پژمان مظاهریپور تهیهکننده و کارگردان سینمای مستند که در بیشتر مستندهایش به تاریخ و باستانشناسی ایران و مسائل مربوط به آن میپردازد، به مناسبت ۳۰ اردیبهشتماه یعنی روز ایرانگردی و ایرانشناسی در گفتوگو با… درباره اهمیت این موضوع گفت: ایران که بهعنوان یک سرزمین کهنسال، باتوجه به تحقیقات اخیر باستانشناسان و انسانشناسان، رد پای بشر از دوران میانسنگی و پارینهسنگی در آن پیدا شده و یکی از مراکز اصلی حضور و استقرار انسانهای نئاندرتال و پس از ان انسانهای هوشمند در جهان بوده و بهعنوان یک پل ارتباطی بین شرق و غرب شناخته شده است و تا امروز هم، به دلیل شرایط ژئوپولوتیک، سیاسی، اقتصادی و امنیتی در منطقه، یکی از نقاط مهم و استراتژیک جهان به حساب میآید، طبیعتا به عنوان یک سرزمین دور مورد توجه مستشرقین قرار میگیرد. اولین ردپای خارجیها در ایران مربوط به مسیحیان و یهودیانی است که در جستوجوی سرزمینهای ذکر شده در «تورات» و «انجیل» سفر به شرق، شناخت آن و حتی کشف سرزمینهای دور را آغاز میکنند، آنها (مستشرقین) درباره سرزمینهایی که به آن سفر میکردند، مینوشتند، طراحی و نقاشی میکردند و آن چیزی که از رفتار و زندگی مردم، کنشها و واکنشها، نحوه زندگی، مناسبات و مراسمهای مردم، اعتقادات و باورهایشان ثبت و ضبط میشد در سفرنامههای خودشان منتشر میکردند.
او ادامه داد: میدانیم که جغرافیای ایران، جغرافیای فعلی نبوده و خاصه در قرنهای اخیر این جغرافیا عوض شده است؛ کشورهایی مثل عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، همه مرزهای جغرافیایی ایران بودهاند و هنوز هم بهعنوان مرز فرهنگی ایران به شمار میروند یعنی فرهنگ ایرانی همچنان در این سرزمینها وجود دارد و به حیات خود ادامه میدهد. درست است که سیاست منجر به ایجاد حکومتهای جدید شده اما فرهنگ ایران همچنان در همه این کشورها حاکم است، باتوجه به چنین نقشهای ما زبان فارسی، آثار، ابنیه، محوطههای تاریخی، باستانی و اشیایی را که از این مکانها به دست میآیند، در جغرافیای فرهنگی گسترده خود حفظ کردیم و همین جغرافیا تعریف ایران را در اذهان به وجود میآورد و متصور میشود.
این مستندساز تاکید کرد: طبیعت و محیطزیست ایران عامل دیگری است که مورد توجه قرار میگیرد؛ سرزمین ما طبیعت متنوعی دارد. از کوههای برفگرفته تا بیابانها و شنزارها، دریاها و رودها همگی عامل بهوجود آمدن این تنوع جذاب و دیدنی هستند. ما کشور جذابی با جغرافیایی شگفتآور و تاریخی پر فراز و نشیب داریم آنچه از تنوع میتوان سراغ داشت در ایران به چشم میخورد، بدیهی است که این عوامل برای افرادی که میخواستند ایران را بشناسند، جذاب بود و بعدها هم برای هنرمندان، نقاشان، تصویرگرها و بعدتر عکاسان و فیلمسازان موضوع کار و خلق آثار هنری شد، ایران باتوجه به جذابیتی که دارد، مهد گردشگرها شده است. آثار مختلفی در زمینه ایرانشناسی وجود دارد موضوع کتابهای تاریخی و جغرافیایی است؛ سفرنامههای متعددی که ایرانیها یا غیر ایرانیها نوشتهاند، مثل «سفرنامه ناصرخسرو» یا سفرنامههای متعدد اروپاییان تصویری از ایرانِ چهار تا پنج قرن گذشته را به نمایش میگذارد پس مورخین و جغرافینویسان و باستانشناسان تصویری از ایران بزرگ به دنیا ارائه کردهاند.
