رضا محبی نوری متولد ۱۳۶۵ و دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی است. وی سالهای زیادی در عرصه روزنامه نگاری، داستان نویسی و پژوهشهای اجتماعی فعالیت کرده است. همچنین در آثار وی، میتوان به نگارش و ساخت چندین فیلم کوتاه، مجموعه تله تئاتر و دو تله فیلم اشاره کرد. اما فیلم سینمایی «احمد» اولین تجربه فلیمنامهنویسی او در حوزه سینماست که در سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
خبرنگار سینماصبا، با او گفتگویی کرده که در ادامه میخوانید:
همکاری شما با آقای ربیعی چگونه شکل گرفت؟
در واقع قبل از اینکه به عنوان نویسنده به پروژه اضافه شوم، آقای ربیعی هشت ماه به پژوهش و تحقیقات فیلمنامه پرداخته و طرحی ارائه داده بود. همچنین از گذشته یک سابقه دوستی کوتاهی با امیرعباس داشتم. لذا پس از تصویب طرح قرار ملاقاتی در حوزه گذاشته شد و به واسطه آشنایی قبلی و معرفی از سوی سازمان سینمایی سوره، همکاری به شکل رسمی در این کار انجام شد و در نهایت، فیلمنامه «احمد» نوشته شد.
چه مدتی صرف نگارش و بازنویسی فیلمنامه شد؟
بعد از اینکه طرح اولیه توسط آقای ربیعی به حوزه هنری ارائه شد و همکاریمان شکل گرفت، میتوانم بگویم با فعالیت روزانه هشت ساعتی، حدودا شش ماه طول کشید تا نسخه اول را انجام دهیم و بعد از آن نیز به دلایل مختلف چندینبار بازنویسی کردیم. البته همزمان با فرایند نگارشمان، پژوهش، تحقیقات مکتوب و شفاهی، دیدن مستندات و تاریخنگاریهای زلزله بم نیز انجام میگرفت.
فیلمنامه «احمد» بر اساس واقعیتها نوشته شده است؟
فیلم «احمد» در قامت یک الگوی شاه پیرنگ، دو خط اصلی ماجرا، زلزله بم و شخصیت شهید احمدکاظمی را در خود دارد و این دو ساختار کامل فیلمنامه «احمد» را تشکیل داده اند. ماجرا از جایی شروع میشود که این دو موضوع باهم پیوند میخورند و داستان را روایت میکنند. در حوزه اقتباس چندین مدل اقتباس وجود دارد اما باتوجه به این موضوع، سعی کردیم که مضمون و پیکره اصلی داستان بر واقعیت استوار باشد و از اسناد، مطالعات و افراد حاضر در زلزله بم کمک گرفته شود. البته طبیعی است که به خاطر دراماتیزه کردن داستان، برخی تغییرات نیز داشتیم اما این دگوگونیها به شخصیت واقعی شهید کاظمی صدمهای نزده است. در واقع میتوانم بگویم که بیشتر به داستانپردازی پرداختیم تا داستان سازی، تا از این طریق، بتوانیم به این مواجهه، قالبی دراماتیک بدهیم.
نحوه انتخاب بازیگران چگونه بوده است؟
این مسائل بیشتر به حوزه کارگردانی مربوط میشود اما کلیاتی که میتوانم بگویم این است که بر اساس شناختی که نسبت به امیرعباس ربیعی دارم، مهمترین تصمیمی که از فرایند ایده تا اجرا شکل گرفته است، عنصر بازی و موقعیتی است که بازیگر بتواند به درستی مقابل دوربین او ایفای نقش کند. که خب تمام این مسائل مربوط به نحوه هدایت بازیگری است، اما ناگفته نماند که بازیگر نیز برایش بسیار حائز اهمیت است، طوریکه ویژگی و تواناییهای بازیگر برایش مهمتر از نام و شهرتشان است. در پیشتولید این پروژه، افراد بسیار مختلفی از بازیگران چهره تا شناخته نشده اما توانمند برای این نقش تست دادند که در نهایت به یک ترکیب خاصی رسیدیم که بازیهای یک دست و تماشایی این اثر محصول همین دقت، سختگیری و تخصص آقای ربیعی است.
این جنس از انتخابها، به هر ترتیب محدودیتهایی برای فیلم و کارگردان دارد اما مهم این است که کارگردان متوجه میشود که کدام بازیگرها توانایی بر آمدن از پس نقش و انتظارات او را دارند. البته که عنصر شباهت به شهید کاظمی نیز یکی از فاکتورهایی بود که باید در نظر گرفته میشد. در نهایت تینو صالحی که بسیار بازیگر توانمندی است برای ایفای این نقش انتخاب شد.
