ایده آرمانشهر «سه خواهر» برایم جذاب بود / جامعه و تجربه‌گرایی با ارجاع به کارناوالیسم باختین | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۰۰:۴۳
نگین ضیایی در گفتگو با صبا:

ایده آرمانشهر «سه خواهر» برایم جذاب بود / جامعه و تجربه‌گرایی با ارجاع به کارناوالیسم باختین

کارگردان نمایش «سه خواهر» گفت: با توجه به فضای جامعه، ایده آرمانشهر نمایشنامه برای من پر رنگ‌تر شد و در شیوه اجرا، از نظریه‌های روایی «میخائیل باختین» مانند «کارناوال» و «نظریه چند آوایی» بهره بردم.

به گزارش خبرنگار تئاتر صبا ، نمایش «سه خواهر» به نویسندگی آنتوان چخوف بازخوانی محمد چرمشیر و کارگردانی نگین ضیایی که از ۲۳ فروردین ماه ۱۴۰۳ به روی صحنه سالن اصلی «مرکز تئاتر مولوی» رفته و در آن، سپیده ضیایی، شادی ضیایی و فاطمه کاظمی و مهشید کاظمی ایفای نقش می‌کنند. کاری از گروه نمایشی «واسومانی»  که در خلاصه داستان آن آمده است: اتاق پذیرایی خانه پروزوروف‌ها. اتاقی بزرگ با مبلمانی مختصر. نیم‌روز است. در بیرون، آفتاب همه چیز را درخشان کرده است. خواهران پروزوروف اینجا هستند. با «نگین ضیایی» کارگردان نمایش «سه خواهر» گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید:

***چرا به سراغ «سه خواهر» آنتوان چخوف به عنوان اثر مرجع و پس از آن بازخوانی «محمد چرمشیر» رفتید؟

-در مرتبه اول کار کردن متن‌های «آنتوان چخوف» یک چالش بود و همیشه برایم جالب بود که به سراغ متون این نویسنده بیایم و در آن برهه از زندگی باتوجه به شرایط خانوادگی و اجتماعی شخصی خودم و حس نیاز، به کار کردن این متن گرایش پیدا کردم و با توجه به تجربه‌ای که نزدیک به تجربه جامعه بود؛ ایده آرمان شهر سه خواهر برای من پر رنگ‌تر شد. بر این گمانم که مردم جامعه هم در پی یافتن آرمانشهری هستند.

٭٭٭ تمرین‌های نمایش از چه زمانی آغاز شد؟

– ما تمرین‌های نمایش «سه خواهر» از اسفند ۱۴۰۰ آغاز کردیم و پس از آن در مقطعی از سال ۱۴۰۱ تمرین‌های ما لغو شد.

٭٭٭ و چگونه به متن محمد چرمشیر رسیدید؟

در خصوص بازخوانی آقای چرمشیر، نیاز  به یک دراماتورژ را حس می کردم و جناب چرمشیر این متن را پیش تر نوشته بود اما چاپ نکرده بود. با ایشان صحبت کردم و به من این متن را پیشنهاد دادند و من پس از قرائت متن به قرابت نقطه نظر «محمد چرمشیر» و خودم رسیدم و تصمیم بر کار کردن این متن گرفتم.

***نماد گرایی در اثر شما در چند جا، دیده می‌شود. در متنی که حال و هوای کلاسیک دارد، نماد را یک ابزار کمکی برای مدرنیزه کردن نمایش دیدید؟

-واقعیت امر من به دنبال نمادسازی در این نمایش نبودم و این هدف من نبود؛ اما بر این نظرم چیزی که شاید برای مخاطب نمادگرایی تلقی شود، کنش گری نمایش است؛ بیشترین بخش اجرا که در آن از نماد بهره گرفته شده، در طراحی صحنه نمایش است. آن هم به واسطه رنگ موجود در صحنه… ولی مقصود من نماد و نشانه نیست و بیشتر عینی سازی کنشی است که در روایت موجود است.

