تلاش کردم نقشم را واقعی بازی کنم نه نمایشی | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۵۶
سجاد بابایی بازیگر نقش شهید زین‌الدین در فیلم «مجنون» در گفت‌وگو با صبا:

تلاش کردم نقشم را واقعی بازی کنم نه نمایشی

سجاد بابایی بازیگر«مجنون» درباره سختی‌های اجرای نقش شهید زین‌الدین گفت: نمایش فشار روانی که برای نزدیک شدن به نقش داشتم به من در خروجی نقش بسیار کمک کرد تا بتوانم یک شخصیت را واقعی بازی کنم نه نمایشی! بازی کردن این جور نقش‌ها حساس است و من سعی کردم بخشی را واقعی و بخشی را ذهنی بسازم.

وجه تمایز «مجنون» با آثار سینمایی که تا الان در آن حاضر بودید چه بود؟
موضوع تمایز در گفتمان بازیگری درست نیست چرا که تمایز، وجه اشتراک کار ماست نه ویژگی یک بازیگر. ما وظیفه داریم کاری کنیم که دو کاراکتر از هم متمایز نشان داده شود و هریک با ویژگی­‌های مخصوص به خودش با نقش متفاوت باشد. بنابراین برای من هنرمند این سوال اساسا جور دیگری کاربرد دارد.

مهمترین چالش‌هایی که درحین این پروژه از سر گذراندید چه بود؟

در این مدل فیلم‌ها به واسطه سختی­‌ها و فرم حاکم بر اجرا که شرایط جنگی را می‌طلبد، خود فضا ابزاری به بازیگر پیشنهاد می­‌دهد که تا امروز با آن روبرو نبوده است. مثلا آب، آتش، حتی انفجارهای بزرگ واقع نما در طول فیلمبرداری و تکرار طولانی آن در کنار روند ظریفی که اجرای این نقش می‌طلبید به نظرم برایم بسیار چالش برانگیز بود.

درباره نقش‌تان بگویید؟ چه ویژگی‌هایی داشت؟

ویژگی هر کاراکتری توامان با بازی آن نقش معنا می‌شود. مثلا وقتی که من دارم این شخصیت را بازی می­‌کنم که فراتر از خودم هست، ناگهان بخشی از من هم به ابعادی در روحم دسترسی پیدا می‌کند که تا الان با آن در زندگی مواجهه نداشتم، پس عملا باید طوری آن را بازی کرد که بی معنا و سطحی و پوچ نشود.

این معنا هم اول از همه برای خود بازیگر پدید می‌آید و طبیعتا بعد از آن کارگردان متوجه آن خواهد شد. بعد از شناخت نقش، این من نیستم که نقش را خلق می­کنم، این نقش است که دارد من را در محیط خلق می‌کند. از طرفی من وظیفه پیدا می­‌کنم به خاطر وسعت خود شخصیتی که با آن روبرو هستم، خودم را‌ وسیع کنم. درست مثل ورزش‌هایی که شما بدون انعطاف قادر به انجام‌شان نیستید. خب طبیعی است که برای این کار اقدامات و رنج‌هایی را .گذراندم تا به نقش شهید زین‌الدین برسم

تغییر ظاهری محسوسی برای ایفای این نقش داشتید؟

یکی از آنها تغییر وزنم بود که مجبور بودم در طول مدتی معین به آن برسم که در حین کار هم ادامه پیدا کرد.

دوست داشتید نقش شهید زین‌الدین کاملا بر اساس واقعیت باشد یا سجاد بابایی بر اساس ذهنیت و مطالعه خودش آن را در اجرا پیش برد؟

به نظرم، وقتی داریم در مورد یک اثر داکیومنتال و مبتنی بر سرگذشت حرف می­‌زنیم، در واقع ما حق نداریم ادا در بیاوریم، ما حق نداریم چیزی که اصالت دارد را تبدیل به یک پدیده فیک‌ و غیرواقعی کنیم. من بر مبنای ویژگی‌های خود شهید مهدی زین‌الدین شروع به ساختن و زیستن نقش کردم.

تازه آن وقت فهمیدم بازی در نقش یک آدم کنشگر چقدر سخت است و اتفاقا همانجا بود که تصمیم گرفتم تا جای ممکن به طبیعی­‌ترین شکل نقش را پیدا و بر اساس شناخت بروز دهم و تلاشم را بکنم انسانی و قابل لمس بازی کنم. قصد ابرقهرمان شدن را در بازی کردنم نداشتم، خواستم قابل لمس و وفادار به واقعیت باشم.

برای روبرویی با نقش به چه مستنداتی رجوع کردید؟ چه کارهایی کردید تا به نقش مسلط شوید ؟

هرچیزی که قابل دسترسی بود، برای من خواندنی و حیاتی بود. قبل از هرچیز به تمام مکتوبات چاپی و تصویری که توانستم مراجعه کردم(بعد مستندی به نام فرماندهان بود که در درجه اول تلاش کردم هرچه بتوانم خصوصیات فیزیکی رفتاری شناختی را از آنجا ببینم) دوما کارگردان، مهدی شامحمدی خوشبختانه به تاریخ جنگ تسلط داشت، باهم تعامل و گفت‌وگو می‌کردیم. سعی کردم اول نوع نگاهش به نقش این قصه و این فیلم را بشناسم و باهم به یک نقطه مشترک برسیم و هر آن چیزی که بین‌مان قطعی می­‌شد نتیجه‌‎اش جلوی دوربین در فیلم است.

