به گزارش خبرنگار موسیقی صبا، مسعود سخاوتدوست برخلاف کارنامه سنگین خود و روزهای شلوغی که در عرصه سینما و تئاتر میگذراند، به چشم نیامده و البته این خاصیت افراد فعال در پشت صحنههای آثار هنری از جمله سینماست که کمتر از بازیگران آن دیده و شنیده میشوند گرچه نقش زیادی ایفا میکنند. به ویژه آهنگسازی فیلمهایی سینمایی که به اندازه کارگردانی دشوار و پر از پیچیدگی است. آهنگساز سریالهای تلویزیونی ملکه گدایان، گیلدخت، سوران، بازپرس و… سریالهای شبکه خانگی مانکن، سیاوش، میخواهم زنده بمانم و… فیلمهای شبی که ماه کامل شد، شنای پروانه، ابلق، بدون قرار قبلی، ضد، بعد از رفتن، احمد، آغوش باز و… تا به امروز هفت بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنوارهٔ فیلم فجر و سه بار برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی این جشنواره شده است. این موسیقیدان دارای مدرک دکترای فلسفه و کارشناسی ارشد آهنگسازی این روزها اکران سه اثر از خود شامل «تمساح خونی»، «آپاراتچی» و «آسمان غرب» را بر پرده نقرهای دارد و به این بهانه با او گپی ترتیب دادهایم:
٭٭٭ درباره همکاری با «تمساحخونی» بگویید… به نظرم پروژه بدین شکل (کارهای کمدی) سختیهای خودش را با توجه به فضای موجود داشته و قطعا زیر و بمهای زیادی دارد. از همه مهمتر اینکه بتوان تا انتها مخاطب را سرپا نگاه داشت و موسیقی یکی از ارکان این نوع کار در فضاسازی است.
این اولین همکاری من با جواد عزتی در مقام کارگردان بود گرچه با آقای حجازی چند پروزه دیگر همکاری داشتیم. پروژه جذابی به لحاظ ایدههای خوب کارگردان محسوب میشد و بهنوعی فیلم توانسته بود اتمسفر یکپارچه را در قالب طنز مهیا کند. از آنجایی که قالب کارهای من غیر کمیک بودند و کمتر کار طنز انجام داده بودم با این وجود این کار هم در کنار «مصادره» و «سگ بند» تجربه خوبی را به ارمغان آورد. موسیقی یک بخش تکمیل کننده و گاهی همراهی کننده است، اگر فیلمی بدون موسیقی بتواند شرایط درام را فراهم کند اینجا موسیقی به عنوان الگوی همراهی کننده وارد شده و شدت میبخشد. «تمساح خونی» به لحاظ ریتمیک و فرم به طور طبیعی جذابیتی مضاعفی نسبت به دیگر ژانرها داشت به همین علت به نظرم این جنبه همراهی و تشدید در این فیلم آنطور که باید درآمد. غالب مخاطبان هم به این موضوع اشاره کرده که نشان میدهند ما توانستیم سنخیت خوبی بین فیلم و موسیقی ایجاد کنیم.
٭٭٭همکاری با جواد عزتی بهعنوان اولین پروژه کارگردانی چطور بود؟
او از دوستان خوب من است، پیش از این در ساحت بازیگری بسیار درخشیدهاند و این اولین پروژه او در مقام کارگردان بود. باید اعتراف کنم نه تنها چیزی کمتر از بازیگر نداشته بلکه خیلی درخشان و دقیق و خاص کار کردند به همین علت در تمام طول کار فکر نمیکردم با یک کارگردان فیلم اولی کار میکنم چرا که او مانند یک کارگردان حرفهای به جزییات واقف بودند و همین امر باعث شد تجربه خوبی را در کنار هم سپری کنیم.