***هدف شما از استفاده از راوی حاضر در صحنه و روایت‌گری آن و تضاد کاراکترها در اعمال دستورات راوی در اکثریت موارد، چه بود؟

-حضور راوی جز تغییراتی بود که در متن «محمد چرمشیر» وجود داشت. ایشان تمام کاراکترهای نمایش به جز سه خواهر را حذف کرد و کاراکتری را تحت عنوان گوینده به متن اضافه کرد. ما در برخورد با متن، انگار که با یک تقابل بین ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی رو به رو هستیم. روایتی که می‌شنویم و روایتی که می‌بینیم، این قاعده‌مند است و اگر بیننده این تقابل هستیم لزومی که این دو مانند هم باشد وجود نخواهد داشت به همین دلیل این ایده برای من، شروع به شکل گیری کرد و برای این که این تقابل بتواد خود را بهتر نشان بدهد، از نظریه‌های روایی «میخائیل باختین» مانند «کارناوال» و «نظریه چند آوایی» بهره بردم. در شکل‌گیری شیوه اجرایی خاستگاه من باختین بود و برای اجرایی کردن بهتر این تقابل به این باور رسیدم با توجه به جدال میان گوینده و کاراکترها و این که صحنه شاید فضایی باشد که شخصیت‌ها بتوانند فراتر از آنچه که باید فراتر رفتار کنند، با توجه به نظریه «کارناوال» و دیگر نظریات باختین این ایده رشد کرد و به چیزی رسیدیم که اکنون روی صحنه است.

***نمایش از شیوه اجرایی کلاسیک پیروی نمی‌کند و نمایش به شیوه‌ اجرایی کاملا هنجارشکن اجرا می‌شود. هدف شما به‌عنوان کارگردان از این رویکرد چه بود؟

-نگاهم نگاه تجربه‌گرایی است و سعی می‌کنم در بند قراردادهای کلاسیک تئاتر قرار نگیرم. تلاش می ‌کنم تجربه کنم و بر این باورم هرچقدر به سمت تجربه‌های تازه‌تر حرکت کتم، تازگی بیشتری دارد و برای مخاطب جذاب‌تر خواهد بود. این نمایش جزو گونه‌های تئاتر تجربی به شمار می‌آید. نمایش حامل یک پیشنهاد است که به مخاطب ارائه می‌شود و اینکه چقدر ممکن است به واسطه انطباق یا عدم انطباق با قراردادهای کلاسیک قرار بگیرد و مورد پسندش باشد یا نه، موضوع دیگری است اما بیشتر رویکردم در کارگردانی این است که به دنبال ایده‌های نو و بکر بگردم.

***جنس زنانه‌ اثر چیزی است که توسط مخاطب حس می‌شود. چه هدف و مقصودی در این مورد داشتید؟

-در خصوص زنانگی موجود در اجرا ، فکر می‌کنم در وهله اول خاستگاه این موضوع متن بیسیک نمایش یعنی «سه خواهر» است و در بازخوانی «محمد چرمشیر» نیز روی این زنانگی تاکید شده است. با حذف مابقی کاراکترهای نمایشنامه، در نتیجه این موارد به اجرا نیز تزریق شده است و تجربه زیستی خودم به عنوان یک زن نیز تاثیر گذار بوده است و مضاف بر آن تجربه حیاتی بازیگران مهم بوده است و تا این لحظه ادامه دارد.

***در ۱۴۰۳ باید منتظر اثر یا آثار بعدی شما باشیم یا خیر؟

-در برنامه ریزی گروه ما این موضوع وجود دارد که یک اجرای دیگری داشته باشیم. این که در ادامه این اجرا باشد یا نه، خیلی نمی‌شود پیش بینی کرد؛ اما ما در تلاشیم که این اتفاق بیفتد. حالا نمی‌دانم که چقدر دستخوش زمان و عوامل دیگر شود.

علی حیدری 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها