نباید از اعجاز تئاتر دور شویم / تدوین موازی جلوی چشم مخاطب! | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۰۰
نشست نمایش «اسب قاتلین» در صبا

نباید از اعجاز تئاتر دور شویم / تدوین موازی جلوی چشم مخاطب!

سیدمحمدمهدی هاشم‌زاده گفت: از تئاتر واقعی در حال دور شدن هستیم. من بر این باورم که تئاتر یک اعجاز است. تماشاگر زمانی که وارد سالن می‌شود، می‌داند که برای تماشای نمایش آمده است...

به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، نمایش «اسب قاتلین» در صبا که در تماشاخانه ایرانشهر سالن استاد زنده‌یاد حمید سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه بود روز پایانی خود را سپری می‌کند و قرار است در ادامه اجراها، در شهر کرمان روی صحنه برود. «اسب قاتلین» عنوان نمایش برگزیده به مفهوم مطلق را در چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به دست آورده و رتبه اول کارگردانی و جایزه ویژه گروهی بازیگران و بازی‌سازان را نیز از این جشنواره درکارنامه خود دارد.
در این نمایش که کاری از گروه اردی‌بهشت شیراز است؛ مریم شکری، امیر خواجه میرکی پور، فرزاد پریدار، امید رهبر، ایمان زارع، محمد حسین نعمتی، ندا محمدیان، محمد ابراهیم جنتی، نازنین ترنگ، زهرا اکبری و علیرضا اصلاحی بازی می‌کنند و گروه فرم و بازی‌سازان این اثر؛ فرناز حیدری، نادیا نوذری، زهرا صادق‌پور، آیدا زارع، روژین رستمی، مبینا رضایی، تینا گندمکار، نعیم فرزام و ماهان حسن‌زاده هستند.
در خلاصه نمایش «اسب قاتلین» که در فضایی اکپرسیونیستی اجرا می‌شود؛ آمده‌ است: ارباب و خانم به همراه نوکر خود به نام «کش» و همسرش «لورا» در عمارتی بزرگ زندگی می‌کنند. داستان از یک شب برفی آغاز می‌شود که در آن شب، نوکر روستای کناری با اسبی که از اربابش دزدیده است به سمت عمارت ارباب و خانم می‌آید تا خبر رسیدن شورشی‌ها را بدهد و…

«سیدمحمد مهدی هاشم‌زاده» به همراه بازیگران و عوامل این نمایش «فرناز فتحی زاده» طراح و مجری گریم، «مریم شکری» بازیگر، بازیگردان و طراح لباس، «ایمان زارع» بازیگر، «علی اصلاحی» بازیگر نقش اسب و آهنگساز نمایش در نشست نمایش در مجموعه رسانه‌ای صبا حاضر شدند که خلاصه‌ای از این نشست را می‌خوانید.

علی حیدری

***در شیوه اجرایی اثر فرم و بدن بسیار ملموس و غالب است؛ چرا این شیوه اجرایی را انتخاب کردید؟
سیدمحمدمهدی هاشم‌زاده: نمایشنامه اثر به قلم «رضا گشتاسب» نگارش و تالیف شده است و اتمسفر این نمایشنامه در یک جهان اکسپرسیونیستی، پس زمینه ذهنی، توهم، خیال و خواب آشفته‌ای از کاراکتری به نام «کَش» شکل گرفته است که در بین واقعیت و غیرواقعیت معلق است و نمی‌توان فهمید که واقعیت است یا خیال و نقطه دید ما از جانب شخصیت «کَش. پس در این شرایط ما با جهان و اتمسفر تئاتر رئالیستی رو به رو نخواهیم بود به همین دلیل بود که به این فرم و شیوه اجرایی رسیدیم که در آن روشن و تاریکی، خطوط تیز و کشیده بسیار دیده می‌شود که مبنی بر همین فضای اکسپرسیونیستی است. این نمایش، نمایش فرم است و این فرم نه تنها در شیوه کارگردانی اثر نیست بلکه کل اثر فرم است. یعنی نمایشی بازیگرمحور نیست و بیشتر روی تولید و خلق قاب متمرکز است. در تئاتر دنیا نیز این گونه است و دیالوگ رو به کم شدن است. وقتی که «اسب قاتلین» در کشور تونس روی صحنه رفت، من با قرار دادن زیرنویس در طول اجرا مخالفت کردم و نمایش، با ارائه یک صفحه توضیح در خصوص کلیت قصه اجرا شد و زبان جهانی تصویر سبب انتقال مفاهیم موجود در نمایش بود.

