در میان نمایشنامه‌هایم «عددهای نشده» بیش‌تر می‌خنداند/ کارگردان نمایش، متن را تلخ‌تر کرد | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۳۳
محمد میرعلی‌اکبری در گفت‌وگو با صبا:

در میان نمایشنامه‌هایم «عددهای نشده» بیش‌تر می‌خنداند/ کارگردان نمایش، متن را تلخ‌تر کرد

نویسنده نمایش «عددهای نشده» درباره ویژگی‌های این نمایش گفت و تاکید کرد که این نمایشنامه در میان دیگر نمایشنامه‌هایش بیشتر مخاطب را می‌خنداند.

به گزارش صبا، نمایش «عددهای نشده» به قلم محمد میرعلی‌اکبری، کارگردانی حسین کشفی اصل و تهیه‌کنندگی وحید کریمی،که از ۱۷ بهمن‌ماه در سالن قشقایی تئاترشهر روی صحنه رفته، درامی اجتماعی است که میرعلی‌اکبری آن را در سال ۹۷ نوشته و به صورت کتاب چاپ کرده بود. حسین کشفی پیش از این در نمایش‌هایی مانند «الاویاتان»، «پولانسکی» و «پنگوئن‌های افسرده» به کارگردانی محمد میرعلی‌اکبری ایفای نقش کرده بود و «عددهای نشده»، نخستین همکاری او و میرعلی‌اکبری در مقام کارگردان است. عزالدین توفیق، فرید رحمتی، وحید کریمی، شهاب عباسیان ،کیمیا جواهری، رویا بختیاری، مهیار اسلامی، کامران اقتداری، الهه پورجمشید و شیما خوش‌اقبال گروه بازیگران این نمایش را شامل می‌شوند. میرعلی‌اکبری نویسنده توانا و کاربلدی‌ست که حدود سه دهه از عمر خود را وقف فعالیت در عرصه تئاتر کرده است و به بهانه اجرای این متن نمایشی با کارگردانی حسین کشفی اصل گفت‌وگویی با نویسنده متن محمد میرعلی‌اکبری داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

***نمایشنامه «عددهای نشده» اولین‌بار چگونه شکل گرفت و نوشته شد؟ گویا اجراهای محدودی هم از آن با کارگردانی خودتان داشته‌اید.

زمانی که نمایشنامه «پولانسکی» را می‌نوشتم، احساس می‌کردم چیزی در آن کم است. می‌خواستم کاری انجام بدهم مثل کارهای گذشته‌ام؛ نمایشنامه‌هایی مثل «زرتشت»، «آرتیگوشه» و «فوزیون» یا نمایشنامه‌های اولیه‌ام. می‌خواستم رجعتی بزنم به آن کارها، چون آن‌ها ترکیبی بودند از فضای ایرانی، خارجی و تاریخی. بنابراین در متن «پولانسکی» دو سه صحنه فضای ایرانی به نمایش اضافه کردم و این سه صحنه را در نمایش پولانسکی اجرا بردیم، ولی آن‌ها مثل وصله نچسبی در نمایش بود.

***اجرای پولانسکی در آن مقطع موفقیت‌آمیز بود؟

خب آن سال‌ها، سال‌های خوبی برای من نبود، چون دو شکست در فضای تئاتر داشتم. یکی نمایش «سفر به نهایت دور» بود و دیگری «پولانسکی». البته شکست خوب است. آن لحظه خیلی ناراحت و افسرده بودم اما بعد فهمیدم شکست چه‌قدر در رشد و پیشرفت به آدم کمک می‌کند تا سبکش را بازنگری بکند. به هرحال آن روزها روحیه خوبی نداشتم، تا این‌که یکی از دوستان پیشنهاد داد آن سه صحنه را از پولانسکی بیرون بِکشم و یک نمایشنامه مستقل بنویسم. در این حال، داشتم به آدم‌هایی فکر می‌کردم که در زندگی‌شان هیچ چیز نشدند و به جایی نرسیدند. این حس، پیشینه روحیه خودم هم بود. اتفاقاً آن زمان یک سالی تئاتر را بی‌خیال شدم و رفتم در نت‌وُرک مارکتینگ کار کردم! در این شرایط روحی، برای آن سه صحنه یک نمایشنامه نوشتم. «عددهای نشده» نمایشنامه‌ای است که قصه خاصی ندارد و بیش‌تر برش‌هایی از زندگی یکسری آدم است. در آن برهه، نمایشنامه را حدود دوازده شب در سالن شهرزاد اجرا رفتیم، آن هم در ماه رمضان! البته چون در آن گروه حاشیه زیاد بود، اجرا به نتیجه خوبی نرسید. دو سه سال بعد شیب کرونا کم‌تر شده بود که آموزشگاه هنرگستر حیایی از من خواست با اساتیدی که آن‌جا درس می‌دهند، نمایشی آماده بکنم. خودشان پیشنهاد کردند «عددهای نشده» را در تماشاخانه‌ی موسسه اجرا ببریم که اجراهای محدودی روی صحنه بردیم.