شهید مهدی زین‌الدین دقیقا چه نوع آدمی بود که باعث شد آن را بازی کنید؟

آدم بود، خیلی… کافی است همین الان بروید جزیره مجنون تا باقی را نیزارهای هور و جزیره به شما بگویند

چه مدت تمرین کردید؟ دست‌تان باز بود برای ارائه خلاقیت؟ نحوه هدایت بازیگری چطور بود؟ نحوه تعامل؟

به نظرم زیستن در این نقش به قدر کافی خودش خلاقانه هست. چون تقلید آن را نابود می­‌کند و در عین حال از واقعیت موجود نمی‌­توان دور شد.

برای من، به قدری این نقش حساس و سخت بود که برای درست انجام دادنش مجبور بودم از زیست عادی و روتین خودم قطع بشوم و کاملا متوقف در زندگی دیگری باشم. همین قدر به شما بگویم که مدتی که در جنوب بودیم، زندگی خود سجاد بابایی را متوقف کردم و به جای آن زندگی را تجربه کردم که به تجربیات نقش نزدیک‌تر باشد تا ببینم چه احساسی در من ایجاد می­‌کند.

کارهایی را انجام می‌­دادم و در عین حال کارهایی را از روتینم به طور خود خواسته حذف کردم که مواجهه با آن تا قبل و انجام ندادنش سخت بود. از طرفی در تمام مدت و در طول فیلمبرداری چیزهایی نظیر انفجارها و شرایط واقع نما در قصه، گذاشتم بر من اثر بگذارد چون حس می‌­کردم برای ساختن نقش موثر است .

چه کاری بیش از هرچیز دیگه در نقش شهید زین‌الدین به قصد بازی کردن آن را انجام دادید و در نهایت برایتان چالش بود؟

طبیعتا خواب بودن را نمی‌شود بازی کرد ولی خود را به خواب زدن را چرا. ولی این نمایشی از طبیعت انسان است. در این نقش چالش­‌های خیلی بزرگ انسانی بود که با آن‌ها روبرو بودم، نمایش سطحی آنجا شاید به عدم باور پذیری می‌انجامید. تلاش کردم مثلا می‌خواستم با دلتنگی خود خواسته و دوری کردن طی یک پروسه مشخص، تغییر یک سری چیزها را ببینم که چه اثری بر من می‌گذارد.

دور شدن از آدم‌هایی که برایت مهم هستند و ندیدن حرف نزدن با آنها و ایزوله کردن همه چیز که با رعایت آنها بتوانم خود را در شرایط جنگ تصور کنم و ببینم حالا با این فشار چه سجادی از من بروز پیدا می‌کند؟ نمایش این فشار روانی به من در خروجی نقش بسیار کمک کرد تا بتوانم یک شخصیت را واقعی بازی کنم نه نمایشی! بازی کردن این جور نقش‌ها حساس است و من سعی کردم بخشی را واقعی و بخشی را ذهنی بسازم. البته در این میان، رژیم سخت غذایی هم چیز بسیار طاقت فرسایی بود.

فیلم‌های پرتره زندگی شهدا شائبه سفارشی بودن را پیش می آورد. آیا «مجنون» را یک فیلم سفارشی می­‌دانید و این حضور برای شما ریسک نداشت ؟

پاسخ این سوال رو از مردم خواهم گرفت من شخصا دوست داشتم نقش یک قهرمان جنگی را بازی کنم که در نهایت بازخورد آن را مردم خواهند گفت.

شما با کارگردان‌های موفق و باتجربه‌ای همکاری کردید، تجربه همکاری با یک کارگردان اولی چطور بود؟ چه ویژگی‌هایی داشت؟

این کلمه کار اولی یا دومی مسئله ذهنی است و به زعم من حقیقت ندارد؛ یک کارگردان همیشه کارگردان است. چه بسا کارگردان‌های خیلی جوان و کاردرستی داریم که رزومه طولانی ندارند. به هرحال باید بگویم که من با کارگردان توانمندی کار کردم.

با توجه به کسب سیمرغ مکمل سال قبل، امسال شانس سیمرغ را برای خودتان با توجه به تلاشی که برای این نقش طی کردید چقدر می­‌دانید؟

اگر اجرای نقشی که من بازی کردم ارزش داشته باشد، خودش را نشان می‌دهد و اگر کار من با ارزش باشد شک ندارم که دیده می­‌شود. به هرحال هیچ کس از داوری و رقابت بدش نمی‌­آید اما واقعیتش این است که من از آن دسته بازیگرانی نیستم که بخواهم صرفا برای جایزه بازی کنم.

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۶۹/۶۹۳/۰۲۰/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۳/۶۲۰/۱۵۶/۵۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۷/۸۶۸/۱۴۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۵/۸۴۱/۳۳۹/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۹۹۳/۸۸۰/۰۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۷۶/۰۳۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۲/۰۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۷۹/۹۶۰/۰۰۰