به گزارش خبرنگار سینماصبا، زلزله بم و حکایت تلاس سختکوشانه سردار احمد در جهت انتقال مجروحان و کمک به آسیبدیدگان زلزله با سرپیچی از دستورات مقامات بالا و همراهی امدادگران و خلبانان…”
در همین ابتدا اشاره کنم که شروع فیلم با سکانس آغازین صبح و تاکید بر وضو گرفتن احمد، توجیه مناسبی ندارد مگر در سکانس پایانی فیلم که احمد پس از نجات آسیبدیدگان به نماز میایستد تا دلیل تاکید بر آن وضوی طولانی در تیتراژ مشخص شود. این نکته موید دقتنظر و حسابگری در فیلمنامه و کارگردانی است.
بعدتر هم هنگامی که با یک موقعیت اولیه دراماتیک فرود هواپیما روی باند ترک خورده، روبرو میشویم میفهمیم که فیلمساز با تکیه بر اصول ساختار یک روایت دراماتیک، داستانش را پیش میبرد. موقعیت محوطه فرودگاه و آدمهای پناه آورده برای نجات، به عنوان تنها مکان فیلم، این امکان را فراهم آورده تا کارگردان تسلط و احاطه بیشتری بر وقایع و آدمهای داستانش داشته باشد.
معرفی شخصیت اصلی در شروع و با تکیه بر کنش و عمل دراماتیک و در ادامه با ورود آدمهای فرعی و تاکید بر شخصیت اصلی در دیالوگها، سبب میشود تا علاوه بر حفظ تمرکز بر احمد در طول روایت به گسترش و شناخت بیشتر از او نیز برسیم.
بازیهای نسبتا خوب و در خدمت کار و پرهیز از استفاده از بازیگران چهره، به خوبی سبب شده تا فیلم به لحاظ باورمندیِ یک درام مستندگونه درست عمل کند. طراحی لباس درست و گریم باورپذیر از دیگر نکات قابل توجه و شاخص در فیلم است. میزانسنهای بازیگران و تعیین زوایای دوربین در کنار فیلمبرداری خوب و تدوین حساب شده صحنههای حساس و به خصوص جلوههای ویژه از مشخصههای مثبت فیلم است.
آنچه در فیلم بیش و پیش از همه به چشم میآید پر و پیمانی حجم طراحی صحنه و باورپذیری و درستی اجرای گریم و جلوههای ویژه و پروداکشن فیلم است. جمعیت انبوه زلزله زده در محوطه فرودگاه و حجم بالای اتفاقات و مستند گونگی ساخت، حکایت از سختی کار و تلاش درست و موفقیت آمیز جلوههای ویژه دارد. بخش مهمی از اتفاقات از همان ایجاد گسست در باند فرودگاه تا پروازها و آن سکانس ایجاد بلوا و درهم ریختگی آسیبدیدگان به جهت شتاب خروجی موتورهای هواپیما و بعدتر فرود هلیکوپترها در میان جمعیت و صحنههایی از این دست، به شکلی پیشبرنده روایت و دخیل در کنش دراماتیک داستان و شخصیتها است.
به عبارتی وقایع و اتفاقات به عنوان جریانِ واقعپذیری فیلم عمل میکنند و از این جهت درستی اجرا و حرفهای بودن جلوههای ویژه حساستر از سایر فیلمهایی از این دست است. وجود ایراد و نقص یا اشتباه در اجرا میتوانست به راحتی کلیت اثر را از جدی بودن خارج سازد. اشاره میکنم به تروکاژ ویژه بازگشت و فرود اجباری هلیکوپتر در ابتدای بام و همزمانی تیکآف هواپیما، که نقش ویژهای در تزریق هیجان دراماتیک به تماشاگر دارد.
در نهایت جمع بندی کنم که روایت زلزله وحشتناک و عظیم بم و حجم بالای آسیب دیدگان و مجروحان و فوتیها و عملکرد ناقص مسئولان، بستر بسیار خوب و درستی بوده برای پرداختن به یک اثر سینمایی موقعیتمحور. اگر فیلمساز اندکی حساسیت بیشتر بر چیدمان وقایع و ایجاد همگرایی ملی داشت، «احمد» میتوانست از آنچه هست قهرمانمحورتر و در نتیجه با همذاتپنداری و همراهی بیشتری از سوی مخاطب مواجه شود. و البته که این واقعه با تمرکز بر شخصیت سردار شهید احمد کاظمی و تلاشش در جهت سروسامان دادن به اوضاع و نجات آسیبدیدگان و پایین آوردن محسوس آمار تلفات، توانسته ادای دینی نسبت به زحمات و خدمات این مردان پرتلاش داشته باشد.
*رضا خسروزاد
There are no comments yet