به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، کنسرت_نمایش «ناکجاآباد» به نویسندگی محمود توسلیان و کارگردانی سپیده صباغ که اجرای خود را از ۱۹ آذرماه در تماشاخانه ملک آغاز کرده و تا ۲۷ دیماه ادامه خواهد داشت، در این شبها با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبهرو شده است. شهابالدین سیدی تهیهکنندگی این اثر را بر عهده دارد و میثم اکبری، زهره فیروزی، آتنا قرائی و مهشید زبردست به عنوان بازیگر در کنار سپیده روی صحنه نقشآفرینی میکنند. آهنگساز این کنسرت_نمایش پیمان خازنی بوده و اردوان عزیزی، آنیتا هراتی، ساجد رضوی، محمد کشانی، آتنا قرائی و ملینا فرجی، به عنوان گروه نوازندگان، خازنی را همراهی کردهاند.
ملینا فرجی، نوازنده ساز سنتور در کنسرت_نمایش «ناکجاآباد» است که با روایتی از ادبیات عامیانه این شبها در تماشاخانه ملک روی صحنه رفته است. فرجی یکی از نوازندگان اصلی گروه موسیقی است که با صدای سنتور به روایت این داستان عاشقانه، بین ملکسلیم و دختر شاه پریان عمق و زیبایی میبخشد. به بهانه اجرای این اثر نمایشی و موسیقایی، با ملینا فرجی به گفتوگو نشستیم.
*مخاطبسازیکردن آن هم از نوع فرهنگی امری دشوار است، ولی در «ناکجاآباد» و صحنه کنسرت_نمایش پیشین شما و گروه آهنگسازی، اینگونه به نظر میرسد که موفق بودهاید. ارزیابی خودتان چیست؟
از آنجایی که تمرکز ما روی موسیقی اصیل ایرانی و ادبیات کلاسیک است و ما باید با توجه به تغییرات جامعه و سلیقههای مختلف مردم به این عرصه پربار، شاخ و برگ جدید و قابلقبول اضافه کنیم، پس مخاطبسازی در این حوزه یک فرآیند بسیار سخت و در عینحال باارزش است. من و سایر همکارانم در این حوزه، معتقد هستیم که مخاطبسازی امری زمانبر بوده و موضوعی نیست که در یک لحظه به وقوع بپیوندد، بهگونهای که برخی از مخاطبان بعد از سالها آشنایی با این حوزه، تأثیر قابلقبولی خواهد گرفت.
هر هنرمندی باید علاوه بر آگاهی و شناخت کافی از کوچه و پسکوچههای مسیر هنری خود در دل جامعه و مردمش زیست کند و به نوعی در حوزه علومی از قبیل جامعهشناسی، روانشناسی و مردمشناسی دارای دانش باشد تا قادر به جذب مخاطب و نگهداری از آنها باشد، چراکه هر اندازه مخاطب شما بیشتر شود به همان نسبت توقع از شما برای ایجاد بستر مناسب برای پاسداشت و نگهداشت او افزایش خواهد یافت.
ما در این زمینه باید از شیوه اساتید بزرگ حوزه فرهنگ و هنر آقایان پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی، هوشنگ ابتهاج و خانم سیمین بهبهانی و … که سالهای زیادی از عمر هنری خود را برای جذب مخاطب به کار گرفتهاند تا بتوانند از دلوجان مخاطب هنر و فرهنگ را جاری کنند، الگوبرداری کنیم.
*شما سالهاست در جایگاه نوازنده با پیمان خازنی در مقام آهنگساز همکاری دارید. این بار هم در «ناکجاآباد» روی صحنهاید. ارزیابیتان از این سلسلههمکاریها چیست؟
طی سالها فعالیت هنری خودم، من همکاریهای زیادی با هنرمندان متعددی داشتهام، ولی همکاریهای من با آقای پیمان خازنی همواره پررنگتر و مستمرتر بوده است. شاید یکی از دلایلی که منجر به بارزشدن این همکاریها شده، به حوزه کاری آقای خازنی مرتبط است. همانطور که میدانید ایشان مؤلف هستند و فعالیتهای هنری دنبالهدار و مستمر دارند، به این معنی که تألیفات ایشان در عرصه هنری از یک اصول زنجیرواری پیروی میکند و دارای شیرازه و اساس معینی است و هر تألیف ایشان مقدمهای است بر تألیف بعدی.
او تلاش میکند با تمرکز روی هسته اصلی فرهنگ، مقصود خود را بیان کند و من به عنوان همکار در کنار او به سمت اهداف اصلی خودم که همان مردمشناسی و همراهشدن با حال و هوای جامعه است، قدم بردارم و این چرخه زیبا برای من دارای جذابیت و مقبولیت خاصی است. اگر بخواهم در یک جمله به پرسش شما پاسخ بدهم، باید بگویم این همزیستی مشترک هنری بین ما، منجر به نزدیکی هرچه بیشتر من به جامعه و مردم سرزمینم میشود و امیدوارم این قبیل همکاریها مستمر، پایدار و تأثیرگذار باشد.
*در نوازندگی شما نوعی انتزاع و حس شخصی وجود دارد. منبع الهام شما چیست؟ آیا این مقدمه میتواند استقلال شما در موسیقی باشد؟ کمی از افق آیندهتان بگویید.
از همان روزهای آغازین که فعالیت هنری خودتان را شروع میکنید، معمولاً بر اساس قواعد و قوانین مشخصی تحت آموزش هستید و در این مسیر، مرحله به مرحله پیش رفته و پله به پله رشد خواهید کرد. در طول مسیر آموزشی خود تجربیات زیادی را کسب خواهید کرد و در همین میان اکثر اوقات دچار چرخه تکرار شده و به مرحله اشباع خواهید رسید.