٭٭٭ در کنار دو کار قبلی (سگ بند و مصادره)، «تمساح خونی» را میتوان یک پروژه نوآوربرای موسیقی فیلم کمدی دانست. این فیلم برای شما چه دستاوردی داشت؟
همانطور که اشاره کردید من کار طنز به ندرت انجام دادم و به لحاظ سلیقهای به سمت کارهای تراژیک تاریخی تمایل بیشتری دارم ولی خب برخی کارهای طنز چالش پرانگیز هستند و «تمساح خونی» یکی از آنها بود. علیرغم اینکه با مولفههای طنز آشنا هستم اما سعی میکنم در بسیاری از موارد از زبان شخحصی خود استفاده تا کنم تا کلیشههای طنز.
٭٭٭ استفاده از صدای درشت سازهای کوبهای و بادی در فیلم خواست شما بود یا کارگردان؟
ارکستراسیون و سازبندی کار در بیشتر موارد ماحصل مشترک من و آقای عزتی بود. همانطور که پیشتر اشاره کردم او تسلط به آنچه میخواست را داشت و من ایدههای صوتی او را ترجمه و سعی میکردم به خوبی ارتباط با جهان صوتی او برقرار کنم. در این پروژه بیشتر فضاهای ارکستراسیون و اینکه که به سمت موسیقی راک و جز برود اجتناب ناپذیر بود و مورد توافق هر دو نفر ما بود.
٭٭٭این کار نسبت به کارهای دیگر شما فضای کاملا متفاوتی دارد… این تغییر فضا را چطور پیش میبرید؟
آهنگسازی هم مانند بازیگری نیازمند تکنیکهای استحاله پذیر و تغییر شکل یافته است. یک آهنگساز موسیقی فیلم اگر صرفا به موسیقی کلاسیک، پاپ یا ایرانی تسلط داشته باشد در آنصورت نمیتواند تنوع ژانری را تجربه کند اما من از ابتدا با موسیقی فیلم همراه بوده و سعی کردم در طول این یک دهه فعالیت کاری خود با ژانرهای مختلف چه نظری و چه عملی آشنا شوم تا بتوانم تجربیات عمل گرایانه در این حوزه داشته باشم برای همین هر دو تجربه چه درام چه تراژیک و چه کمیک، یک جریان فکری است که مداوم در حال فربه شدن و رشد کردن است.
٭٭٭علت استفاده از موسیقی راک در کنار دیگر سبکها اعمال سلیقه شخصی شما بود؟
در حقیقت طی کار تیمی به این نتیجه رسیدیم، البته پیشنهاد اولیه از طرف من بود اما از آنجایی که کارگردان به هر دو سبک (جز- راک) واقف بوده و در این زمینه همسلیقه بودیم.
٭٭٭همکاری با قربانعلی طاهرفر برای «آپاراتچی» چطور پیش رفت؟
این کار یک کمدی ویژه در اثر لحاظ شده بود شاید اگر میخواستم در زمره کارهای کارنامه کاری خودم طبقه بندی کنم آنرا جزو کمدی خالص قرار نمیدادم، چون یک کار دراماتیک – تاریخی بود و موسیقی هم که استفاده شده به همین شکل بود که یک ایده فراکمیک داشت و موسیقی قرار بود باز زبان آذری روایت شود به همین خاطر اساسا رویکرد فلسفی من نسبت به فیلم در مرحله دوم کمدی بود.
