به گزارش خبرنگار سینما صبا، برای اینکه بخواهیم به فیلم سروش صحت و مختصات آن نزدیک شویم ابتدا باید از ژانر شروع کنیم. در اولین مواجهه با «صبحانه با زرافهها» به موقعیتهای کمیک توجه کرده و به واسطه ویژگیهایی که در آنها وجود دارد، میخندیم. حال چگونه میتوان این ویژگیها را توصیف کرد؟
در ابتدای امر باید به کنترل لحن بازیگران توجه کرد. «صبحانه با زرافهها» جز معدود کمدیهای سینمای ایران است که به واسطه بازیگرانش خنده میگیرد نه ایدههای فیلمنامهاش! موقعیتهایی که در فیلمنامه تعبیه شدهاند، پیچیده نیستند. ظرافتی در تمام آنها وجود دارد که به مدد هدایت کاراکترها در مقابل دوربین شکل میگیرد. ریتم و ضرباهنگی که در کنش و واکنش شخصیتها وجود دارد، باعث میشود که تنها در یک موقعیت بیننده چندین مرتبه بخندد.
اما در ورای این موقعیتها چه میگذرد؟ صحت و ایمان صفایی پلات روایی خود را با چه درونمایهها و مضامینی پر کردهاند؟ شاید پاسخ به این پرسشها مشخص باشد. خیلی راحت میتوانیم با کلمات قلمبه سلمبه و اگزیستانسیالیستی به این پرسشها پاسخ دهیم. خیلی راحت میتوانیم با گفتن کلمه زندگی و زیستن از شر تامل و تفکر در باب آنها گذر کنیم. از طرفی شاید هم بتوانیم به کتاب «مون پالاس» اثر پل استر رجوع کنیم.
او در این کتاب اعجابانگیز مینویسد: ما همیشه با در جای درست بودهایم در زمان غلط، یا در جای غلط بودهایم در زمان درست. همیشه به همین شکل همدیگر را از دست دادهایم. این نقل قول شرح حالی کوتاه از مضمون فیلم «صبحانه زرافهها» است. صحت برای بودن در کنار هم و روابط عمومی میان انسانها معنایی خلق کرده است. معنایی که در زندگی روزمره به سادگی از عبور میکنیم. از همان معناهایی که کریستینا کالاس (نظریهپرداز) با جان و دل از آن دم میزد. از همان معناهایی که در جهان سینهفیلیا (فیلمبازان) با نگاهی خیره و سکوتی ممتد تشخیص داده میشود. با نشانهای غیر قابل حدس. با نشانهای پنهان! همچون سیگاری در میان دو انگشت. یا یک گاو در میان راه…
*محراب توکلی
There are no comments yet