این نقطه همان نقطه عطفی است که در وجود شما رخ خواهد داد که بعد از این مرحله، به سمت مسیر بداههنوازی پیش خواهید رفت و اگر در این فرآیند پراشتها و مصمم باشید، خواهید توانست از چشمه گوارای هنر و موسیقی بنوشید و یک طعم شخصی را تجربه کنید و اگر شما ارتباط کاملی با دنیای موسیقی داشته باشید، میتوانید این طعم شخصی را به عموم نیز نشان بدهید. از دیدگاه شخصی من «موسیقی یعنی من قادر باشم صدای حقیقت وجودی خودم را به گوش سایرین برسانم» و اما این بخش از سؤال شما که انتزاع و حس شخصی من در نوازندگی چیست؟ باید بگویم که این چیزی جز حقیقت من نیست، بدون هیچ فکری، بدون هیچ ترسی و بدون هیچ انقباضی.
البته خالی از لطف نخواهد بود که بازگو کنم، از آنجایی که حوزه تحصیلاتم در زمینه روانشناسی است و بنا به علاقه شخصی خودم همواره درصدد شناخت انسانها و ابعاد وجودی آنها بودهام و با داستان زندگی تمام افرادی که میبینم و میشنوم، زندگی کردهام همه این موارد به من کمک کردهاند تا بتوانم حس شخصی خودم را به گوش مخاطب عزیزم برسانم و همین شنیدهشدن خود مقدمهای است بر استقلال در این حوزه و من بسیار خرسند و خوشحال هستم که در ابتدای این مسیر هستم.
مایلم اینجا مطرح کنم که تمام انسانها، دارای یک خود هنرمند درونی هستند که به احتمال زیاد از وجود آن بیخبرند و معمولاً زمانی را که برای زندهکردن هنرمند درونی خود میتوانند در نظر بگیرند با قضاوتکردن خودشان و بیان جملاتی از قبیل «من نمیتوانم، من استعداد ندارم و …» از دست میدهند. جا دارد به یک جمله از برایان تریسی اشاره کنم. تریسی در کتاب «افکارتان را تغییر دهید تا زندگیتان تغییر کند»، میگوید: «توانمندیهای بالقوه اشخاص، چنان اقیانوس عظیمی است که در آن،کسی دریانوردی نکرده است. غار جدیدی است که هنوز کشف نشده.» باید بگویم که برای روزهای آتی، برنامهریزیهای بیشماری کردهام که به صورت جدیتر به دنیای آهنگسازی قدم بگذارم و در نوازندگی ساز سنتور اندکی نوگرایانه برخورد کنم و بسیار مشتاق هستم تا شیوههای نوین و مدرن آموزشی را که تاکنون به آنها پرداخته نشده در حوزه تدریس و آموزش که سالهای سال هست با آن انس گرفتهام، پیادهسازی کنم.
*«ناکجاآباد» دارای رفتار و آدابی متمایز از دیگر صحنههاست. شما این تفاوت و تمایز را در چه فاکتورهایی میبینید؟
به نظرم مهمترین نقطه متمایزکننده «ناکجاآباد» مربوط به چیدمان آن میشود که هر آنچه به چشم یا گوش مخاطب میرسد با یک دلیل و یک تفکر همراه است. در این نمایش ما سعی کردهایم مفهومی از دنیای حقیقی را به شکل غیرحقیقی منتقل کنیم، پس طبیعتاً باید صحنهای ساخته شود که از نظر سمعی و بصری، ما را به این هدف نزدیک کند. صحنه «ناکجاآباد» پر از المان و شخصیتهای مفهومی است. نحوه چیدن نتها به گونهای است که دقیقاً اتمسفر و فضای جوی صحنه را به گوش میرساند و هدف گروه ما این است که همه ابعاد احساسی و وجودی مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهیم تا مخاطب با تماشای این صحنه، سفری به درون خود داشته باشد.
*شما و گروه آهنگسازی مدتی است به جای صحنه کنسرت، مشغول اجرای کنسرت_نمایش هستید. دلیل انتخاب اینگونه صحنهها از سوی شما و آهنگساز و سایر نوازندگان چیست؟
شاید دلیل اصلی و یکی از اهداف گروه ما همسو شدن با تغییر سلیقه مردم است. ما برای تأثیر بیشتر باید همراه مردم حرکت کنیم و با توجه به اینکه سبک زندگی مردم از حالت سنتی به سمت مدرنشدن در گذر است، بنابراین ما نیز باید فعالیتهایمان را به سمتوسوی دلخواه آنان سوق بدهیم.
با توجه به اینکه تصویر و ورودی دیداری در کوتاهترین زمان، بیشترین تأثیرگذاری را دارد، لذا برای جلوگیری از نزول موسیقی سنتی و جهت فراگیرشدن و ماندگارشدن نوای آن در همهی سنین، ما از ترکیب دو بعد دیداری و شنیداری استفاده کردهایم.
با توجه به پیشرفت فناوری و علم و همچنین تغییر سطح شعور مخاطب، موسیقی سنتی نیز برای جاودانه شدن باید دستخوش تغییر و تحول مناسبی شود، به گونهای که علاوه بر حفظ ارزش و اصول خود همواره سخنی برای بیانکردن در تمام دوران را داشته باشد.
*زهرا نجفی
2 دیدگاه