٭٭٭ طی چند سال اخیر در پروژه های موفق زیادی از «شیار۱۴۳» و «نفس» تا «ابلق» و «موقعیت مهدی» و.. همکاری داشتید فکر می کنید علت انتخاب افراد از شما بهعنوان آهنگساز چه بوده؟ در واقع چه ویژگی بوده که این افراد پروژههای خود را به شما سپردند؟
یک آهنگساز فیلم خودش سراغ کار نمیرود بلکه کار به او پیشنهاد میشود. اگر آهنگسازی در خانواده کوچک سینمای ایران بتواند با کارگردان ایجاد گفتمان کند، جهان صوتی کارگردان را درک کند و بتواند آن را بازآفرینی کند، هرچقدر آن بازآفرینی و درک متقابل بیشتر باشد، شرایط ایجاد یک اثر یکپارچه و موفق بهتر خواهد بود. در طول دوران کاریام تمام تلاشم بر این بوده که در مرحله نخست، جهان صوتی کارگردان را به عنوان کسی که عمر و انرژیاش را صرف ساخت جهان تصویری کرده را درک کرده و بتوانم زحماتی که یک کارگردان کشیده را در حوزه صدا و موسیقی به بار بنشانم. این امر باعث شده که بنده پیش از اینکه وارد حوزه کاری با یک کارگردان شوم، در ابتدا به یک مفاهمه انسانی برسم. برای بنده خواستها، احساسات و عواطف و هیجانات و باورهای کارگردان بسیار اهمیت دارد به همین علت هرکجا که این احساسات عمیقتر رخ داده است، کارهای موسیقایی بنده بهتر و بیشتر شنیده شده و موفقتر بوده است. به عنوان مثال، فیلم «موقعیت مهدی» برای من یک افتخار در پرونده کاری من محسوب شده چرا که به لحاظ حسی و روانی با آن ارتباط برقرار کردم و هر لحظه آن لذتبخش و پر از خاطره است، از کارگردان آقای حجازی فر که این کار اولین پروژه کارگردانی او محسوب میشد و یکی از مسلط ترین کارگردانها نسبت به عوامل و موسیقی بودند گرفته تا تدوینگر فیلم حسین جمشیدی گوهری که با وسواس کار را پیش میبردند. همچنین آقای والی نژاد تهیه کننده که از دلسوز ترین و دقیق ترینها بودند. در کل تمام عوامل دست به دست دادند تا این پروژه ویژه و موفقیت آمیز پیش رود.
٭٭٭ از بین آثار موسیقی کدام فیلم را بیشتر دوست داشتید و بیشتر شما را تحت تاثیر قرار داد؟چرا؟
سوال سختی است به دلیل اینکه تمام کارهایی که انجام دادم، چه کارهایی که دیده و شنیده شدند و چه کارهایی که شنیده نشدند، تمام آثار برای من سرشار از تجربه زیست هنری و فلسفی بودند. بنابراین هرکاری برای من یک نقطه مثبت داشته و متوجه نقایص و همچنین نقاط قوتم شدم و به هر حال هر اثری که کار کردم، همانند یک ترم دانشگاهی برای من بوده و همه آثار را به یک میزان دوست دارم. با برخی از آثارم خندیدم و با برخی دیگر گریستم و با برخی دیگر نیز خشمگین شدم و تمام سیر روانشناختی بنده گاهی اوقات در این چارت قابل رهگیری و جستجو هستند. بنابراین تمامی آثار برای بنده از یک ارزش قلبی برخوردار هستند.
٭٭٭ سوال کاملا شخصی که برایم قابل توجه بود مطرح می کنم؛ با مرور بیوگرافی شما میخواستم بدانم چطور یکباره از مهندسی به آهنگسازی و سپس به فلسفه روی آوردید؟
داستان سیر مطالعاتی و تحصیلی بنده کمی دور و دراز و طویل است اما علت اصلی ورود من به عرصه مهندسی، در ابتدا علاقه بنده به بحث ریاضیات و فیزیک بوده و در مرحله دوم، پیشنهاد پدرم بوده به دلیل اینکه باور داشتند که در ایران به سختی میشود از مسائل هنری کسب درآمد کرد. به همین دلیل لازم است که من یک فن دیگری را بلد باشم و سپس دنبال هنر بروم و تمام سرمایه زمانی زندگیام را صرف هنر نکنم. هرچند که این باور شاید برای بسیاری از افرادی که در ایران زندگی میکنند، کمی عجیب به نظر میآید اما در دورانی که پدرم این پیشنهاد را به من دادند، ما در شرایط بسیار سخت فرهنگی به لحاظ موسیقی بودیم و موسیقی جایگاهی که امروز داشت را در آن دوره نداشت. در استانی که زندگی میکردیم، به سختی میتوانستیم یک آموزشگاه موسیقی پیدا کنیم و اساسا دیدن یک آینده روشن برای موسیقی، بسیار سخت بود. به همین دلیل، نخستین انتخاب خانوادهام این بود که در کنار موسیقی، یک رشته مهندسی نیز یاد بگیرم. البته همانطور که گفتم، علاقه بنده به بحث ریاضیات و فیزیک نیز باعث شد که به سمت رشته مهندسی سوق پیدا کنم. در رابطه با بحث موسیقی نیز به هر حال جزو حرفه من است و سعی کردم که تحصیلاتم را بعد از مهندسی، در مقطع فوق لیسانس موسیقی ادامه دهم. در طول زندگی، پرسشهای فلسفی بسیاری داشتم و بسیار به مسائل فلسفه چه غرب و چه شرق علاقهمند بودم به دلیل اینکه امکانش نبود که از کارشناسی ارشد موسیقی به سمت دکترای فلسفه رفت، بنابراین یک کارشناسی ارشد دیگر نیز در حوزه فلسفه گرفتم و در مقطع دکترا فلسفه شرق را ادامه دادم.