تئاتر یک اعجاز است

***نحوه انتخاب و برخورد با متن «اسب قاتلین» چگونه بود؟
– هاشم‌زاده: آشنایی من با «رضا گشتاسب» به سال‌ها قبل بر می‌گردد؛ من با او چهار متن دیگر را هم کار کرده بودم و فضای خلق شده توسط این نویسنده را به خوبی می‌شناسم. «اسب قاتلین» نمایشنامه‌ای بود که میل بسیاری در من بود که آن را کار کنم. با این که پیشر این متن با نام «اسب» توسط «آرش دادگر» به روی صحنه رفته بود، من نیز علاقه شدیدی به این نمایشنامه و فضای ذهنی رضا داشتم. این روایت که غیر خطی است، به کارگردان اجازه تخیل و ایده‌پردازی می‌دهد و من میلی ندارم نمایشی بسازم که صرفا دو نفر در صحنه با هم گفتگو کنند؛ چیزی که در تئاتر امروزه ما بسیار ملموس است… البته با کمال احترام به کارگردان‌های رئالیستی که بسیار خوب و درخشان هستند اما من بر این باورم که تئاتر یک اعجاز است. تماشاگر زمانی که وارد سالن می‌شود می‌داند که برای تماشای نمایش آمده است. من هم تلاش می‌کنم که دنیای از رنگ و نور و موسیقی و گریم را به سمت چشمان مخاطب پیشکش کنم تا فضا را لمس کند. تئاتر هنری است که از هنرهای دیگر می‌تواند در خود داشته باشد. مانند موسیقی، نقاشی، قاب‌های تصویری و… و من بر این گمانم که این موضوع را فراموش کرده‌ایم…
٭٭٭ علتش چیست؟
-هاشم‌زاده: ساده انگاری‌های موجود به نظرم عامل این موضوع است و بر این نظرم که از تئاتر واقعی در حال دور شدن هستیم و دیگر به نور و گریم و صحنه آرایی و… توجه نمی‌کنیم. در نمایش «اسب قاتلین» تیم طراحان بسیار زیاد با همدیگر وقت گذراندند. علت این بازه زمانی طولانی در پیش تولید این بود که ما با یک رخداد واقعی طرف نبودیم و باید به یک هماهنگی می‌رسیدیم، زیرا ممکن بود طراحی طراح لباس با گریم یا با نور یا برعکس، هم‌خوانی نداشته باشد و باعث بروز اشکال شود.
*** تصویر و حرکت بر بعد دیالکتیکال اثر غالب است…
-هاشم‌زاده: روزی در حال فکر کردن به این مورد بودم که اگر این کار بدون دیالوگ اجرا شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ واقعا به این مورد فکر شد و هم به طور شخصی هم در تیم کارگردانی و حتی این مورد تمرین هم شد. بر این نظرم که همه ما در حال تجربه کردن هستیم و پی در پی تجربه می‌کنیم و شاید ۱۰ سال بعد نمایش خود را همچنان تایید و شاید تکذیب کنم؛ که شاید حرکت و تصویر به اثر کمک می‌کند و در جایی دیگر ورای این اتفاق بوده است و منکر این موضوع هم نیستم. همیشه در هر اثر هنری نظرات مختلفی وجود دارد. عده‌ای معتقد بودند که من در خلق تصویر و قاب نبوغ دارم و عده‌ای دیگر بر این باور بودند که تئاتر فقط قاب و تصویر نیست و سکون نیز لازم است. شاید این موضوع اشتباه نباشد اما من دوست دارم چیزی را اجرا کنم که جدید و نوین باشد و اگر قرار باشد که «امیررضا کوهستانی» باشم، پس بهتر است که این سبکی کار کنم یا اگر قرار است «آرش دادگر» باشم باز نباید این گونه کار کنم؛من در تلاشم که خودم باشم و امضای خودم را داشته باشم؛ زیرا زبان تصویر زبانی غیر قابل فراموش کردن است و همیشه در ذهن مخاطب می‌ماند اما دیالوگ و کلام ممکن است از یاد او برود. این باور تیمی ماست که نمایش در سالن اتفاق نمی‌افتد و پس از اجرا شکل می‌گیرد. مکانی که ما در آن اجرا می‌رویم سالن‌ها نیستند، بلکه ذهن مخاطب است و این ذهن بزرگترین صحنه من است.

