به گزارش صبا، امیررضا مافی میزبان برنامه ابتدا بیان کرد: در روز سوم جشنواره علاوه بر پخش فیلمهای جشنواره، بازی فوتبال ایران و ژاپن به صورت مستقیم در سالن اصلی مرکز همایشهای برج میلاد برای اهل رسانه به نمایش درآمد و یک شور و حال جالبی را به جشنواره اضافه کرد. به همه مردم این پیروزی و صعود تیم ملی را به مرحله نیمه نهایی جام ملتهای آسیا تبریک میگویم. این پیروزی اتفاق مبارکی است و این شادی برای همه مردم ایران است؛ به ویژه در این روزگاری که همه ما به لحاظات شاد نیاز داریم. ما باید کم کم خاطرات سال گذشته و جامجهانی را فراموش کنیم.
بخش اول برنامه به نقدوبررسی فیلم «پرواز ۱۷۵»، ساخته محمدحسین حقیقت و سعید شرفیکیا اختصاص داشت. هر دو کارگردانان این اثر، مهمان این قسمت از برنامه بودند.
سعید شرفیکیا، یکی از کارگردانان فیلم، ابتدا عنوان کرد: فیلم «پرواز ۱۷۵» درباره دفاع مقدس است، دفاع مقدس صرفا درباره جنگ نیست و تبعات جنگ را هم شامل میشود. ما در این فیلم به شرایط جانبازان زمان جنگ و مادران چشمانتظار پرداختیم. باعث افتخار است که قرعه فیلمسازی درباره شهدا غواص به نام ما افتاد و خوشبختانه توانستیم کار را در دست تولید بگیریم.
وی درباره حمایت مسئولان از این فیلم گفت: اینکار با بودجه شخصی موسسه «نگار فیلم تبیان»، که کاملا شخصی و وابسته به جایی نیست، ساخته شد. این فیلم بدون هیچ سفارشی از هیچ ارگانی تهیه شده و کار کاملا دلی است.
محمدحسین حقیقت، دیگر کارگردان این اثر، درباره موضوع فیلم گفت: هرچقدر درباره این موضوع فیلم ساخته شود، باز کم است. با احترام به تمامی آثاری که در این زمینه ساخته شدهاند، باید بگویم که «پرواز ۱۷۵» قالب متفاوتتری از دفاع مقدس دارد. دیگر آثار ساخته شده ما بیشتر سینمای جنگ بود تا دفاع مقدس؛ در واقع جنگ بخشی از دفاع مقدس است، بخش دیگر تبعات و برکاتی است که ما تا به امروز با آن سروکار داریم.
وی ادامه داد: این کار هیچ ریالی از هیچ ارگانی دریافت نکرده و از اول هم بنا بود که با بودجه شخصی پیش برود. باید بگویم که کار بعدی من فیلمنامهای در همین حوزه است.
بخش بعدی برنامه «نقد سینما»، به نقد و بررسی «صبح اعدام» ساخته بهروز افخمی با حضور ارسطو خوشرزم بازیگر و «علی شیرمحمدی» تهیهکننده اثر، برگزار شد.
علی شیرمحمدی، در ابتدا بیان کرد: بهروز افخمی از ۲۵ سال قبل، زمانی که خبر از روزنامه کیهان منتشر شد، دغدغه ساخت این فیلم را داشت. در نهایت ما از مهر ۱۴۰۱ پیشتولید کار را شروع کردیم و تابستان به فیلمبرداری آن پرداختیم؛ چرا که من و بهروز افخمی معتقدیم که فیلم باید پیش تولید طولانی داشته باشد.
ارسطو خوشرزم درباره رسیدن به نقش عنوان کرد: بازیگری برای بهروز افخمی پس از ۲۰ سال تجربه من در این زمینه، یکی از سختترین و در عین حال آسانترین کار زندگی من بود. سختترین را به این منظور میگویم که تسلط بهروز افخمی به تمام ارکان سینما هیچ راه فراری برای بازیگر باقی نمیگذارد؛ اما در عین حال کار آسان هم بود چرا که من از هر جهت میتوانستم خودم را به بهروز افخمی بسپارم چون به آگاهی او ایمان داشتم. من در ۸ ماه تمرینم با بهروز افخمی بهترین روزهای عمرم را زندگی کردم.
وی ادامه داد: فیلمبرداری «صبح اعدام»، ۳۵ جلسه طول کشید. شاید ساده به نظر بیاید اما ما دو سوم فیلم را در یک اتاق ۱۶ متری و با تعداد زیادی هنرور فیلمبرداری کردیم. اما در نهایت من نتیجه کار را دوست داشتم و افتخار میکنم که با بهروز افخمی کار کردم. باید بگویم اگر تا آخر عمر کاریام هیچ نقش دیگری بازی نکنم، همین برای من کافی بود که در این فیلم و کنار بهروز افخمی حضور داشتم.
مافی درباره «صبح اعدام» عنوان کرد: بهروز افخمی همواره تاکید زیادی روی قصه داشته و حالا یک ناداستان را در قالب سینما به نمایش درآورده است. به نظر من یک اثری ساخته شده که بعدها ارزشش مشخص میشود چرا که قاببندیهایش فوقالعاده است. حُسن بهروز افخمی، فارغ از فیلمهایش، صداقت او با خودش است.
بخش بعدی «نقد سینما» به گفتگو درباره فیلم «شهسوار» ساخته حسین نمازی با حضور کارگردان فیلم اختصاص داشت.
حسین نمازی، کارگردان اثر، درباره اینکه همواره در طبقه متوسط رو به ضعیف فیلم میسازد، بیان کرد: من هنوز در آن طبقه و جغرافیا قصه دارم و خاطرات کودکی را هیچوقت فراموش نکردهام، برای همین به امثال خانواده خودم در سینما میپردازم.
وی ادامه داد: من هیچوقت با شغلم که کارگردانی است، اُخت پیدا نکردهام. سینما برایم فراتر از این حرفهاست که برای حواشی و اکران فیلم بسازم. من فیلمسازی را برای لحظه فیلم ساختن انتخاب کردهام. این فیلم به لحاظ جهانبینی ادامه «شادروان» است اما ایده فیلم را از یک نماینده بیمه شنیدم.
کارگردان «شهسوار» نظرش را درباره مرگ اینگونه عنوان کرد: از کجا معلوم که مرگ قسمت تلخ زندگی باشد؟ روایتهای مذهبی هم مرگ را دنیای جدیدی میدانند و حتی عنوان میشود که انسان خواب است و زمانی که میمیرد، بیدار میشود. مرگ جزیی از زندگی است و نباید به آن تلخ نگاه کرد همچنین مساله پیچیدهای نیست و برای من حل شده است. اگرچه نباید آن را جدی گرفت، باید پذیرفت و از آن گذشت.
وی در نهایت مطرح کرد: ما هیچ فیلمی را در تاریخ سینما نداریم که توانسته باشد امتیاز کامل از مخاطب بگیرد، در واقع باید گفت که زیبایی سینما به سلایق مختلف آن است.
در بخش بعدی برنامه «نقد سینما»، امیررضامافی میزبان علیاکبر عبدالعلیزاده منتقد سینما شد تا با وی درباره فیلم «قلب رقه» ساخته خیرالله تقیانیپور گفتگو کند.
عبدالعلیزاده ابتدا بیان کرد: ژانر «قلب رقه» اکشن جاسوسی_امنیتی است و کارگردان به خوبی از پس آن برآمده بود. انتخاب بازیگر، ریتم فیلم، سوژه و حتی انتخاب شهر رقه برای محل این حادثه، بسیار جالب بود. فیلم تعلیقهای خوبی دارد که در سینمای ما کم اتفاق افتاده. سوژه فیلم در ظاهر داعش است اما مفاهیم امروزی مانند اقتدار نیروهای ایرانی را در میدان نشان میدهد.
وی ادامه داد: انتخاب بازیگر و گرفتن بازی از بازیگر در این فیلم به خوبی اتفاق افتاده است. به عنوان مثال زبان بدن شهرام حقیقتدوست با تمام بازیهای دیگرش متفاوت است.