٭٭٭ کارگردانی هست که دوست داشته باشید از جانب او پیشنهاد همکاری داشته باشید؟
پاسخ به این سوال کمی سخت است به دلیل اینکه، تمام کارهایی که با کارگردانهای مختلف انجام دادم، غالباً با یک جهان بینی بسیار ویژهای چه در حوزه زیبایی شناسی و چه در حوزه فنی مواجه شدم و دوست دارم تجربیات مختلف با کارگردانهای مختلفی داشته باشم و اشخاص تفاوتی برای بنده ندارد و بیشتر جنبه جهان بینی و زیبایی شناسی آنها مطرح است اما بسیار تمایل دارم که با آقایان مانی حقیقی و مسعود کیمیایی تجربه همکاری داشته باشم.
٭٭٭ و برای شما کار با کدام کارگردان سختتر است؟
کار با هر کارگردانی لذتها و سختیهای خودش را دارد و ایجاد ارتباط و گفتمان مشترک و مفاهمه، یکی از مسائل سخت کار هنری خصوصا در بحث موسیقی میباشد به دلیل اینکه پیدا کردن زبان مشترک در موسیقی به دلیل انتزاعی بودن این هنر، نیازمند مسائل جانبی بسیاری است. به طور کلی جهان موسیقی به نسبت جهان سینما، به لحاظ ادبیات و اصطلاح شناسی جدا اسا و اگر کارگردانی نسبت به موسیقی تسلط نداشته باشد، به سختی میتواند به طور دقیق بگوید که چه چیزی نیاز دارد اما لذت در جایی شکل میگیرد که کارگردان به آهنگساز خود اطمینان میکند و با گفتمان، به نوعی یک جهان صوتی مشترک را شکل میدهد. به همین خاطر هرچقدر کارگردان در ایجاد گفتمان بازتر باشد و اطمینان بیشتری به آهنگساز و علم آهنگساز کند، از سختی کار کاسته و به لذت آن افزوده میشود.
٭٭٭ به عنوان آهنگسازی که با تئاتر شروع کردید، فضای سینما را بیشتر دوست دارید یا تئاتر؟
آغاز فعالیت موسیقایی دراماتیک من با تئاتر بود و در این حوزه با اساتیدی چون قطبالدین صادقی، حمیدرضا آذرنگ و… تجربیات خوبی داشتم به همین علت اگر شرایط زمانی اجازه میداد تئاتر را اولویت اصلی قرار میدادم اما بحث سینما یک بحث پیچیدهتر و به لحاظ اجرایی چالش برانگیزتر است و به سختی میشود انتخاب کرد.
٭٭٭ این روزها مشغول چه کاری هستید؟ در واقع برنامه کاری شما در ۱۴۰۳ به چهصورت خواهد بود؟
در ماه اول بهار هستیم و تصمیم قطعی برای پروژه های پیش رو نگرفتم اما در حال حاضر دو کار برای پخش در شبکه نمایش خانگی یکی با ژانر تاریخی و دیگر اجتماعی در درست دارم، همچنین یک کار تلویزیونی به نام «مهیار عیار» که مراحل پایانی خود را سپری میکند.علاوه بر این دو کار سینمایی هم هست که فعلا امکان رسانهای شدن جزییات آن وجود ندارد.
مینا آتشی