الهام از نقاشی‌های اکسپرسیونیستی

*** تنوع در چهره‌پردازی اثر مشهود است.در پروسه ساخت و تولید ماسک از چه مواردی برای تولید و ایده پردازی بهره گرفتید؟
– فرناز فتحی‌زاده: من چند سالی می‌شود که با «محمد مهدی هاشم‌زاده» همکاری می‌کنم. کل این اثر در مورد تخیلات کَش است و هر کاراکتر حوادثی را دنبال می‌کند، که این موارد بسیار در گریم تاثیرگذار بود و سبب می‌شد که در جلسات طولانی با تیم طراحی و کارگردان نمایش به بحث و گفتگو بگذرد. به عبارت بهتر من باید با جهان متن و کارگردان هم‌سو می‌شدم، مواردی همچون طراحی نور بسیار حائز اهمیت بود چون بر استفاده من از رنگ‌ها در طراحی تاثیر می‌گذاشت که چهره‌های خلق‌شده به درستی دیده شود و پس از آن بسیار مهم بود که بازیگر بتواند با چهره طراحی شده ارتباط بگیرد و نیروی کمکی بر خلق کاراکترش باشد. نمی‌شود تنها به دیده شدن خود فکر کرد و باید به شکلی باشد که طراحی‌ها در خدمت گروه و بازیگران نمایش باشد.
٭٭٭ از کدام فضاها برای کار الهام گرفتید؟
– فتحی‌زاده: الهاماتی از نقاشی‌های اکسپرسیونیستی، به ویژه نقاشی جیغ اثر «ادوارد مونک» بسیار کمک کننده بود.

*** تنوع چهره‌پردازی در «اسب قاتلین» چشم‌نواز است. علتش چیست؟
– فتحی‌زاده: بیشترین عامل برای من متن بود، زیرا بازیگران در طول نمایش دچار حوادثی می‌شدند که این باید در گریم شکل می‌گرفت و علاوه بر آن، فضای ذهنی «محمد مهدی هاشم‌زاده» عاملی بسیار کمک کننده بود و با بحث و گفتگوهای فراوان در خصوص تحلیل کاراکترهای نمایش از ابعادی چون روانشناسی، جامعه‌شناسی و خواسته‌های خودشان از متن همه و همه باعث خلق این چهره‌ها در «اسب قاتلین» بود.

بستری برای مولف شدن بازیگر

*** شیوه رسیدن به نقش در اثری که از حیث بازیگری نیز قوی است، چطور بود؟
– مریم شکری: من هم سال‌هاست که با آقای هاشم‌زاده کار می‌کنم و این افتخار را داشتم که تقریبا در تمامی آثاری که با ایشان همکاری داشتم، عهده‌دار ایفای نقش اول آثارشان باشم. در اثر قبلی که نقش یک دختر افغانی را داشتم در مقایسه با این اثر دقیقا نقطه مقابل هم بودند. وقتی که لورا را خواندم، با نقش ساده‌ای روبه‌رو بودم و چون با شیوه‌های آقای هاشم‌زاده پیش رفته بودم و به دنبال نقشی بودم که من را دچار چالش کند و پیش برنده باشد، با نقشی معمولی رو به رو بودم. آقای هاشم‌زاده به من گفت نقش را به تنهایی نخوان و به چیزی فکر کن که قرار است روی صحنه اجرا شود. وقتی به سختی‌ها و مشقت‌ها فکر کردم، متوجه شدم که با نقشی پرچالش رو به‌رو هستم. من علاوه بر بازیگر، بازیگردان کار نیز بودم تا جشنواره استانی حتی لحظه‌ای مجال برای کاراکتر پردازی لورا ایجاد نشد و آنچه در ذهن کارگردان بود ترسیم شد. در فاصله یک هفته‌ تا جشنواره منطقه‌ای، با وجود دریافت جایزه بازیگری زن در بخش استانی در آن یک هفته، از اول متن «رضا گشتاسب» را خواندم و شروع به تحلیل شخصیت کردم و در کاراکتر کنکاش کردم و پس از آن وقتی به سر تمرین رفتیم و با شیوه‌ای که خودم در آن یک هفته پیدا کرده بودم کار را اجرا کردیم. پس از آن آقای هاشم‌زاده کارگردان اثر از من پرسید که شکری، چه کاری کردی؟ این لورایی نیست که در جشنواره استانی بازی‌اش کردی. او احساس رضایت خود را بروز داد و متوجه شدم که پیش از آن راه را برای لورا اشتباه رفتم و حالا این لورا مطلوب‌تر است.

