به گزارش خبرنگار سینما صبا، عزتالله رمضانی فر در بازدید از بیست و چهارمین نمایشگاه رسانههای ایران از غرفه صبا دیدن کرد. این هنرمند همچنین درباره همکاری با داریوش مهرجویی در فیلم «گاو» و موارد دیگر به صحبت پرداخت.
شما به نسلی طلایی از بازیگران سینما و تلویزیون ایران تعلق دارید که بسیاری از آنها در تاریخ سینمای ایران ماندگار شدند. نسل جدید بازیگران را چطور میبینید و فکر میکنید چرا بسیاری از هنرمندان در این حرفه ماندگار نمیشوند؟
نکته اول به عدم وجود ظرفیتها باز میگردد. بسیاری از جوانهای ما متاسفانه از ظرفیت مناسبی برخوردار نیستند. بسیاری از آنها زمانی که به شهرت میرسند و در میان عامه مردم محبوبیت پیدا میکنند، خود را گم کرده و حتی برای نسلهای پیشین نیز احترامی قائل نیستند. در صورتی که یک هنرمند همواره باید به پیشکسوتان خود احترام بگذارد. بسیاری رعایت این نکات را نمیکنند و این مسئله به ماهیت شخصی این افراد بستگی دارد. به علاوه، نسل ما سختیهای زیادی را متحمل میشدند در صورتی که بسیاری از جوانترها زحمت چندانی به خود نمیدهند و به واسطه رابطههایی وارد این حرفه میشوند. من زمانی که در کلاس هفتم مشغول به تحصیل بودم، در آثار تلویزیونی به شکل حرفهای بازی میکردم و پیش از آن دورههای آموزشی را طی کرده بودم. به علاوه، ما عجلهای برای پیشرفت نداشتیم و به تدریج به راه خود ادامه میدادیم. متاسفانه برخی جوانها مسائلی را رعایت نمیکنند. یک هنرمند در اولین گام باید به دنبال ایجاد ارتباط درست و توام با احترام باشد. در صورتی که این موضوع از جانب یک هنرمند رعایت نشود، او نمیتواند در این حرفه دوام آورده و ماندگار شود. برخی از بازیگران تنها با حضور در دو اثر، مبالغی را به تهیهکنندگان پیشنهاد میدهند که باعث میشود این افراد از همکاری با آنها منصرف شوند.
گویا امروزه مسائل مالی برای بسیاری از هنرمندان اولویت اول برای حضور در یک پروژه به شمار میرود…
دقیقا همینطور است. زمانی که از من برای حضور در یک پروژه دعوت میشود، اولویت اول من، فیلمنامه آن کار است و سپس به عوامل آن کار توجه دارم و در آخر نگاهی به مسائل مالی خواهم داشت. برای من مسائل مالی در هنر چندان اهمیتی ندارد.
شما در یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران یعنی «گاو» ساخته داریوش مهرجویی فقید حاضر بودهاید. اثری که تا ابد ماندگار خواهد بود. درباره آقای مهرجویی بفرمایید که در آن سن و سال با چه ذهنیتی به سراغ این پروژه رفتند. با توجه به اینکه امروزه در سینمای ایران کمتر پیش میآید اثری ساخته شود که تا این اندازه در تاریخ ماندگار شود.
همین الان هم که در اثری حاضر میشوم نمیدانیم که بعدها چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. درباره فیلم «گاو» هم گمان نمیکردیم تا این اندازه به موفقیت برسد. من در آخرین لحظه برای بازی در این فیلم انتخاب شدم. زمانی به گروه بازیگران این فیلم پیوستم که تمرینهای مربوط به این اثر پایان یافته بود. من آقای مهرجویی را نمیشناختم. درباره آن نقش خاص، خیلیها من را به داریوش مهرجویی پیشنهاد کرده بودند زیرا پیش از آن، در ۲ نمایش، نقش فردی مشابه را بازی کرده بودم که بسیار هم دیده شده بودند. زمانی که آقای مهرجویی برای انتخاب بازیگر این نقش در بن بست قرار گرفته بود، به یاد من افتادند و اطرافیان ایشان به او گفتند که به سراغ رمضانی فر برو، چراکه حتی نیازی به تست گرفتن ندارد. من آن زمان علاوه بر بازیگری در تئاتر، به عنوان مدرس فیلمبرداری در وزارت ارشاد مشغول به کار بودم. ایشان در وزارت ارشاد فعلی به سراغ من آمدند و گفتند بازیگرانی همچون علی نصیریان برای این نقش تو را پیشنهاد کردهاند. مهرجویی گفت نیازی نیست از تو تستی گرفته شود اما میخواهم فقط چند قدم راه بروی. ایشان یشخصیت را برای من توضیح دادند و همانجا با یکدیگر به توافق رسیدیم.
