به گزارش صبا، داستان این کتاب از سالها پیش از تولد الیور استون آغاز میشود، زمانی که پدر او لویی استون به عنوان افسر ارتش آمریکا در زمان جنگ دوم جهانی به کشور فرانسه رفته و با مادرش ژاکلین گودت آشنا میشود. ازدواج این زن و مرد در روزهای پایانی جنگ دوم جهانی منجر به تولد این فیلمساز در سپتامبر ۱۹۴۶ میشود.
سپس در ادامه با جدایی زودهنگام این زوج از یکدیگر و ایجاد حس ازخود بیگانگی الیور استون در پایان دوران نوجوانی به منظور گریز از مشکلات ناشی از جدایی پدر و مادر و علاقه به تجربه زندگی در مقیاس وسیعتر در سال ۱۹۶۷ راهی کشور ویتنام میشود، که در آن زمان در حال جنگ با ارتش آمریکا بود.
با مشاهده واقعیتهای تکان دهنده در رویداد جنگ و مشاهده کشته شدن همرزمان و انسانهای دیگر و ویرانیهای حاصل از جنگ، الیور به کشور خودش آمریکا باز میگردد و در اولین اقدام شروع به نوشتن میکند.
به محض ورود به خاک کشورش استون به دلیل حمل مقداری ماریجوانا بازداشت شده و راهی زندان میشود. خیلی زود با استفاده از کمک پدر و وکیلشان از زندان آزاد شده و به طور تصادفی با مدرسه سینمایی نیویورک آشنا میشود.
در مدرسه سینمایی نیویورک، استون با ثبت نام در کلاسهای نویسندگی علاقه زیادی به نگارش فیلمنامه از خود نشان میدهد، در دورانی که بسیاری از فیلمسازان سینمای جهان به ویژه نسل جوانتر تحت تاثیر آموزههای «موج نو» سینمای فرانسه از نوشتن فیلمنامه برای تولید فیلمها پرهیز میکردند.
به هرشکل الیور استون با ساخت فیلمکوتاه «سال گذشته در ویتنام» توسط آموزگار و استادش آقای مارتین اسکورسیزی برای کارگردانی فیلم مورد تایید قرار میگیرد.
همزمان با انجام کارهای متفرقه الیور استون در این دوران شروع به نوشتن چندین فیلمنامه میکند و خیلی زود با کمک همسر اولش خانم نجوا سرکیس نخستین فیلم بلند سینمایی را به نام «تصرف» در ژانر وحشت میسازد که اعتبار چندانی برای او به همراه ندارد.
چند سال بعد با ساخت فیلمهایی نظیر «دست» با بازی مایکل کین، ژانر تریلر روانکاوانه را تجربه میکند و بالاخره در سال ۱۹۸۵ نخستین فیلم مهم و تاثیرگذارش را به نام «سالوادور» با بازی جیمزوودز بر اساس خاطرات یک خبرنگار ماجراجو به اسم ریچارد بویل در کشور مکزیک با سختی و مشکلات بسیار به تولید میرساند.
از زمان فارغ التحصیلی از مدرسه سینمایی تا ساخت اولین فیلم سینمایی الیور استون چندین فیلمنامه سینمایی به نگارش در میآورد که توسط کارگردانان دیگر کارگردانی میشوند. از جمله فیلمنامه «سال اژدها» به کارگردانی مایکل چیمینو؛ فیلمنامه «هشت میلیون راه برای مردن» به کارگردانی هال اشبی. اما مهمترین این فیلمنامهها «صورت زخمی» نام دارد که توسط برایان دی پالما کارگردان مشهور هالیوود و با بازی ال پاچینو و میشل فایفر در سال ۱۹۸۳ ساخته شد و توسط منتقدین و مخاطبان سینما بسیار مورد توجه و تحسین قرار گرفت.
بلافاصله پس از ساخت فیلم سالوادور الیور استون با کمک دوست و شریک محبوبش آقای جان دیلی فیلم «جوخه» را درباره جنگ ویتنام در کشور فیلیپین شروع به فیلمبرداری میکند. فیلمی که با سختی و مشکلات بسیار زیاد در نهایت ساخته شده و سال ۱۹۸۶ موفق به دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردان میشود. دریافت جایزه اسکار برای استون راه جدید ورود او به فیلمسازی حرفهای شده و ساخت و کارگردانی آثار بعدیاش را تا به امروز هموار میسازد.
متن کتاب «در جستجوی روشنایی» شرح مفصل داستان زندگی و تلاشهای این فیلمساز از دوران کودکی با پدر و مادر تا رفتن به مدرسه و سپس اعزام به جنگ ویتنام و پس از آن ورود به جهان فیلمسازی و سینماست که در این کتاب به طور مفصل و بسیار پرکشش و هیجان انگیز به آن پرداخته شده است.
There are no comments yet