمدرضا یوسفی کارگردان مستند، یعقوب توکلی کارشناس و رجبپور مشاور مستند پیش از انقلاب اسلامی در سوین روز از چهاردهمین جشنواره عمار در سینما فلسطین تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست یوسفی کارگردان مستند طی سخنانی درباره هدف از ساخت این مستند، گفت: هدف نخست بیان این بود نشان دهیم پیش از اتفاق بازی تاج و اسرائیل، ذهنیت دشمنی با اسرائیل در مردم ایران بود و آنها از سالها قبل روحیه تظلمخواهی را داشتند.
وی افزود: حواشی سیاسی و اجتماعی این بازی بسیار بالا بودهاست. با اینکه آن زمان رسانه قوی نداشتیم، همه مردم نسبت به آن کنش داشتند که حمایت از مظلوم و تودهنی زدن به رژیم صهیونسیتی را به نمایش گذاشتهبود.
کارگردان مستند «دوئل امجدیه» ادامه داد: امروز به برکت خون حاج قاسم این عادی سازی روابط حتی در منطقه هم از بین رفته است. این فیلم نشان میدهد که مردم ایران حتی در زمان پهلوی هم اسراییل را نمی خواستند اگرچه رژیم پهلوی حامی اسراییل بود.
در بخش دیگری از نشست یعقوب توکلی بیان کرد: اسرائیل با حمایت انگلیس و آمریکا یک پایگاه نظامی گسترده در گوشه و کنار جهان دارد. همزمان بعد از جنگ جهانی اول، سه دولت فرقهای در منطقه ایجاد شد؛ یکی از آنها رژیم صهیونسیتی بود که فلسطین را اشغال کردند.
وی افزود: حداقل ۳۰ یا ۴۰ سال پیش از ایجاد اسرائیل شاهد فتواهای تند علیه حضور یهود در منطقه هستیم مبنی بر اینکه هر مسلمان به یهودی زمین بفروشد فعلی حرام انجام دادهاست. اما در ایران آنچه رخداد پروژه سازمان یافتهای بود که با وجود احساس تنفر نسبت رژیم صهیونسیتی، با آن ارتباط برقرار کرده و حتی کلاه گشادتری بر سر مردم ایران میگذارد و سیطره تاریخی ما بر بخشهایی از سرزمینهای خلیج فارس را خارج میکند.
توکلی بیان کرد: اولین دولتی که حکومت پهلوی را پس از سرکار آمدن به رسمیت میشناسند، اسرائیل است که رژیم پهلوی در این مورد به اسرائیل رشوه میدهد. رژیم پهلوی از همان ابتدا با اسرائیل در زمینههای زیادی از جمله مسایل نظامی ارتباط قوی برقرار کرد. با این همکاری گسترده، اسراییلیها با مخالفان پهلوی از روشنفکران هم ارتباط گرفتند.
وی با بیان اینکه اسراییلیها جشن ۲۵۰۰ را برگزار کردند اما خود در آن شرکت نکردند، گفت: تیم اسرائیل در جریان برگزاری فوتبال با اینکه میدانستند میبازند، شرکت کردند چراکه ارتباط گیری رژیم آنها با حتی یک کشور در منطقه اهمیت داشت.
وی درباره جدایی بحرین از ایران، ابراز کرد: یکی از دلایل گسترش اعتراض در ایران این است که پهلوی اقتصاد را به گروه های مختلفی از جمله یهودیان واگذار کردهبود، جامعه این مسأله را میدید. در ایران مجلسی داشتیم هنگام ملی شدن نفت آن از بین ۲۷۰ نماینده مجلس تنها ۱۱ نفر برای آن تلاش کردند چراکه ساختار نظام مشکل داشت. زیرساخت استعماری در ایران طوری بود که پهلوی نمیتوانست خواست انگلیس را برای واگذاری بحرین رد کند. به همین منوال، کشور تحت سیطره اسراییل و غرب بود که از هر فرصتی برای ضربه به ایران استفاده میکردند.
در ادامه رجبپور طی سخنانی اظهار کرد: امروز سطح جنایت رژیم صهیونسیتی چنان زیاد است که بایکوت خبری جنایات خود را نمیتواند انجام دهد. مستند «دوئل امجدیه» نشان میدهد در همه اشکال حتی در بازی فوتبال هم میتوان مقابل اسرائیل ایستادگی و مقاومت کرد. این مستند احیای حافظه تاریخی نفرت مردم ایران از اسرائیل در بستر ورزشی است.
