به گزارش صبا به نقل از روابط عمومی گالری ایده، در ابتدای این نشست آرش سلطانعلی گفت: به بهانه برگزاری نوزدهمین حراج تهران، ویژه آثار هنر کلاسیک و مدرن ایران تصمیم گرفتیم تا موضوع «اقتصاد خلاق در حوزه هنرهای تجسمی را به بحث و گفت وگو بگذاریم.
او افزود: مفهوم اقتصاد خلاق در حوزه هنر میتواند عامل رشد اقتصادی و اجتماعی جامعه هنری شود که ناشی از فعالیت خلاق ذهن و پردازش فکر هنرمند است. اگر اقتصاد خلاق از اقتصاد کلاسیک پیشی بگیرد، دوستی با طبیعت و محیط زیست بیشتر میشود.
سلطان علی ادامه داد: بسیاری از منتقدان اتهام پولشویی را به حراج تهران مطرح میکنند که به نظر میرسد نه عنوان حراج را به درستی شناختهاند نه پولشویی را.
او با بیان این مطلب که اقتصاد هنر زیرمجموعهای از نهادی بزرگتر به نام اقتصاد فرهنگ است که با جامعه، هنرمند، گالریدار، مخاطب، دولت و سیاست در ارتباط است، ادامه داد: گالری ایده در این سلسله نشستها، میکوشد تا هم به ضرورت هنر و مقوله زیباییشناسی، هم جنبه اقتصادی و مارکت هنر و هم به فرهنگ اقتصاد بپردازد.
به گفته سلطان علی، اقتصاد خلاق یکی از بخشهای اقتصادی است که سریعترین رشد را در جهان دارد. اقتصاد خلاق برای همه کشورها به خصوص اقتصادهای در حال توسعه گزینهای عملی برای توسعه است. جان هاوکینز عضو کمیته مشاوره برنامه توسعه سازمان ملل متحد از این واژه استفاده کرده است و ۱۵ صنعت از هنر تا علم و فناوری را شامل میشود.
او افزود: ارزش افزوده اقتصاد خلاق، ناشی از فعالیتهای خلاق ذهن و پردازش فکر است.؛ در این نوع اقتصاد صنایع با برداشت کمتر از طبیعت و محیط زیست و آسیب و آلودگی کمتری نسبت به اقتصاد کلاسیک است.
در ادامه مرتضی کاظمی گفت: در یک سالی که گذشت این برای دومین بار است که نشستی پیرامون تاثیر حراج تهران در محیط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور برگزار کردهایم و به نظرم با توجه به اهمیت موضوع اقتصاد خلاق ضرورت آن وجود دارد که نسبت به این موضوع عملیاتی نگاه کنیم و این موضوع را بررسی کنیم که حراج تهران چقدر توانسته است بر بحث اقتصاد خلاق و فرهنگ فارغ از نگاه مکاتب فلسفی تاثیر بگذارد.
او افزود: اقتصاد خلاق امروزه به موضوع مهمی در عرصه جهانی و ملی بدل شده است و بی شک سهم و نقش مهمی در تولید ثروت در جهان دارد و هنرمندان، مجموعه داران، …و مدیران فرهنگی نمیتوانند بیاعتنا نسبت به اهمیت و نقش آن باشند. اقتصاد خلاق مبتنی بر صنایع خلاق است و در صنایع خلاق، اندیشه، ایده، سوژه و خلاقیت مواد اولیه را تشکیل میدهند و خروجی کار کالا و خدمات است و کالاها و خدمات آن مشمول مالکیت فکری و معنوی هم میشوند. اگر بخواهیم اقتصاد خلاق را بررسی کنیم؛ هسته اصلی آن را هنرهای کلاسیک؛ مجسمه سازی، نقاشی، تئاتر و موسیقی، ادبیات، سینما، طراحی و معماری و صنایع فرهنگی، میراث فرهنگی و صنایع دستی، تشکیل میدهند.