اما نکتهای باعث دلخوری من شد. بعد از اولین نمایش فیلم در وزارت فرهنگ، آقای انتظامی شدیدا به نقش من معترض بودند چراکه اعتقاد داشتند من نقش اول این فیلم هستم. از بابت میزان حضور در مقایل دوربین، نقش من بیش از سایر بازیگران بود. در نتیجه این اعتراضها، آقای مهرجویی برخی از سکانسهای بازی من را از فیلم خارج کرد. اما با این وجود زمانی که فیلم به جشنواره ارسال شد باز هم من بودم که جایزه بازیگری را دریافت کردم. متاسفانه چنین حسادتهایی همواره وجود داشته است. امروزه حتی برخی از سوپراستارها در مونتاژ یک فیلم دخالت میکنند تا مبادا همبازی آنها بیشتر به چشم آید!
از حضور در پروژه سینمایی «گاو» خاطرهای برای شما باقی مانده است؟
این فیلم برای من سراسر خاطره است. پیش از آنکه فیلمبرداری این فیلم آغاز شود، به این دلیل که صورت ما با روستاییها همخوانی نداشت و پوست روشنتری داشتیم، مدتی به بندر انزلی رفتیم. در آن سفر همه بازیگران به غیر از آقای انتظامی حضور داشتند. مکانی را در کنار دریا تعبیه کردند و آقای مهرجویی نیز در زیر سایبان مشغول دکوپاژ صحنههای این فیلم بود. من در مقطع دبیرستان قهرمان کشتی بودم و بازیگران دیگر فیلم این موضوع را میدانستند. آقای مشایخی از من خواستند تا با یکدیگر کشتی بگیریم. من قبول نکردم اما او شروع به رجز خوانی کرد تا من را مجاب به رقابت کند! آن ماجرا باعث شد تا ایشان دچار کمردرد شدیدی شود و متاسفانه کارش به بیمارستان بکشد. او تا اواخر عمر خود همچنان درگیر همان درد بود و هر وقت من را میدید این نکته را به من یادآوری میکرد!
همچنین زمانی که ویلیام وایلر در دفتر آقای فردین فیلم «گاو» را دید، تنها با من صحبت کرد و زمانی که میخواست برای ادامه گفتوگو من را به مکان دیگری ببرد، آقای مشایخی مانع من شد. در صورتی که وایلر برنده ۳ اسکار بود… او میخواست برای نقشی در «دختر رایان»، من را به دیوید لین معرفی کند که سرانجامی نداشت.
در جشنواره اخیر فیلم فجر شما با اثر «شهسوار» در این رویداد حاضر بودید. از تجربه خود در این اثر بگویید.
تجربه خوبی بود و باعث شد درباره همکاریهای آتی خود نیز با تهیهکننده و کارگردان به صحبت بپردازیم. البته برای اردیبهشت ماه بازی در یک سریال را پذیرفتهام که به عنوان نقش اول در این مجموعه ۲۶ قسمتی مقابل دوربین خواهم رفت. همچنین چند سریال تلویزیونی و سینمایی نیز در نوبت پخش و اکران دارم. همچنین روز گذشته بازی در یک اثر سینمایی را به پایان رساندم. به علاوه در تدارک تاسیس یک موسسه فرهنگی چند منظوره هستم و دو سال است که مجوز آن را اخذ کردم. به واسطه این مجوز میتوانم سی رشته هنری را در این موسسه تدریس کنم.
محمدعرفان صدیقیان