رجبپور ادامه داد: ما آنگونه که باید در اجتماعی کردن مسأله مقاومت خوب کار نکردیم و از حالت مردمی آن را جدا کردیم. مستندسازان میتوانند از این شیوه برای نشاندادن مقاومت مقابل اسراییل استفاده کنند. بازی «دوئل امجدیه» قرار بود به عادی سازی روابط با اسرائیل کمک کند اما این پتانسیل اجتماعی را فراهم کرد که بغض مردم ما نسبت به رژیم صهیونسیتی به نمایش گذاشته شود.
از طرف دیگر چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در دومین شب برگزاری خود، میزبان یک نشست ویژه با موضوع فلسطین بود. این نشست که در سالن سه سینما فلسطین ؛ سالن شهیده فائزه رحیمی با عنوان «بازتاب انسان؛ روایتی از سبک زندگی انسان فلسطینی» برگزار شد. این نشست با قرائت آیاتی از قرآن و حضور اساتیدی مانند کوروش علیانی نویسنده، علیرضا کمیلی کارشناس منطقه و محمد اصغری مدیر مرکز رصد فرهنگی کشور و کارشناس مسائل فلسطین آغاز شد.
در ابتدای نشست «روایتی از سبک زندگی انسان فلسطینی» کوروش علیانی با عنوان این سوال که آیا غزه میتواند به عنوان یک سبک زندگی برای ما مطرح شود؟ توضیح داد: جایی که صحبت از حساب و کتاب و محاسبات علمی ریاضیاتی و فیزیکی هست باید یادآوری کنید که آدمها چیزی به نام معنویت دارند. اینجاست که موضوع متانصرالله پیش می آید. اما من صدر دارم در مورد موضوعات ملموس حرف بزنم و البته میدانم که ذهنیت شما قویتر از آن است که بخواهم آنچه در مورد آن اعتقاد و باور دارید به هم بزنم.
علیانی ادامه داد: اولین موضوعی که ضرورت دارد گفته شود این است که اصلا چه لزومی برای انتخاب سبک زندگی دیگری وجود دارد؟ لزومش این است که اینها پلاستیک است و دشمن زندگی است و ما در یک جشنواره استکبار ستیز اینها را که دشمن مردم است روی میز خود میگذاریم نه اینکه ما مقصر یا بی مبالات باشیم، چنان ما را محاصره و احاطه کرده که گریزی از آن نداریم.
مجری و کارشناس تلویزیون درباره این بحث افزود: این موضوع ایراد دارد که اگر منابع زمین را به هشت میلیارد نفر تقسیم کنید این همه چیز به یک انسان نمیرسد و ما بیش از آنچه باید مصرف میکنیم، و نتیجهاش این میشود که عدهای بیش از حق خود میگیرند و افرادی دیگر روی زمین محروم میمانند. اگر در دورههای پیشتر این همه مصرف بود ما نابود بودیم و خود این موضوع نشان میدهد که این سبک زندگی باید تغییر کند.
علیانی در مورد سبک زندگی غزه ادامه داد ابتدا باید تصویر روشنی از موضوعی که در روایت از غزه برای اکثر جهان پیش می آید داشته باشیم و آن این است که چیزی داریم به نام انسانیت زدایی وقتی از دیگری انسانیت زدایی میکنیم تا راحت تر بتوانید جنایت کنید و این همان کاری است که اسرائیل را با آنها میکند همان کاری که نتانیاهو انجام داد و گفت: اینها اصلا انسان نیستند و علیهشان جنایت کنید.
نویسنده کتاب «متاستاز اسرائیل» در ادامه از وجه دیگر غیر انسان سازی گفت که از آن بعنوان انسانیت زدایی مثبت نام برد و توضیح داد: گاهی ما با آدمهای خوب این کار را میکنیم و تأثیرات آنها را خنثی سازی میکنیم کاری که گاهی ما با شهدای خود انجام میدهیم و با دادن ویژگیهای خیلی اغراق آمیز و غلو گونه از آنها الگویی دست نایافتنی میسازیم. در حالی که شهید همت معلم مدرسه بود، مهدی و حمید باکری آدمهای معمولی بودند که وقتی شما میگویید: اینها یک انسان دیگری بودند دارید کارهای خود را توجیه میکنید و این انسانیت زدایی مثبت بهانهای میشود برای اینکه ما آدم خوبی نشویم. قدیسسازی از انسان روش مسیحیت بوده و اسلام این را به این شکل ندارد. در اسلام حضرت رسول (ص) بر این تأکید دارد که ما به جهاد نیاز داریم.