او افزود: در حال حاضر به طور میانگین ۳ تا۵% درصد از GDP جهانی و ۶٫۲ درصد کل شغلهای جهانی مبتنی بر صنایع خلاق است. بر اساس آمارهای مربوط به دوره بعد از کرونا، گردش مالی اقتصاد خلاق ۲۶۶۹ میلیارد دلار و میزان اشتغال جهانی آن ۵۰ میلیون شغل است. همچنین بیشترین نرخ اشتغال برای افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله است.
به گفته وی، بر اساس پیش بینیها تا سال ۲۰۲۸ سهم اقتصاد خلاق در اقتصاد جهانی به ۳۵ میلیارد دلار و نرخ رشد مرکب سالانه آن به ۴ درصد افزایش خواهد یافت.
معاون اسبق امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: در حال حاضر بیشترین سهم را در اقتصاد خلاق در جهان، با ۳۵ تا ۴۰ درصد در اختیار آسیا شرقی است و آفریقا و خاورمیانه ۱۵ درصد از اقتصاد خلاق جهان را به خود اختصاص دادهاند. بیشتر کشورهای دنیا به اهمیت اقتصاد خلاق در جهان پی بردهاند و برای آن برنامه دارند. اما متاسفم بگویم که در ایران برنامهای برای اقتصاد خلاق نداریم.
کاظمی در ادامه با اشاره به کشورهای همسایه؛ امارات، ترکیه، گرجستان، عمان و روسیه گفت: این کشورها برنامه دقیقی برای بهره برداری از اقتصاد خلاق دارند؛ مثلا ترکیه دومین تولید کننده سریال در جهان است و دبی با راه اندازی گالریها و حراجیها قصد دارد، قطب هنرهای تجسمی منطقه را به خود اختصاص بدهد. عربستان هم به تازگی بخشی از تمرکزش را بر روی اقتصاد خلاق گذاشته است.
کاظمی با اشاره به سرزمین پهناور ایران که هیچ گاه در طول تاریخ اقتصاد آن مبتنی بر کشاورزی نبوده است، گفت: راه ابریشم به خوبی بازگو کننده این واقعیت است که بخش عمده درآمد ایران حاصل از صنعت خلاق بوده است.
مهندس کاظمی با اشاره به چشم انداز اقتصاد خلاق در کشور گفت: اگر شرایط مساعد باشد و ارادهای جدی برای حل این معضل وجود داشته باشد، میتوان امیدوار بود که سهم صنایع خلاق در تولید ناخالص داخلی در افق ۱۰ ساله تا ۱٫۵ درصد افزایش یابد. برگزاری نوزده دوره حراج تهران موجب شده تا دولتمردان نسبت به موضوع اقتصاد خلاق کمی حساس شوند.
وی افزود: اقتصاد خلاق در ایران کمتر از ۱ درصد است. ما فرهنگ را جزو مجموعه خدمات میدانیم و متوسط سهم صنایع خلاق در سبد هزینههای خانوار ایرانی در سال ۱۴۰۱ حدود ۱٫۶ درصد بوده که البته این شامل تفریحات، سرگرمی و خدمات فرهنگی است که باز هم خدمات فرهنگی کمترین سهم را دارد.
معاون اسبق امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: گفته شده است که در سال ۱۴۰۰ قریب به ۲۶ میلیون و ۳۸۴ هزار خانوار ایرانی با متوسط ۳٫۱ نفر داریم که هر خانوار ۱٫۴ میلیون تومان صرف فرهنگ و تفریحات کردهاند که مجموعا ۳۷ هزار میلیارد تومان میشود که با نرخ ارز میانگین یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان خواهد شد که کل این مقدار تنها ۳۶ صدم درصد از GDP ما را تشکیل میدهد!
