کاوه سجادی حسینی با فیلم «نبودنت» در چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور داشت. او در این فیلم قصه زنی را که به دنبال همسر خود میگردد، روایت میکند. این فیلم برخلاف اغلب فیلمهای جشنواره از لحاظ تکنیک بسیار متفاوت و متنوع عمل کرد. سجادی حسینی به این بهانه گفتوگویی با خبرنگار سینما صبا، داشت.
***ایده اولیه فیلم شما بر مدار غیاب است. ایدهای که برخی از کارگردانهای داخلی و جهانی مثل آقای میرکریمی و کورئیدا به آن پرداختهاند. شما برای متمایز ساختن «نبودنت» چه تلاشهای کردهاید؟
خیلی ممنون که به «هیروکازو کورئیدا» اشاره کردید. من این فیلمساز ژاپنی را دوست داشته و همه آثار او را دیدهام. او کارگردان محبوب من است. دقیقا تم و عنصر فقدان و غیاب در آثار او نیز قابل رویت است. البته منظور شما از آثار آقای رضا میرکریمی را متوجه نشدم. به هر جهت جای ایشان در جشنواره فجر امسال بسیار خالی است. آقای میرکریمی از کارگردانهای بزرگ سینمای ایران هستند. به هر روی سعی کردم با استفاده از عنصر فقدان و همسو کردن آن با عشق به اثری متفاوت برسم. تمام پیگیریهای مرضیه (سحر دولتشاهی) به واسطه عشقی است که او نسبت به فرهاد دارد. رفته رفته غیابی که در این فیلم جریان دارد، جای خود را به عشق میدهد. شاید مخاطب این امر را متوجه نشود چرا که جابجایی فقدان بسیار آهسته انجام شده و عشق و علاقه به شکلی آرام به اثر تزریق میشود. تاکید من بیشتر بر روی پافشاریِ مرضیه به خاطر عشقاش بود. موضعگیری چندانی بر روی نمایش امید یا ناامیدی نداشتم.
***در مورد موسیقی رپ و کارکردی که برایش در نظر داشتید، برایمان بگویید.
ما برای شخصیت عادل شغلها و عناوین مختلفی در نظر داشتیم. شغلهایی که هر کدام به واسطه جنسی که داشتند، ظرفیتها و موقعیتهای متفاوتی به ما میدادند. در ابتدا عادل قرار بود که یک موتورسوارِ عشق سرعت باشد. اما بعداً متوجه شدم که این ایده در یک فیلم دیگر استفاده شده است. به این ترتیب به دنبال دیگر دغدغههای نوجوانان گشتم. وقتی به جستوجو پرداختم، متوجه شدم که موسیقی رپ در برخی موارد به عنوان یک سرگرمی و در موارد دیگر به مثابه یک هدف برای اغلب نوجوانان امروز محسوب میشود. البته که همه ژانرهای موسیقی طرفداران خود را دارند. از راک و سنتی گرفته تا موسیقی ملل. اما من متوجه این جدیتی که نوجوانان در مواجهه با موسیقی رپ دارند، شدم. جدیتی که در نه تنها در تهران بلکه در تمام شهرستان قابل رویت است. به عنوان مثال یکی از شهرهایی که در موسیقی پیشرفت عجیبی داشته، مشهد است. کارکرد این نوع از موسیقی در فیلم من به دو دلیل بود. نخست اینکه موسیقی رپ ریشه در اعتراض دارد. رپرهای سیاهپوست در ابتدا برای مقابل و اعتراض به تبعیضهای نژادی شروع به خواندن کردند. عادل نیز به واسطه جایگاه خود در روایت میخواست نوعی از اعتراض را سر دهد. دلیل دوم به ریتم فیلم مربوط میشود. ریتم آهسته فیلم «نبودنت» با موسیقی رپ شکسته میشود. به بیانی دیگر ضرباهنگ فیلم به مدد این موسیقی حفظ میشود.
***حضور در جشنواره فجر بعد از حدود یک دهه چه تجربهای بود؟ آن را چگونه توصیف میکنید؟
من سال ۹۳ با فیلم «بوفالو» در جشنواره فیلم فجر حضور داشتم. آن سال تب و تاب زیادی در این رویداد حس میشد. امسال جشنواره نسبت به نخستین سالی که ذکر کردم، کم رمقتر بود. البته چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر پیشرفت خوبی نسبت به پارسال داشته است. احساس میکنم که داریم به روزهای خوب گذشته بازمیگردیم. به زمانی که برای اکران و تماشای فیلمهای بزرگان سینما صف بسته میشد. امسال تعداد این بزرگان محدود بود. جای خالی خیلیها احساس میشد. امیدوارم که در سال آینده سردمداران سینمای ایران حضور پیدا کرده و ما بتوانیم از آنها بیاموزیم. جای خالی منتقدان بزرگ و باسواد نیز خالی بود. کسانی که فیلم را به مثابه فیلم میدیدند. کسانی که سینما را یک سرگرمی صرف نمیدانستند. در پایان امیدوارم سینمای ایران و جشنواره فیلم فجر سال به سال بهتر شده و به روزهای خوب خود برگردد.
محراب توکلی
There are no comments yet