محمد گبرلو منتقد و کارشناس سینما در یادداشتی نسبت به سریالسازانی که با هدف انقلاب وارد عرصه فیلمسازی شدهاند و اکنون محتوای در خوری به تولید نمیرسانند انتقاد کرد.
او نوشت: «در دورهای احساس میشد نیروهای معتقدتر به اهداف انقلاب اسلامی، میتوانند با طی دورههای آموزشی وارد عرصه فیلمسازی شوند و بر این اساس مورد حمایت جدی قرار گرفتند اما به مرور زمان، تولیداتشان نشان داد اینها، فیلمساز یا سریالسازی نیستند که بتوان به تولیداتشان «اثر هنری» و یا «فیلم ماندگار» نامید بلکه تولیداتی تصویری هستند که فقط، مورد خوشایند عدهای قرار میگیرد که نیاز ایدئولوژیکشان برآورده میشود.
نمونهاش آقای ابوالقاسم طالبی با «اژدههای هفت سر» و آقای مسعود ده نمکی با «رستگاری» است که سریالشان در ماه مبارک رمضان پخش شد.
نمیتوان از مضمون دینی، انقلابی و متناسب با نیاز جامعه در این سریالها و مشابهه آن ناراضی بود اما اگر شناختی از فرم و ساختار جذاب فیلمسازی و سریالسازی وجود نداشته باشد، یک شکست و نابودی و به هدر دادن وقت و سرمایه و امکانات و بخصوص تماشاگر ایرانی است که این ۲ سریال مصداقشان است.
آقای طالبی چند فیلم و سریال ساختند که بجز یک یا دوتای آن، اصلا ساختار درست سینمایی نداشتند. نه در جذب تماشاگر موثر بودند و نه حتی در انتقال مفاهیم ارزشمند و مهمتر اینکه، بر همگان آشکار شده حمایتهای پشت پرده جریانات جناحی و یا برخوردهای غیر حرفهای او، برخی مواقع مدیران را مجبور به حمایت کرده است.
آقای ده نمکی که روزنامهنگار با سابقهای است و در این عرصه و همچنین آثار مستند موفق بوده با سهگانه اخراجیها وارد عرصه فیلمسازی شد، هرچند همان ایام انتقاد جدی به فیلمهایش بود اما چون احساس میشد میتواند همچون آثار مستندش موفق باشد، مورد حمایت قرار گرفت. اما بعد از آن، تولیداتش نشان داد در حال افول است تا اینکه در «رستگاری» به اوج ضعف تکنیک و ساختار رسید، کاملا معلوم شد او نمیتواند فیلمساز یا سریالساز باشد مگر آنکه تحولی در آموزهها و آموختههای خود ایجاد کند.
سالهای دور فکر میکردند میتوان با نیروهای متعهد و انقلابی، فیلمساز متناسب با این اهداف، تربیت کرد و تجربه هم نشان داد این کار شدنی است. اما نکته مهم این است که تنها آموزش و تربیت کفایت نمیکند بلکه بضاعت، توانایی فردی و شناخت درست از تاثیرگذاری درام و خلاقیت و نوآوری، نقش کلیدی دارد، چنانکه در این مسیر فیلمهای خوبی از برخی فیلمسازان تربیت شده میبینیم. اما آنان که موفق نبودند نباید عمر خود را به بطالت بگذرانند و تکلیف خودشان را، خودشان باید معلوم کنند، نباید منتظر بمانند تا تماشاگر کنارشان بگذارد.
کسی، فقط با عقیده و ایدئولوژی و یا زور، تهمت و تهدید نمیتواند تحمیل کند که هنرمند و یا فیلمساز است بلکه اثرش باید معرفش باشد.»
نشر اول: خبرآنلاین
There are no comments yet