در روند تولید این فیلم با چالش یا مشکلی روبرو نبودید؟
شاید نظر شخصیام باشد اما ساخت فیلم «احمد» یکی از سختترین فیلمها چه در حوزه نگارش، پیش تولید، مرحله ساخت و پس تولید در چند دهه اخیر است که با چالش و مشکلات زیادی روبرو بودیم.
پروداکشن فیلم به لحاظ نیروی انسانی و شبیه کردن صحنه های فیلم به حادثه زلزله بم، شرایط بسیار پیچیدهای را برای تولید به وجود آورده بود. به هرحال قصه در بستری روایت میشود که به لحاظ تاریخی حدود ۲۰ سال فاصله زمانی است و در بطن یک بحران بزرگ به نام زلزله بم (فکر میکنم، بزرگترین زلزله در کشور است که تقریبا ۴۰ هزار نفر از هموطنانمان از بین رفتند) ایجاد میشود که نیازمند طراحی بسیار سخت برای کارگردان، طراحان صحنه، گریم، تولید و… بود. از طرفی مواجه با شخصیتهای قهرمان پیچیدگی و سختیهای خودش را دارد به خصوص زمانی که این شخصیتها به معاصر نزدیک باشند، چراکه به هرحال اطرافیان زنده هستند و نظرات متفاوتی نیز وجود دارد.
اما روایت این فیلم از شهید کاظمی از ۱۹ سالگی تا ۴۰ سالگی که تماما در مسیر قهرمانی و اثربخشی بوده ( از زمان بیت المقدس، فتح خرمشهر تا قرارگاه حمزه در غرب کشور) انجام شده است. احمد کاظمی بلاتردید، یکی از مهمترین فرماندهان ایران است که در تمام مقاطع زندگی اش منشاء خیر و تصمیمات حساس و اثرگذار بوده است و حال اینکه تنها یک شبانهروز از زندگی یک قهرمان را، آن هم در بستر یک واقعه اجتماعی، به تصویر بکشیم، بحران بزرگی بود.
به دلیل همین محدودیت، انتخاب ما این بود که بیشتر به وجوه نگرش شهید کاظمی در مدیریت بحران، مردم داری او و همچنین هم سو سازی انرژیهای متکثر و گاه مخالف در حل بحران مردم بپردازیم. به همینخاطر اشاره به تمام این موارد کار را بسیار سخت میکرد. از سویی دیگر، باتوجه به اینکه این فیلم به زلزله بم می پرداخت، سعی کردیم که تا در عین پرداخت به حوادث و تلخیهای پیش آمده برای مردم عزیز بم، عزت نفس، بزرگ منشی و کرامت مردم بم را نیز در نظر داشته باشیم. این نظر شخصی و البته فکر می کنم نظر تمام عوامل فیلم باشد.
فیلم «احمد» با تمام مشقات بسیار بالایش، برای تیم تولید پروژهای با آرامش قلب بود، چرا که من معتقدم غیر از توجه خاص خود شهید کاظمی، این فیلم هرگز ساخته نمیشد. این شاید مهمترین هوشمندی است که دستت را دست چه کسی بدهی؟! من از ابتدای فیلمنامه تا آخرین لحظه پس تولید، شاهد این ماجرا بودم که هم امیرعباس و هم حاج حبیب والی نژاد (که اگر نبود هرگز کاری با این کیفیت ساخته نمیشد) هر دو دلشان به این فیلم و حضور شهید کاظمی در تمامی مراحل قرص بود.
حرف پایانی؟
این فیلم مرهون تلاش افراد بسیار نازنینی است که چه در عرصه مدیریت و حمایت از یک کار بزرگ در سازمان سینمایی سوره و چه در هنرورزی، خلاقیت و تلاش شبانه روزی عوامل ساخت این اثر حضور داشتهاند. به نظرم سینمای ایران با پروژه «احمد» بعد از مدتها یک «فیلم سینمایی» فراتر از استانداردهای سینمای ایران را تجربه میکند و این جای شکر بسیار زیادی دارد. امیدوارم مردم از تماشای فیلم لذت ببرند و مردم ایران، مردم عزیز بم و شخص شهید کاظمی از تلاش این گروه راضی باشند.
نشر اول: روزنامه صبا
*معصومه دهقاننژاد
There are no comments yet