***آن اجرا، عمومی بود؟

بله، اجرای عمومی بود. مرکز هنرهای نمایشی هم کار را بازبینی کرد اما ده شب بیش‌تر اجرا نرفتیم، چون به خاطر کرونا، شرایط خاصی حاکم بود. بیش‌تر بازیگران، مدرس‌هایی بودند که در همان موسسه درس می‌دادند. نمایشنامه «عددهای نشده» سال ۹۹ به صورت کتاب چاپ شد. از آن‌جا که همیشه کتاب‌هایم را به دوستانم تقدیم می‌کنم و حسین کشفی اصل هم دوست بیست‌ساله من است و در چند نمایشم بازی کرده، یک نسخه به او دادم. یک روز به من زنگ زد و پرسید به نظرت نمایشنامه «عددهای نشده» کمدی است؟! گفتم «من کمدی‌نویس نیستم.کلاً تلخ‌نویسم، ولی شاید بین کارهایی که نوشته‌ام، این کمی بیش‌تر بخنداند».گفت «می‌خواهم نمایشی در تئاترشهر اجرا ببرم و این متن را خوانده‌ام و دوست داشتم».گفتم من مشکلی ندارم. هرچند آن را پنج سال پیش نوشتم. من همین الان نسبت به متن «پنگوئن‌های افسرده» که سال ۱۴۰۰ نوشتم، نقد دارم، یعنی به خودم هم رحم نمی‌کنم. با این‌حال گفتم اگر صلاح می‌دانی، متن را اجرا کن. حسین در نمایشنامه دخل و تصرفی داشت و نتیجه‌اش اجرایی شد که این شب‌ها می‌بینید.

***در جریان تولید نمایش به کارگردانی آقای کشفی، به عنوان نویسنده کنارشان بودید؟ آیا دستشان برای تغییر در متن باز بود؟

من برای اجرا دستش را باز گذاشتم، چون از حسین کشفی کار دیده بودم و به او اعتماد دارم.گفتم اگر می‌خواهد تغییراتی بدهد، ایرادی ندارد. من آن‌قدر متن نوشته‌ام که دیگر تعصبی روی متن‌هایم ندارم. وقتی شما کلاً دو تا متن در زندگی‌تان نوشته باشید، تعصب دارید که یک واو از آن کم نشود اما در مورد «عددهای نشده» حس کردم متنی است که برای اجرا باید یک بازنگری به آن بشود و این را بر عهده خود حسین گذاشتم.

***در رفتار و گفتار شخصیت‌های نمایش، نشانه‌هایی وجود دارد که به نظر می‌رسد برآمده از زندگی خود شماست. چه‌قدر از تجربه‌های‌تان در خلق کاراکترها بهره بردید و چه‌قدر از آنها ساختگی‌ست؟

بله، صددرصد همین‌طور است. این نمایشنامه را خیلی رئالیستی نوشتم. من تاکنون نمایشنامه‌های متفاوتی نوشته‌ام و معتقدم که متنوع‌نویس هستم، مثل نمایشنامه «باغ آلبالو» که مقطعی از دهه شصت را نشان می‌داد یا نمایشنامه «معبد اقیانوس» که آرش فلاحت‌پیشه روی صحنه برد و یک کار پلیسی و رازآلود بود. در «عددهای نشده» بیش‌تر می‌خواستم روی دیالوگ‌ها کار کنم، یعنی تمرینی بود برای دیالوگ‌نویسی. آن موقع تازه داشتم رئال‌نویسی را تجربه می‌کردم. به همین دلیل کارهایم یکدفعه آمد به سمت نوعی رئالیسم خاص خودم.«عددهای نشده» اولین کاری بود که در آن به سمت رئالیسم و برش‌هایی از زندگی آمدم. خیلی از آدم‌های این نمایشنامه را دیده بودم. ما که در تئاتر و سینما کار کردیم، از این نمونه‌ها زیاد دیده‌ایم. من چون مقطعی در نت‌ورک مارکتینگ کار می‌کردم، یکی از زیرشاخه‌های دستم سمت افسریه بود و باید هر روز برایشان جلسه و آموزش و پیگری می‌گذاشتم. آن‌جا با آدم‌های دیگری روبه‌رو می‌شدم و چون تیپ ما هنری بود، در تقابل با آنها موقعیت عجیبی شکل می‌گرفت که سعی کردم گروتسک آن را در این کار بیاورم.