***هدایت کارگردان برای خلق کاراکتر «لورا»  به چه صورت بود؟
– شکری: آقای هاشم زاده همیشه در تلاش است بستری را فراهم کند که بازیگر مولف باشد و او را برای ایده‌پردازی و طراحی رها می‌گذارد؛ برای مثال سر صحنه دیوانگی لورا، هاشم‌زاده از من خواست که خودم طراحی کنم و من می‌دانستم که شاید حتی ۱۰ طراحی دیگر هم انجام بدهم، مطلوب کارگردان نباشد. دو هفته طراحی این صحنه برای من طول کشید و بارها سر این صحنه چالش داشتیم تا به زبان مشترک رسیدیم. او هیچ وقت بازیگر را تحت فشار قرار نمی‌دهد و اجازه می‌دهد که بازیگر کاراکترش را زندگی کند. در خصوص لورا مدام درگیرش بودم به طوری که گاهی با کارگردان تماس می‌گرفتم و می‌گفتم لورا الان در فلان جا قرار دارد و دارد فلان کار را می‌کند به نظر شما این درست است؟ و یا کنشش مقابل کَش این است… درست است؟ این ایده‌هارا در تمرین‌ها اجرا می‌کردم و تعدادی از آن مقبول کارگردان بود و تعدادی هم رد می‌شد در این سلسله اجرا، از بازیگر خواسته می‌شد که نقش را کارگردانی کند.

امکان پرواز افکار و ایده‌ها برای بازیگر

*** شیوه رسیدن به نقش کَش در «اسب قاتلین» چگونه بود؟
– ایمان زارعی: در گام نخست مانند اغلب بازیگران به سراغ روش‌های پایه رفتم، خواندن متن و تحلیل آن زیر نظر کارگردان و فهم خواسته‌های کارگردان اثر، با این وجود که اولین همکاری من با آقای هاشم زاده بود، اما تا جای ممکن که ایده‌های ایشان پیاده شد؛ از نکات برجسته کارگردانی ایشان این بود که تا حد امکان بازیگر را آزاد و رها می‌گذارند و امکان پرواز افکار و ایده‌ها را به بازیگر خود می‌دهند و پس از طراحی‌ها و خواسته‌های ایشان، ریزه‌کاری‌های وجود دارد که وظیفه بازیگر است. مضاف بر آن دیدن فیلم و یا مطالعه شخصیت‌های بزرگ عاملی کمک کننده بود.
-هاشم‌زاده: زیست گروه کنار یکدیگر بسیار مهم و لازم و بسیار تاثیرگذار است. در فاصله اجراهای مختلف در جشنواره‌ها تا اجرای عموم این همدلی گروه به واسطه زیست و حیات کنار همدیگر بیشتر و بیشتر شد.

***هدایت کارگردان برای خلق کاراکتر «کش»  به چه صورت بود؟
-زارعی: کار با آقای هاشم‌زاده، سخت اما ارزشمند است و اتفاقی که می‌افتد این است حتی ما جایی مجبور شدیم در مکانی تمرین کنیم که هیچ نوری ندارد تا چشم‌ها به این فضای تاریک عادت کند. نقطه مثبت ایشان در زمینه تئاتر این است که به دنبال چیزی هستند که ناب و بکر است و در تلاش است که حتی از خودش نیز پیشی بگیرد، در یک هفته شاید حتی چند بار یک میزانسن عوض می‌شد و مدام در تلاش است از چیزی که برای حتی ما جذاب بود جلو بزند. همه گروه یقین داشتند که خروجی اثر خروجی مطلوبی خواهد بود.

