به گزارش صبا، این سبک از برنامهسازی نه فقط در تلویزیونهای خارجی که در شبکههای مختلف خودمان نیز طرفداران زیادی دارد. مروری به تاریخچه ساخت مسابقات تلویزیونی در شبکههای سیما نشان میدهد که این مدل آثار همواره مورد توجه خیل عظیمی از مخاطبان بوده و در هر دورهای یک یا چند مسابقه در مسیر جریانسازی نیز قرار گرفتند و فراتر از یک مسابقه تلویزیونی، یک سبک زندگی یا اصطلاحات مربوط به خود را وارد زندگی مردم عادی کردند.
باتوجه به گستردگی و تنوع در بین مخاطبان تلویزیون، مسابقههای تلویزیونی نیز با مخاطب هدفی که برای خود تعریف کردند، هرکدام حال و هوای خاص خود را داشتند و ساخت هر یک با چالشها و مصائب متفاوتی مواجه بود. در این میان به اعتقاد بسیاری از برنامهسازان تلویزیونی، ساخت اثر برای کودکان و نوجوانان یکی از سختترین انواع برنامهسازی است و مسابقههای مرتبط با این قشر نیز از این قائده مستثنی نیست.
شاید از بیرون اینطور به نظر برسد که برنامههای مرتبط با این نسل به این دلیل که مخاطبانش سختگیری کمتری نسبت به بزرگترها دارند، کار آسانی باشد اما در حقیقت اینگونه نیست. برنامهای که با حضور مخاطب کودک و نوجوان و برای این قشر ساخته میشود پر است از بایدها و نبایدهایی که کار را برای فعالان این حوزه به شدت سخت میکند. برای کار کردن با بچهها باید صبر و حوصله زیادی داشت، زمان و انرژی فراوانی خرج کرد و به قول معروف به ساز آنها رقصید، در حالی که شرکت کنندگان بزرگسال راحتتر با برنامهسازان تعامل میکنند و کار کردن با آنها به مراتب آسانتر است.
نمونه قابل توجه از مسابقات تلویزیونی در این ژانر مسابقه «کودک شو» است، مسابقهای که سالهاست از شبکه نسیم به نمایش درمیآید و حالا چند هفتهایست که فصل ششم آن به تهیهکنندگی حسین ربانی غریبی، کارگردانی رضا مهرانفر و با اجرای ملیکا شریفینیا به روی آنتن میرود. نگاهی به بازه سنی شرکتکنندگان این برنامه نشان میدهد که سازندگان «کودک شو» با چه دشواریهایی کارشان را انجام میدهند.
در این برنامه کودکانی بین ۲ تا ۵ سال به استودیو میآیند، کودکانی که اکثراً با همان لحن معصومانه و کودکانه خود با ملیکا شریفینیا و گزارشگر برنامه گفتوگو میکنند، شعرهای بامزه میخوانند و در چالشهایی که باتوجه به سن و سالشان طراحی شده شرکت میکنند. اما به جز این بچهها که شرکتکنندگان اصلی هستند بسیاری از خانوادهها فرزندان دیگر خود (از نوزاد و کودکان زیر دو سال گرفته تا دانش آموزان ۷-۸ ساله) را نیز به برنامه میآورند و این یعنی عوامل تولید برنامه باید با بچههایی در سنین مختلف سر و کله بزنند و حواسشان باشد آنها را جذب خود کنند، تا برنامه برای مخاطبی که از خانه آن را تماشا میکند همچنان جذاب و دوست داشتنی باشد.
یکی از نکات قابل دفاع فصل جدید «کودک شو» انتخاب ملیکا شریفینیاست، بازیگر شناخته شدهای که در ادامه روند حضور بازیگران در زمینه کار اجرا، به این برنامه پیوست و جایگزین پژمان بازغی شد. شریفینیا به شدت در ارتباط گرفتن با کودکان و البته خانوادههایشان موفق است، بچهها با او احساس نزدیکی میکنند و این مجری خوش ذوق به واسطه برونگرا بودنش راحتتر از کسی مثل پژمان بازغی (که عنوان رئیس انجمن بازیگران خانه سینما را نیز یدک میکشد)، میتواند با بچهها و خانوادههایشان شوخی کند و در عین حال برنامهای با حضور شرکتکنندگان مختلف در سنین گوناگون و تماشاگران حاضر در استودیو را کنترل کند.
بخش مربوط به بزرگسالان این مسابقه نیز از بخشهای جالب «کودک شو» است، جایی که دیگر خبری از بچهها نیست و صرفا پدر و مادرها باید چالشهایی را انجام دهند، چالشهایی که در نهایت با شوت شدن دو نفر از آقایان (آیا این ظلم در حق مردان نیست!) به پایان میرسد و خانواده سوم به عنوان برنده جایزه خود را از برنامه دشت میکند. البته شاید این بخش مسابقه به خصوص قسمت مربوط به پرسش و پاسخها جای کار بیشتری داشته باشد، چون توازنی بین درجه سختی سوالات وجود ندارد، برخی سوالات به شدت سخت است تا جایی که متخصصان حوزههای مربوط به همان سوالات نیز نمیتوانند به آسانی آن را پاسخ دهند، و گاهی سوالات بسیار ساده در حد جغرافیای اول دبیرستان نظام قدیم است!
اما با وجود تمام این تفاسیر «کودک شو» را میتوان نمونهای موفق از یک برنامه مرتبط با کودکان و نوجوانان و یک مسابقه خانوادگی (به معنای واقعی کلمه) دانست. مسابقهای که همه اعضای خانواده در آن سهیم هستند و کنار هم برد و باخت را تجربه میکنند.
There are no comments yet