مافی درباره بازی شهرام حقیقتدوست در فیلم مطرح کرد: او که پس از چند سال سکوت و با نمایش خانگی برگشته، مشخص است که روی خودش کار کرده و در تلاش است شمایل خوبی از خود بسازد. شهرام حقیقیتدوست بازیگر درخشانی است و در این فیلم هم بازی خوبی داشت. باید بگویم که بالا رفتن سنش و تغییر چهره او باعث شده که تنها نقشهای منفی را بازی نکند.
عبدالعلیزاده درباره بازی هدایت هاشمی در این فیلم گفت: او خشنونت پنهان این نقش را به خوبی نشان داد استه. با توجه به چندین نقش کمدی ماندگار «هدایت هاشمی» برای بازیگر بسیار خطرناک است که از نقش کمدی وارد این فضا شود اما وی به خوبی توانسته چالش را حل کند.
این منتقد سینما یادآور شد: ریتم جشنواره با «تمساح خونی» بالا رفت و ما امروز در روز سوم جشنواره فیلمهای خوبی دیدیم. ساخت فیلمی مانند «صبح اعدام» برای روایت طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی لازم بود اما ای کاش خاطرات روایت شده در فیلم تصویر میشد و در دیالوگ باقی نمیماندند. حتی نریشن تاریخی ابتدیی فیلم از استاندارد سینمایی بالاتر است؛ اما به هر حال این فیلم یک اتفاق مهم تاریخی پرداخته است.
در بخش نهایی «نقد سینما»، «سیدمحمد حسینی» مدرس و منتقد سینما به برنامه پیوست تا به موضوع داستان و فیلمنامه در سینمای ایران پرداخته شود.
وی ابتدا درباره بیمساله شدن سینما بیان کرد: فاصله گرفتن سینمای ایران از ماهیت گذشته خودش یکی از دلایل بیمساله شدن است؛ سینمای ایران بیشتر از لیلی و مجنون، داستانهای یونان باستان تاثیر گرفته و این مساله حتی در تئاتر هم پیداست. در واقع درونمایههای حوزه اصلی درام باید خوانش و تفسیر ایرانی داشته باشد که بنا به دلایلی مغفول شده است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر ما در قصهها عمیق نمیشویم و برای رساندن عهد اولیه، سریع روی اصل مطلب میرویم. باید بدانیم که مخاطب سینما، در عین بیرحمی متفکر است. پس باید بخشی از حرف، زیرمتن باشد تا کنایه ما بهتر از صراحتمان مطرح شود. برای همین دیالوگ و مضامین به سمت مخاطب پرتاب میشود تا به اشتراک گذاشته شود.
حسینی مطرح کرد: بحران سینمای ایران فردیت عوامل اصلی فیلمسازی است. در واقع فیلمسازان باید به این باور برسند که ثروت اصلی را در اوراق خاطرات جستوجو کنند و بدانند که ثروت، تنها فروش فیلم نیست و آنچه که سینما را ماندگار میکند، دیالوگهاست. همچنین باید گفت که پلتفرمها هم شتابدهنده این ماجرا شدهاند.
وی درباره افق مطلوب اظهار کرد: ما پدیدهای به اسم «سندروم نظارت» داریم که سیستم را دچار لغزش دست و احتیاط در اعتماد به اهالی هنر کرده است و خلاقیت را به روی آنها میبیند. برای همین کشف دغدغههای عمومی مردم که توسط هنرمند صورت میگیرد، رخ نمیدهد. من در پروانه ساخت تمام تلاشم را انجام میدهم که کمک کننده باشم. و بخشی از آن به نحوه اعمال مدیریت در حوزه نظارت است.
این منتقد در پایان یادآور شد: ما با در نظر گرفتن اقبال عمومی، سلبریتی خلق میکنیم که همین سلبریتیها در بحرانهای اجتماعی یقه خود ما را میگیرند. آنچه که باید رخ دهد نوعی اعتماد و زیست بین هنرمندهاست. باید گفت جریان مالی که گاهی او را مافیا میخوانند هم ماندگاری هنر را میگیرد.
There are no comments yet