علیانی با اشاره به مقالهای در سال ۲۰۰۴ نوشته «جیمز نولان» گفت: مفروض این مقاله این بود که جرم و جمعیت رابطه و نسبت خطی دارد و نتیجه این است که نرخ جرم با جمعیت رابطه مستقیم دارد یعنی وقتی جمعیت بیشترمیشود جرم دوبرابر میشود. تحلیل کمی آماری هم کرده و حالا تذکری هم دارد که وقتی شهرها به جرایم خشن و دارایی تقسیم شد وضعیت وخیمتر میشود.
مقاله دوم «جاستین کرال» در سال ۲۰۱۷ باز میگوید: همین وضعیت افزایش نرخ جرم و جمعیت است در سال ۲۰۱۸ هم مقاله دیگر هست که میگوید: نظارت حکومتی دیگر تأثیری ندارد و نظارت اجتماعی اهمیت دارد. چون جامعه ساختار سنتی دارد همان چیزی که ما به آن امر به معروف و نهی از منکر میگوییم.
سومین مقاله در سال ۲۰۲۳ چند محقق ژاپنی مقالهای نوشتند: که در آن ۵۰۰ سال قبل از میلاد ژاپن را بررسی کرده و از روی آسیبهای روی جمجمه را بررسی کرده و نشان داده چند درصد جنایات بالا رفته است؟ تمام مواردی که در سراسر جهان بر میزان حشونت و جنایت تأثیر داشته بررسی کرده است و در آخرین مقاله سال ۲۰۲۳ فرض خطی قوی را در مورد افزایش نرخ جمعیت و جنایت باطل است و میگوید: زورگیری افزایشاش خطی است و سرقت دو برابر افزایشاش خطی است چون نظارت اجتماعی نیست. به عنوان یک حرف دقیق علمی میگوییم: غزه پرتراکمترین محل جهان است بنابراین با توجه به مقالات بالا باید توقع داشته باشیم جرم و جنایت در میان مردم خود غزه بیداد کند. یعنی آدمها از فقر و نداری در حال جنایت و جرم علیه هم باشند این در حالیست که غزه و کرانه باختری در مقایسه با حتی مرفهترین کشورهای اروپایی کمترین جرم و جنایت را دارند.
این پژوهشگر و نویسنده در ادامه و نتیجه با عنوان اینکه غزه کم جنایت ترین جای جهان است و بنابراین آنجا یک سبک زندگی بازدارنده توسعه داده شدهاست. آنها یاد گرفتند با کمترین و محدودترین منابع که همه مرزها بسته شده و کنترل شده در حالی که بالاترین جمعیت را دارند و دوست دارم شما بروید تصاویر قبل از جنگ و در لحظه زندگی این مردم را ببینید و متوجه شوید مردم غزه از ما در تهران شادتر هستند که این ماحصل یک تعاون اجتماعی و همدلی آنجاست.
در غزه پولی وجود ندارد و بنابراین باید کارآفرینی متوقف باشد در حالی که نوآورانهترین نوع کارآفرینی آنجا رقم خورده. به عنوان مثال سه دختر خانم بعد از فارغ التحصیلی با چند قطعه زمین تمام سبزیجات و صیفیجات غزه را تأمین و حتی به صادرات هم رسیدند که اسرائیلیها فهمیدند و جلویش را گرفتند. یا مثلا وقتی خانه یکی بر اثر بمب ویران میشود در خانه دیگری زندگی میکنند این نوع سبک زندگی همان چیزی است که شما را از مصرف گرایی و استفاده بیش از حد از منابع نجات میدهد و این سبک زندگی شایسته جهانی شدن دارد به شرطی تدوین شود و من میگویم: شما مسلمین و غیر مسلمین وجه مشترکی دارید که حاضر نیستید در مورد موفقیت حضرت رسول (ص) حرف بزنید و اینکه چه شد که حضرت رسول تبعیدی مکه به فردی تبدیل میشود دینی بیاورد که یک چهارم جهان به آن روی بیاورند. از مردم غزه باید یاد گرفت و اینکه خدا کمک میکند درست است اما باید بدانیم سبک زندگی غزه نیاز به تدوین دارد تا همه ما را از زندگی کاپیتالیسم نجات دهد.