***شما در رئالیسم‌نویسی این نمایشنامه خیلی موفق بودید و آدم‌های قصه کاملاً در جامعه مابه‌ازای حقیقی دارند. به نظرتان می‌توان گفت نمایشنامه «عددهای نشده» یک مستند اجتماعی است؟

نه، مستند اجتماعی ساختار دیگری دارد. من اگر بخواهم مستند اجتماعی بنویسم، شکل دیگری می‌نویسم. این متن بیش‌تر برش‌هایی از زندگی و موقعیت‌های یکسری آدم است که قصه مشخصی ندارد. یک فضایی از ده ـ پانزده سال زندگی برخی آدم‌های جامعه را در آن می‌بینیم.

***نکته قابل توجه این‌که برهه تاریخی نمایشنامه، دهه هشتاد است اما با وجود گذر زمان، داستان نه تنها کهنه نشده،که اتفاقاً برای تماشاگر امروز هم قابل درک است و حتی شرایط اجتماعی امروز ما بیش‌تر به فضایی که در نمایش می‌بینیم، تبدیل شده. به‌عنوان نویسنده، موافقید که این اتفاق افتاده؟

نمی‌دانم. اگر شما این را به عنوان منتقد می‌گویید، باید بگویم خوشحالم که متن هنوز این خاصیت را دارد. خودم فکر نمی‌کردم نمایشنامه‌ام این‌قدر به‌روز باشد، ولی باید دید مردم عادی با آن چگونه برخورد می‌کنند. من احساس می‌کنم آنهایی که در کار هنر و تئاتر هستند، به شکل دیگری با نمایش برخورد و هم‌ذات‌پنداری می‌کنند اما بنا بر اشاره شما که این نمایش حال‌وهوای امروز جامعه را هم نشان می‌دهد، خب انگار یک ناکامی از دهه هفتاد در نسلی از ما دهه‌پنجاهی‌ها بوده که آن را با خودش کشانده و آورده. ببینید، سال آینده، من سی‌اُمین سالی‌ست که در کار تئاتر هستم، یعنی اگر در هر شغل دیگری بودم، الان بازنشسته می‌شدم! حالا تازه دو سه سال است که من را کمی بیش‌تر می‌شناسند و بیش‌تر می‌توانم کار بکنم. سابق خیلی سخت‌تر بود. می‌خواهم بگویم کار ما خیلی دیربازده است اما من الان دیگر روحیه آن زمان را ندارم که این نمایشنامه را نوشتم، یعنی امیدوارتر از سال ۹۷ هستم!

***با توجه به این‌که فرمودید طنزنویس نیستید و موقعیت‌هایی هم که در نمایش می‌بینیم،کاملاً سیاه و تلخ هستند، فکر می‌کنید چرا تماشاگر به صحنه‌ها و دیالوگ‌های این اثر می‌خندد؟

ببینید، نمی‌شود به این کار گفت کمدی. در واقع شاید یک لمس‌کردن طنز یا به نوعی طنز سیاه است. در کارهای من گاهی برخوردهای کوتاه طنز وجود دارد که تماشاگر را می‌خنداند اما این‌که بگویم من کمدی می‌نویسم که مخاطب بیاید و از اول کار بخندد، نه،کار من این نیست.کمدی خیلی خوب است و در عین حال سخت. باید تلاشم را بکنم کمدی هم بنویسم، ولی نمی‌توانم بگویم «عددهای نشده» یک کار صددرصد کمدی است. شاید یک لحظه‌هایی از آن طنز باشد.

***با وجود موقعیت‌های طنزی که در نمایشنامه گنجانده‌اید، هر تماشاگری فارغ از عام یا خاص، به خوبی درک می‌کند که با اثری تلخ و سیاه روبه‌روست. حتی پایان نمایش به شدت ناامیدکننده است. این ناامیدی، برآیند موقعیت شخصیت‌هاست یا خودتان آن را در جامعه حس کرده‌اید؟

این تلخی، حسی است که سال ۹۷ داشته‌ام. بخشی از آن هم برمی‌گردد به کارگردان نمایش. فکر می‌کنم حسین کشفی تعمداً با نگاه و دراماتورژی خودش، نمایشنامه من را تلخ‌تر از آن چیزی کرده که بود! دو نوبت اجراهای پیشین من از «عددهای نشده»، تا این حد ناامیدکننده نبود. این فضا و پایان‌بندی برداشت حسین است و من این برداشت را دوست دارم.کمی از این تلخی هم برمی‌گردد به شرایط فعلی ما که واقعاً شرایط خوبی نیست. این روزها حس و امید زیادی وجود ندارد.

احمدرضا حجارزاده

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تمساح خونی
    132/271/835/500
  • مست عشق
    54/070/366/500
  • سال گربه
    35/792/142/500
  • بی بدن
    35/619/960/500
  • آسمان غرب
    6/006/495/000
  • ایلیاجست‌وجوی‌قهرمان
    5/184/663/500
  • آپاراتچی
    5/159/083/500
  • نوروز
    3/553/600/500
  • پرویزخان
    3/373/987/000
  • نیلگون
    پیش فروش 600/000