به گزارش خبرنگار سینما صبا، در ششمین روز چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر فیلم «نپتون» ساخته محمد ابراهیم غفاریان به نمایش درآمد. با خواندن خلاصه داستان فیلم درونمایهای از آن در ذهنمان شکل میگیرد. در این خلاصه داستان آمده است: افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شدهاند که فرزند آنها دچار مشکلی میشود… اما عوامل فیلم، این خلاصه رسمی را منتشر کردهاند: «یک سال نپتون، معادل ۱۶۵ سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ ۱۶۵ ساله روی زمینه!»
خب، از این خلاصه چه برداشتی میتوان کرد؟ روایت معضلات یک زندگی زناشویی از نگاه پسر بچهای که پدر و مادرش با او همراه نیستند! عدم توجه این زن و شوهر به فرزندشان خط اصلی روایت و ایده اولیه را شکل میدهد. اما از طرفی هرآنچه در پیرنگهای فرعی رخ میدهد، آنقدر واضح و به قول معروف تو چشم است که خط اصلی گم میشود. بحث خیانت، چشم و هم چشمی و غیره به شکلی ممتد در گوش بیننده خوانده میشوند. خوانده که فریاد زده میشود. معضلات و مصائب اجتماعی دیگر جای مانور روی مشکلات خانوادگی و نادیده گرفته شدن فرزند خانواده نگذاشتهاند. ظرف فیلم از شعار و دیالوگهای پرطمطراق اشباع شده! اشباع که هیچ در حال سرازیر شدن است! تراکم بحثهای فرامتنی تا حدی بالاست که شخصیتها دیگر به عنوان یک انسان قابل شناسایی نیستند. تنها بلندگوهایی هستند که ایدیولوژیهایشان را بازگو میکنند. یکی از استقلال میگوید. دیگری از زندگی. یک نفر هم هست که از پول و سرمایه حرف میزند. باقی نیز به همین شکل محتوای فیلم را تشکیل دادهاند.
در مجموع کار فیلمساز برای به تصویر درآوردن یک روایت لاغر فارغ از دیالوگها و شخصیتها جالب توجه است. شاید بتوانیم به عنوان یک استعداد برای آینده سینما روی او حساب باز کنیم.
*محراب توکلی
There are no comments yet