فاطیما جودکی، کارگردان تئاتر در گفتگو با خبرنگار تئاتر صبا از ابتدای خرداد به مدت یک ماه نمایش «مافیای قجری» را در سالن شماره یک عمارت ارغوان به روی صحنه خواهیم برد.
او گفت: داستان این نمایش مربوط به دوره قاجار است اما در بستر بازی جذابِ مافیا و شهروند، که در میان جوانان طرفداران بسیاری نیز دارد؛ پیرو همان نظر که مخاطب، اساس هنر است و هنر از بهر او شکل میگیرد،
جودکی ادامه داد: به نظرم رسید کاری را پردازش کنیم که علاوه بر داشتن داستانی قابل تامل و زیبا به لحاظ شیوه اجرایی و تئاتری در دل یک بازی مدرن رخ دهد و علاوه بر آن جنبهی نوآوری نیز حفظ گردد. هنر پی در پی، باید به دنبال خلق شیوههای نو باشد، هرچند ما از داشتن وسایل مدرن و سالنهایی با امکانات بالا به شکل روتین جهانی محروم هستیم اما چارهای نیست جز اینکه به شیوههای اجرایی در دسترستر بیاندیشیم. امیدوارم مورد توجه و پسند تماشاگرانش قرار بگیرد.
او درباره وضعیت این روزهای تئاتر گفت: این سوال پاسخی بسیار واضح دارد که نمیتوان آن را به دروغ کتمان کرد. خیر، وضعیت امروز تئاتر خوب نیست و به جای پرداختن به ذات هنر، ره به سوی بیزینسی شدن بُرده است، در حالی که محتوایی ندارد. سالنهای مناسب و دارای امکانات نداریم، به لحاظ اقتصادی هیچگونه حمایتی از جوانان تحصیل کرده هنر نمیشود و همگی اندر خم یک کوچه اند؛ امیدوارم نگاه مسئولین به این هنر کمی لطیفتر شود تا شاید مددی برای ارتقای سطح آن باشد.
او ادامه داد: در گذشته جوانان ورود بسیار سخت تری داشتند، گلچین میشدند. برای حرفه خود زحمات فراوانی میکشیدند، ورزیده میشدند و پس از ورود، حمایت شده و مسیر خود را ادامه می دادند؛ ولی این اتفاق امروزه برعکس رخ میدهد. ورود افراد به ظاهر هنرمند و هنر دوست در این حیطه بسیار زیاد شده است، کیفیتها و استانداردهای هنری و آموزههای آکادمیکی بسیار پایین آمده است، از طرفی شرایط اقتصادی و حمایت از هنر نیز بسیار بغرنج است و این ترکیب سمی، هنر و به ویژه تئاتر را در سراشیبی قرار داده است.
این هنرمند تئاتر خاطرنشان کرد: حقیقتا مانند دهههای گذشته، نام های آشنای دلهره آوری همانند رکنالدین خسروی، سمندریان، بیضایی و … وجود ندارد. عزیزان قدرتمند تئاتری، همگی بنا به شرایط گوناگون از این فضا دور شدهاند، باقی دوستان نیز در تلاش هستند. هر اثری، چه زیبا و چه پر از اشتباه، برای من نکاتی ارزنده به همراه خواهد داشت و در نهایت هر کسی سبک و سیاق و مسیر خودش را دارد و این اصلا ترسناک نیست. در دل هنرِ امروز اگر که سالم باشد، باید شجاعت را تمرین کرد نه رقابت را، چرا که با شرایط اقتصادی سخت حاکم بر سینما و تئاتر، دوام آوردن کاری بسیار سنگین است.
او ادامه داد: قطعا در یک تئاتر خوب بایستی به تمام عناصر ساختاری و زیبایی شناسانه توجه کرد، در غیر این صورت توهین به شعور مخاطب است؛ چه بسا امروزه، تئاترهای زیادی با تبلیغات سنگین دیده میشوند که به لحاظ محتوایی پوچاند اما پر مخاطب هستند و نتیجه آن تولید فرهنگی سطحی است که علنا شاهدش هستیم. مهمترین قدم، انتخاب متنی ایدهآل است، متنی که حرفی برای گفتن داشته و مخاطب امروز را به خود درگیر کند که بسیار جای خالی متون خوب ایرانی حس میشود و در این بخش کم توجهی شده است. بنابراین کارگردانها پی متون غیر ایرانی میروند که خیلیهایشان نیاز و دغدغهی مسائل جامعه ما نیستند. به نظرم، ترغیب تماشاگر به اندیشه، رکن اساسی یک تئاتر خوب است که این روزها جای خالیاش عجیب حس میشود، چراکه به نظر میرسد بنا به دلایل متعدد، ذائقهی مخاطب تئاتر به تحلیل رفته است و حوصله تماشای کارهای سنگین و تفکر برانگیز را ندارد و به نمایشهای شادی آور بسنده میکند، بنابراین به این خوراک سطحی و ساده عادت کرده است.
کارگردان نمایش «آهنگ مرگ» عنوان کرد: کلیشه ترین جمله این است که اگر مخاطب نباشد تئاتر و هنری وجود نخواهد داشت و عمیقا درست است. هر آنچه در این حیطه شکل میگیرد از برای تماشاگران است و احترام به سلیقهی مخاطب باید در الویت باشد، اما توجه به این نکته ضروری است که باید آن سلیقه را در بستری شکل داد یا در متونی پروراند که به ارتقای فرهنگ نیز کمک شود، نه اینکه مسیری مبتذل شکل بگیرد و مخاطب سطحینگر شود. به نظرم احترام به مخاطب یعنی ارائه کاری بسیار شایسته، تا وقتی او از پای تماشای اثر بلند میشود؛ همچنین علاوه بر لذت بردن، چیزی بر دانش او افزوده شده باشد، و جانش نیز کام یافته باشد و این اوج احترام به مخاطب است و در عین حال هنر نیز اغنا میشود.
او افزود: به مقداری زیاد و شایسته مرکز هنرهای نمایشی و وزارت ارشاد می توانند در طول این مسیر یاریگر هنرمندان باشند اما متاسفانه کاری صورت نمیگیرد. بی شمار دانشجویان جوان در رشتههای متعدد هنر داریم که دستشان به هیچ کجا بند نیست؛ مثلا دانشجویان تئاتری حتی توانایی یک نمایش خیابانی را ندارند و شرایطش نیز محیا نیست. یا سالنهایی در اختیارشان قرار نمیدهند تا بی دغدغه و فارغ از مصائب مالی به کار بپردازند. مسیر به گونهای شده که اگر پول نداری تا ریخت و پاش کنی وارد این جهان نشو و همین باعث ابتذال در هنر و گسترش بی شمار جوانان سر خورده و افسردهی عاشق هنر که شاهدشان هستیم خواهد شد.
There are no comments yet