به گزارش صبا، نمایش «از نظر سیاسی بیضرر» تازهترین اثر ابراهیم پشتکوهی که این روزها در تماشاخانه ایرانشهر در حال اجراست، بر اساس رمان «مامور مرگهای غیراتفاقی» نوشته و دراماتولوژی شده است. نمایشنامه و رمان فرمی سوررئال دارند که بدون ارتباط با جهانی که متن در آن نوشته و اجرا میشود، شرایطی عجیب را تصویر میکنند. ایده محوری آنها، جامعهای است که در آن شرکتهایی وجود دارند که مامورانی برای قتل، سرقت، باجگیری و نطقکشی در اختیار درخواستکنندگان میگذارند. در این لامکان، دانشگاهی وجود دارد که در آن اساتید درسهایی مثل اختلاس کلان ارائه میدهند و شغلهای غریبی مثل غیبکننده دکلهای نفتی وجود دارد که البته قرار نیست خواننده و تماشاگر ایرانی را یاد چیزی بیندازد!
در آن جامعه،کتابخواندن ممنوع است. مردم جملهای را به شوپنهاور نسبت میدهند که مشخصاً متعلق به آن فیلسوف آلمانی نیست. همچنین تعدادی از کاراکترها متعلق به گروهی به نام کمپ ترک نوشتن هستند که در آن به کمک متخصصان سعی دارند نوشتن را که بلای خانمانسوز زندگیشان شده، ترک بگویند. آنها از رفتارهای تهیهکنندگان و ناشران در عذاب هستند و دخل و خرج این گروه یعنی نویسندهها و کارگردانها با هم جور درنمیآید. چنین شرایطی برای جامعه ما با این سرانه مطالعه بالا، علم و آگاهی و مصرف بالای فرهنگی که موجب سرآمدشدن فرهیختگان و نخبگان هنری و ادبی شده است، بسیار دور از ذهن و غیرعادی مینماید!
همچنین به طرز عجیب و بیارتباطی با واقعیت، در این جامعه جان انسانها بیارزش است، طوری که وقتی قهرمان داستان، پرونده نطقکشی میگیرد و به اشتباه سوژه را به قتل میرساند، رییسش به او میگوید:«حالا کُشتی به دَرَک، چرا در خونهاش رو شکستی؟ خلاف قانونه، حق الناسه».
به نظر میرسد در آن جامعه خیالی، میتواند دادگاههای نمایشی برگزار بشود و به اسم قانون، خونها ریخته بشود یا حتی قتلهای زنجیرهای اتفاق بیفتد. در واقع کار و وظیفه عدهای از مردم کشتن همنوعانشان است که از قضا در آن عالم فرضی، شغلی مورد احترام و پولآفرین است.
اما قهرمان این داستان که یک مامور مرگهای غیراتفاقی است، از وضع مالی خوبی برخوردار نیست، چراکه تعداد محدودی از شرکتهای قتل، با هم تبانی کردهاند و پروندههای قتل را بین خودشان تقسیم میکنند. در آن جهان خیالی، فساد چنان سیستماتیک است که حتی به شرکتهای خدماتی هم راه یافته است اما معلوم نیست چنین فسادی که نظیرش در هیچ جای جامعه ما دیده نمیشود، چگونه به ذهن نویسندگان این اثر وارد شده است. حتماً آنها ذهنهای مریضی داشتهاند! یا شاید نمونهاش را در جوامع دیگر، در غرب دور یا جاهایی که ما به دلیل مشغولبودن به پیشرفت خودمان، از آنها بیاطلاع هستیم، یافت بشود. ما که نمیدانیم. اللهاعلم!
بنابراین نمایش «از نظر سیاسی بیضرر» موقعیتی کاملاً و صرفاً کمیک را ایجاد میکند که شوخیها و موسیقی و حرکات طراحیشدهاش،کاملاً و صرفاً باعث خنده حضار و ایجاد فضای شاد و مفرح میشود. در نظرسنجی سایت تیوال هم میتوان این موضوع را مشاهده کرد.گروهی از تماشاگران از فضای شاد نمایش تعریف کردهاند اما به پوچ و بیمحتوابودن آن خرده گرفتهاند. آنها حق دارند؛ این نمایش کاملاً و صرفاً بیارتباط با شرایطی است که ما در آن زیست میکنیم و به همین خاطر از نظر سیاسی بیضرر است و حتی اگر کوچکترین ارتباطی هم با واقعیت داشت، دیدنش برای مردمی که چنان شرایطی را تاب میآورند، از نظر سیاسی مضر محسوب نمیشد. نهایت اینکه کمی به خودشان و جامعهشان میخندند و همچنان میروند که باز هم تاب بیاورند.
در پایان جهت بررسی فنی اجرا میتوان گفت ابراهیم پشتکوهی بسیار موفق عمل کرده است. او که پیش از این کمتر به سراغ نمایشنامههای کمیک رفته، در «از نظر سیاسی بیضرر» چنان فضایی آفریده که بارها و بارها مخاطب را به قهقهه میاندازد. شوخیها و ارجاعات مکرر به سینما و ادبیات و تغییر اسمهایی مثل «زینال غیربندری»،«اکبر فرهادی» و … به رنگ و لعاب نمایش افزوده است. همچنین خلق اصلاحاتی مثل «گربهکُش» و بازی با کلماتی نظیر «طرف اینقدر مشروط شده که الان تو همون دانشگاه مشروطه درس میده»، جالب توجه است.
همچنین پشتکوهی بار دیگر از موسیقی زنده و گرم جنوبی استفاده کرده که به ریتم و فضا کمک زیادی کرده است. طراحی لباس بسیار هوشمندانه از رنگ و المان قرمز در بازآفرینی نمایشی درباره قتل بهره گرفته و ترکیب آن با رنگ کاربنی، با حسوحال فانتزی فضا همراه شده است. در طراحی صحنه، از عکسهایی که بر پرده ظاهر میشود، استفادهی خلاقانهایشده که میتوانست بیشتر هم باشد. در ابتدا تا میانه نمایش، صدای ذهن راوی را در جاهایی میشنیدیم که از میانه نمایش به ناگهان حذف میشود و به یکپارچگی نمایش آسیب میرساند.
نکته پایانی اینکه بازی بازیگران نمایش، درست و یکدست پیش میروند، به ویژه وحید آقاپور و گاتا عابدی با بازیهایی متفاوت اما کنترلشده از پس کمدی و فانتزی نقشهایشان به خوبی برمیآیند.
پریسا آزمایش
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است