وی افزود: توسعه صنایع خلاق در ایران امروز نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است چرا که در غیر این صورت، عقب افتادگی کشور از جهان در این عرصه نجومی خواهد شد. تحول در سبک زندگی و ضرورت تولید محتوا در فضای مجازی فراگیر، گریز از این جهش را ناممکن کرده است و باید هر چه زودتر برای جبران این عقب ماندگی اقدام صورت گیرد. تاسف آور است که اعلام کنم بر اساس آمارها نرخ بیکاری در شاخههای هنری ۲۳٫۵ درصد است که دومین رتبه در میان فارغ التحصیلان بیکار را به خود اختصاص داده است و دانش آموختگان رشتههای علوم انسانی رتبه نخست بیکاری در کشور را به خود اختصاص دادهاند.
او افزود: در ایران ۱۷۰ گالری داریم اما همه این گالریها فعال نیستند و این تعداد گالری در مقایسه با آمار جهانی، تعداد بسیار پایینی است. گردش مالی حراج تهران نیز کمتر ۳۰ میلیون دلار است و ایران تنها دو صدم درصد اقتصاد خلاق جهان را به خود اختصاص می دهد. اما باید به واقعیتها هم توجه کرد، آثار هنرمندان ایرانی در جهان اقبال دارند و ایران در مقایسه با کشورهای منطقه از توانایی هنری بالایی برخوردار است اما باید بتواند با عملگرایی این توانایی را فعال کند.
کاظمی ادامه داد: حراج تهران موجب شده تا نگاه دولتمردان نسبت به هنر به ویژه هنرهای تجسمی تغییر کند. تا پیش از این تصور میکردند که هزینه در هنر، برگشت مالی ندارد. پس از حراج تهران، تولید و پخش سریالهای شبکههای خانگی توانستهاند سهمی در اقتصاد خلاق در ایران داشته باشند و با تداوم این امر میتوان شاهد توسعه اقتصاد خلاق در کشور باشیم. هنرهای تجسمی در مقایسه با سایر هنرهای قابلیت این را دارد که وارد بازار جهانی شود.
در ادامه سمیه رمضان ماهی با تقسیم بندی صنایع گفت: ما دو نوع صنعت داریم، صنایع نرم و صنایع سخت. صنایع نرم با روح و روان ما سر و کار دارند و امروزه در جهان همه به اهمیت صنایع نرم که شامل تمام آثار هنری و فرهنگی میشوند، پی بردهاند.
او افزود: کمتر پیش میآید که فردی ۱۰ خانه یا ۱۰۰ ماشین برای خودش خریداری کند، اما اگر نگاه کنیم؛ افراد براساس توانایی مالیشان ممکن است بیش از ۱۰۰ فیلم و سریال و بیش ۱۰ تابلو مجسمه نقاشی را برای خودشان خریداری کنند و این نشان میدهد که صنعت نرم چقدر میتواند در زندگی ما نقش داشته باشد و در گذر زمان نیز بر قیمت آن افزوده میشود.
این مدرس دانشگاه افزود: برای این که بتوانیم موتور اقتصاد خلاق را به حرکت درآوریم باید صنعت نرم و ویژگیهای آن را بشناسیم. موتور محرک اقتصاد خلاق، خلاقیت است. امروزه مرز میان صنعت نرم و سخت بسیار باریک شده است و صنعت نرم فارغ از این که سود لحظهای دارد در گذر زمان نیز بر ارزشهای آن افزوده میشود.
او با اشاره به سهم هنرهای تجسمی در اقتصاد خلاق ایران گفت: اگر به تاریخ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران نگاه کنیم؛ ما تا پیش از ورود اسلام به ایران بیش از دو هزار سال تمدن پادشاهی داشتهایم و براساس شواهد موجود در این دوران هنرهای تجسمی اهمیت ویژه ای داشته است اما با ورود اسلام، هنرهای تجسمی با ممنوعیت روبرو می شود و از دوره صفویه به بعد هنرهای تجسمی در ایران مورد توجه حاکمان قرار می گیرد.