کارگردان «ایران باستان» در بخش دیگری از صحبتهایش درباره اهمیت مستندسازی درباره فرهنگ و شناخت ایران بیان کرد: اینکه خودمان، خودمان، تاریخمان و جغرافیایمان را بشناسیم، اهمیت محوطهها، ابنیهها و اشیای تاریخی و باستانیمان را بدانیم قطعا در آنچه که ایران امروز، رفتارهای عمومی، اجتماعی و فرهنگیمان را به وجود میآورد، موثر و حائز اعتبار و اهمیت است، شناخت ایران میتواند ما را به دستاوردهای مهمی در زمینه اقتصاد، صنعت، تجارت، روابط انسانی، فرهنگ و تعهدات اجتماعی برساند. سینمای مستند، سینمای آگاهیدهنده است و در همه عرصهها این کار را انجام میدهد. این نوع از آثار را کسی نمیخواهد به عنوان تفریح تماشا کند بلکه سینماییست که چالش ایجاد میکند، اطلاعات و آگاهی میدهد، سوال ایجاد میکند و آدمها به دنبال جواب این سوالها میروند.
مظاهریپور خاطرنشان کرد: جامعه امروز ما بیشتر از هر چیز به دانایی احتیاج دارد، مخاطبان سینمای مستند هم که محدود هستند، همه به دنبال دانایی هستند یعنی طبقه نخبگان جامعه، در عرصههای مختلف علاقهمند هستند که بیایند و بیننده فیلمهای مستند باشند. سینمای مستند، فیلمی نیست که مخاطب، همه انواع آن را ببیند بلکه اگر فیلمی در زمینه محیطزیست دارید، دوستداران محیطزیست و اگر فیلمی در زمینه حیاتوحش دارید، علاقهمندان به تنوع جانوری به تماشای آن مینشینند یا وقتی که در فیلمتان درباره اجتماع صحبت میکنید، طبیعتا کسانی که دغدغه اجتماع، روابط انسانی، موقعیت سیاسی، اقتصادی و تعادلات اجتماعی را دارند، به تماشای آن مینشینند. به طبع وقتی درباره میراث فرهنگی و ایرانشناسی فیلمهای مستند میسازید، طبیعتا علاقهمندانی که در حوزه ایرانشناسی وجود دارند، آن فیلمها را نگاه میکنند، این تماشاگران الزاما شغلشان ربطی به میراث فرهنگی، ایرانشناسی، اقتصاد یا محیطزیست ندارد بلکه علاقهشان، خواستهها، دلسوزیها، تعهدات، توجهشان به کشورشان دست به دست هم میدهد تا جمع شوند و دنبال موضوع مورد علاقه خودشان باشند.
کارگردان «گیریشمن» در پایان بیان کرد: آنها در این باره به گفتوگو و بحث میپردازند، مناظره میکنند، مطالباتشان را از حاکمیت طلب میکنند و بدیهی است که دلسوز ایران هستند و برای شناخت بیشتر کشورشان وقت و انرژی میگذارند. مجموعه فضاهای گردشگری که در سالهای اخیر در کشور رونق گرفته، نشانه این است که مردم دوست دارند بیشتر کشورشان را ببینند، بشناسند و بدانند چگونه از آن مراقبت کنند. اینکه یاد بگیریم چگونه مراقب ایران باشم و این آگاهی را چگونه به دست آوریم، نکته بسیار مهمیست که مجموعه آنها میتواند در سینمای مستند موضوع شود و مورد تعامل قرار گیرد، اینجاست که میتوانیم بگوییم سینمای مستند کار خود را انجام داده است.
[امروز یکشنبه ۳۰ اردیبهشتماه روز ایرانگردی و ایرانشناسی است.]
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است