در ادامه این نشست علیانی به سوالاتی درباره نشست پاسخ داد یکی از حاضران این پرسش را پرسید: برخی از این مواردی که شما بر شمردید بعضی ها آن را به عنوان خصایل عشیرهای بر میشمارند یا بعضی دیگر آن را زندگی در شرایط سخت میگویند و چون شما گفتید باید مادی تحلیل کنید آیا می توان نتیجه این موارد دانست؟
علیانی در پاسخ گفت: اولا غزه یک منطقه مهاجر پذیر و جامعهای است که بر این اساس شکل گرفته است. ثانیا در مورد عشیره هم ما گروههای مختلف داریم. و به نظرم این برچسبها منحرف کننده است و نیاز به تدوین جزء به جزء داریم که سبک پوشش، زندگی، تغذیه و… بررسی کنیم تا بتوانیم به یک سبک زندگی برسیم.
علیانی در پاسخ به پرسش اینکه آیا علت جمعیت بالای غزه به اجبار بچه دار شدن است؟ دو میلیون سیصد و هفتاد هزار نفر در جایی زندگی میکنند که کلا گنجایش دویست هزار نفر دارند و به این فکر کنیم حماس چگونه میتواند اینها را وادار کنند؟ این مباحث و طرح کردن آن خیلی تخیلی است.
علیانی در ادامه گفت: قطعا امکان وادار کردن باردار شدن یک میلیون زن در غزه امکان ندارد و سیاست رژیم جمعیتی اسرائیل قطعا قویتر از آن است که حماس بخواهد زورش به این برسد که بخواهد وارد بحث سیاست جمعیتی شود.
در ادامه این نشست محمد اصغری کارشناس فلسطین و سبک زندگی با عنوان اینکه متأسفانه ما ایرانیها فلسطین را نشناختیم و باید ابتدا از نام پر تکرار فلسطین که زیاد به گوشمان خورده و چیزی از آن نمیدانیم فلسطین زدایی کنیم و این موضوع حتی در مورد اساتید به نام و معروف هستند هم همین امر حاکم است که همین فرد مدام میگوید: حماس شیعه شدند و تز جمهوری فلسطینی میدهند و طوفان الأقصی را انفجار شیعی میداند.
ما ایرانیها با فلسطینیها خاطرات مشترک زیادی در این چند دهه نداشتیم و سالها بعد مسئله باعث شده یک فلسطین تخیلی را در اذهان خودمان بسازیم و این باعث شده که امروز که مسئه آنجا موضوع اول جهان شده و در شبکه های اجتماعی از نزدیک آنها را میبینیم و تا لحظه شهادتش میتوانیم یک فلسطینی را ببینیم همچنان تخیلاتمان در ایران جلوتر از واقعیتهاست.
مدیر رصد فرهنگی کشور با عنوان این موضوع که مقاومت با زندگی پیوند دارد افزود: هیچ سر حد و مرزی در مورد مقاومت وجود ندارد و ما در مورد یک جنگ مقطعی صحبت نمیکنیم. انسان فلسطینی آموخته که حتی نفس کشیدنش باعث رقم خوردن یک مقاومت میشود.
شهید آوینی بحثی دارد به نام اصالت شهادت و در فلسطین هم شاهد این موضوع هستیم و برای همین خشم هم حقیقی است و برساخته نیست. در کشور خودمان هم فرصتی برای جولان پروژه بگیران فلسطین در شبکه های اجتماعی بود در حالی که طوفانالأقصی اصلا مجال این کار را نداد و مسئله فلسطین خودش باعث فوران یک خشم واقعی در سراسر جهان از جمله ایران شد.
وی درباره حماس هم ادامه داد: حماس کاملا هماهنگ با زندگی مردم غزه است و این منطقه طوری است که هر وقت شهر آرام شده که حالا دیگر وقت جنگیدن با اسرائیل نیست و هر زمان به این سمت رفته غزه بیشتر به سمت فروپاشی گراییده است. در مقابل هر وقت انسان اهل غزه به این نتیجه رسیده که باید مقاومت کرد محکمتر و متحدتر از همیشه شده است و این را آمار رسمی به ما نشان میدهد.
اصغری در مورد مقاومت در غزه ادامه داد: مقاومت زندگی غزه است و ما باید تبار فلسطینی را هم ببینیم. فلسطین سرزمین عرفان، موسیقی و ادبیات است و ما میبینیم که این بافتار عرفانی فلسطینی با مقاومت پیوند میخورد و جهان پدیداری انسان فلسطینی حول مفهوم مرگ، مصیبت و سختی برون داد متفاوتی دارد و هارمونیک با آن رفتار میشود.