نقشی سرشار از ریسک و نوآوری

*** شیوه رسیدن به نقش اسب با وجود سختی‌هایش چطور بود؟
– علی اصلاحی: نقش‌های که بازی می‌کنم معمولا دارای پیچیدگی است و سعی می‌کنم با این کاراکترها خودم را به چالش بکشم. نقش اسب برای اولین بار توسط من در «اسب قاتلین» به روی صحنه نیامده است و در سال ۹۶-۹۷ با نمایش «یک هفته راه رفتن در بهشت» هم تجربه‌اش کرده بودم که آن کاراکتر اسبی واقعی بود و بعد انسانی نداشت؛ و این پیشنهاد وقتی اتفاق افتاد برای من انتخاب سختی بود زیرا هنگامی که تو در گذشته نقشی را به خوبی ایفا کرده‌ای بازگشت دوباره به نقشی شبیه به آن انتخابی سرشار از ریسک است، زیرا باید چیز جدیدی ارائه داد و یا اصلا آن را قبول نکرد، به همین دلیل بسیار چالش برانگیز بود و پس از گذر مدتی با «محمدمهدی هاشم‌زاده» به این نتیجه رسیدیم که این کاراکتر اسب صد در صد حیوانی نباشد. می‌تواند نصف آن بعد انسانی باشد و حتی دیالوگ بگوید؛ قطعا برای خلق هر نقشی باید زبان آن نقش را بلد شد. پس روی آوردم به مطالعه زبان اسب تا معنای اعمال و رفتار آن را بفهمم و پس از آن، به آن دیالوگ اضافه شد و با چالش‌های بیشتر خودم را رو به رو کردم.
٭٭٭ شیوه تمرینات انفرادی شما برای خلق این کاراکتر چگونه بود؟
– اصلاحی: دستگاهی که من با آن تمرین می‌کنم، دستگاه فلای جامپر است و این دستگاه سطح صافی با زمین ندارد و فضای مانند سم اسب را شبیه سازی می‌کند ضمن آن که نمی‌توان با این دستگاه ساکن در یک نقطه ایستاد و مدام باید این پا و آن پا کرد… گاهی در طول اجرا زمین نیز می‌خوردم اما آن را در قالب نقش قرار می‌دادم. خودم را در آن لحظه نباختم و بازی‌اش کردم؛ به این نظرم همین موضوع، چالش نقش است که مخاطب را درگیر این کاراکتر می کند.

تدوین موازی جلوی چشم مخاطب!

***هدایت کارگردان برای خلق کاراکتر به چه صورت بود؟

– اصلاحی: همانطور که بقیه بازیگران گفتند، کارگردان «اسب قاتلین» کسی است که به بازیگر فضا می‌دهد. ما حدود ۱۰ سال است که با همدیگر کار می‌کنیم و همدیگر را در فضای کار به خوبی می‌فهمیم. من در کسوت «آهنگساز» باید مانند یک کارگردان عمل کنم و فضای موسیقایی کار را که دارای یک مفهومی در خدمت متن و کارگردانی است به خوبی القا کند و این انجام نمی‌شد مگر به قرار دادن تایم‌های طولانی و آزمون و خطا برای ساخت موسیقی و حتی خود نقش اسب که من آزاد بودم برای خلق کاراکتر و میزانسن‌هایی که در ذهنم شکل گرفته بود.
– هاشم‌زاده: من طی سیر شکل‌گیری گریم از «فرناز فتحی‌زاده» به طور مداوم می‌خواستم که چهره‌های کاراکتر هارا نقاشی کند تا بفهمم در ذهن چهره پرداز نمایشم چه می‌گذرد و در ادامه من در تلاش بودم که قاب‌هایی مانند سینما در صحنه پیاده کنم و انگار که تدوین موازی جلوی چشم مخاطب صورت می‌گیرد، به وسیله نور و در تلاش بودم که یک فضای سینمایی را به اثر اضافه کنم تا بعد وحشت و خواب و خیال بهتر منتقل شود.
در پایان تشکر می‌کنم از گروه فرم نمایش و تمامی عوامل و دست‌اندرکاران نمایش «اسب قاتلین» که سبب شدند نمایش با این کیفیت تا امروز روی صحنه برود.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