او افزود: در دوران پهلوی هنرهای تجسمی به معنای مدرن آن به اوج خود میرسد و هنرمندان ایرانی؛ سهراب سپهری، منوچهر یکتایی و مارکو گریگوریان در عرصه جهانی شناخته می شوند. در واقع در ۱۰۰ سال اخیر هنرهای تجسمی در قالب تابلو نقاشی مطرح میشود و خیلی زود شاهد شکوفایی آن در عرصه جهانی هستیم. اگر سد تحریمها از ایران برداشته شود، هنر ایران می تواند نقش پر رنگی در اقتصاد خلاق جهان داشته باشد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: متاسفانه تا به امروز دولتمردان ما، به ضرورت و اهمیت هنرهای تجسمی پی نبردهاند و در سالهای اخیر با تداوم برگزاری حراج تهران کلید اقتصاد خلاق در ایران زده شده است و مردم متوجه این موضوع شدهاند که با خرید تابلو نقاشی و مجسمه میتوانند سرمایه گذاری کنند. این اتفاق بسیار مهمی است چون وقتی اقتصاد خلاق در کشور شیب رو به بالا میگیرد همه را با خود همراه میکند.
رمضان ماهی با اشاره به ضرورت و اهمیت راه اندازی بنیادهای خصوصی همچون حراج تهران در کشور گفت: بنیادهای خصوصی همچون حراج تهران میتوانند نقش کلیدی در اقتصاد خلاق کشور داشته باشند.
او در بخش پایانی سخنانش گفت: این وظیفه گالریداران است که ستارههای جدیدی را شناسایی و معرف کنند و نباید از حراجیها چنین انتظاری داشت. حراج قابلیت این را دارد که شناسنامه هنرمند را ثبت کند.
در ادامه این نشست کیانوش معتقدی گفت: این اشتباه است که تصور کنیم که چرخه اقتصاد خلاق کشور بر دوش حراج تهران است و حراج تهران باید یک تنه جور همه را بکشد. ضرورت این وجود دارد که همچون سایر کشور حراجیهای دیگری نیز توسط بخش خصوصی در کشور راه اندازی شود و در کنار آن شاهد برگزاری دوسالانه های هنرهای تجسمی و آرت فرها از سوی بخش خصوصی باشیم. متاسفانه تجربه ثابت کرده که بخش دولتی هرگز نتوانسته دربرگزاری این رویدادها موفق باشد.
او افزود: باید به این نکته توجه کرد؛ اگر حراج تهران نیز تمام توانش را بر روی هنرمندان پیشکسوت و درجه یک بگذارد، به زودی آثار این هنرمندان به پایان میرسد. هیچ مجموعهداری وقتی اثری از این هنرمندان را در مجموعه خود داشته باشد در گذر زمان حاضر نمیشود این آثار را بفروشد از این رو باید هنرمندان جوان به مرور به حراج راه یابند.
معتقدی با بیان این مطلب که از ۲۰ سال پیش تاکنون به صورت حرفهای حراجیهای دنیا را دنبال میکند، گفت: حراج تهران نیز زمینه آغاز گفت وگو درباره اقتصاد خلاق را در کشور به وجود آورده است و ضرورت این وجود دارد که حراجیهای دیگری در سطح کشور راه اندازی شود.
او افزود: برخی منتقدان، حراج تهران را متهم به پولشویی میکنند؛ اگر واقع بین باشیم رقمی که در حراج تهران رد و بدل می شود، در مناسبات جهانی بسیار ناچیز است و مناسبات حراج شفاف و قابل پیگیری است.
معتقدی در بخش دیگری از سخنانش گفت: اگرچه حراج تهران همچون حراجیهای معتبر دنیا به صورت حرفه ای برگزار میشود اما باید نقدهایی که به آن وارد است را شناسایی و برطرف کند. باید به این نکته اشاره کنم؛ حراج تهران هم ظرفیت و تواناییهای خاص خودش را دارد و نباید بیش از آن از حراج انتظار داشت. این که همه هنرمندان تجسمی انتظار دارند اثرشان به حراج راه یابد انتظار بیهودهای است.
There are no comments yet