اصغری در پایان هم گفت: وقتی تحولات فرهنگی و اجتماعی فلسطین را رصد نکردید نمیتوانید طوفان الأقصی هم درست تبیین کنید و اگر رصد ما از موضوع فلسطین درست بود امروز هم قضیه فلسطین را تحلیل میکردیم و طوفان الأقصی فرصتی برای ماست تا فهم خود را نسبت به این موضوع و فلسطین عمیق تر کنیم و نشان داد که ما هنوز آمادگی لازم برای آزادی فلسطین را نداریم و امیدواریم این فرصت ها باز هم تکرار شود اما حقیقت این است که فرصت زیادی برای تکرار آنها نیست و ما با پدیده ای رو به رو هستیم که همچنان فلسطینی ها دارند خون میدهند و آنها نشان دادند که امکان پیروزی و آزادی فلسطینی با خون وجود دارد و به قول آن دانشمند بزرگ آزادی زمین فلسطین با آزادی تفکرها محقق میشود و علت اینکه میگوییم: آزادی فلسطین امکان آزادی بشریت است این است که تحقق آن باید به امر زندگی بپردازد و دنیای پیرامون خود را متفاوت ببیند.
حامد کمیلی کارشناس موضوع فلسطین و «دبیر امت واحده» هم در ادامه نشست روایتی از سبک زندگی انسان فلسطینی گفت: یکی از ویژگیهای فلسطینیها باور تاریخی مردم آنهاست که مهمترین آنها اینکه آنجا زمین انبیا است و ما که تاریخ انبیا را خواندیم حتی عراق هم جذاب است و فلسطین هم همین ویژگی را دارد.
کمیلی لایه دیگر بحث را اینگونه بیان کرد: اینکه کمپین نماز صبح در غزه داشتیم و از این دست مناسک در زیستشان وجود دارد مثلا همینکه در خرابهها قرآن میخوانند.
وی در مورد مولفه سیاسی از اخوان نام برد و تجربه تفکر چپ فلسطینی حائز اهمیت است و زن در فلسطین مثل زن در عراق و عشیره نیست و در عین حال اینکه وجهه سنتی دارند در عین حال حضور در جامعه برای آنها اهمیت دارد.
در یک تجربه فیلمسازی ایرانیها در سوریه برای مردم فلسطین یک جا مشخص شد شناخت خوبی از زن فلسطینی ندارند و آنجا که محال است یک زن اهل غزه میان دو مرد در ماشین بنشیند و این حفظ حریمها چنان برای آنها اهمیت دارد که امکان چنین موضوعی وجود ندارد و این زن با حفظ حرمتها همان زنی است که حضور اجتماعی دارد و این زیست جایگاه زن در اندیشه اخوانی را نشان میدهد.
کمیلی از تجریه خود در همنشینی با فلسطینیها گفت توضیح داد: بسیاری از این ها متأثر معنوی از تفکرات اخوانی رهبرانی همچون شیخ احمد یاسین را میبینید. نکته مهمتر در روایت فلسطینی، تجربه زندگی معاصر آنهاست و سی سال قبل تجربه اسلو پیش آمد که از طرفی صلحی را دیدند که به نتیجه نرسید و در مقابل حماس که بسیاری از اسرای فلسطینی را آزاد کرد که باعث بصیرت اجتماعی جامعه فلسطینی شد.
او مؤلفه دیگر انسان فلسطینی را این دانست که هنوز خودش را غزاوی نمیداند و خود را اردوگاهی و اهل سرزمین اشغال شده میداند و این زندگی در جهاد را همواره دارد.
کمیلی در پایان با عنوان اینکه سنت الهی است تا جایی که با قواعد خدایی عمل کند کار میکند گفت: من دوستان زیادی داشتیم که در غزه شنیدند: ایرانیها بدون هیچ توقعی و با صدق در عمل بدون درخواست شیعه شدن یا هر درخواستی به ما کمک کردند. وقتی این صدق عمل و نیت را داشته باشیم میتوانیم در موضوع فلسطین تأثیرگذار باشیم. مادامی که روحیات جهادی و دفاع مقدسی را داشته باشیم خدا راهش را باز میکند و همیشه دوستان گفتند: اگر ایران نباشد کار پیش میرود من واضح گفتم: خداروشکر بچههای حماس هستند و ما باید مردم خودمان را آگاه کنیم و این در حالیست که در جهان گروههای مختلف در حال تبیین قضیه فلسطین هستند.