جنس رئیسی از جنس سایر سیاست‌مداران نبود/ گفتار امیرعبداللهیان در «صبح شام» | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۲۰
در ۳۵۷اُمین شب خاطره مطرح شد؛

جنس رئیسی از جنس سایر سیاست‌مداران نبود/ گفتار امیرعبداللهیان در «صبح شام»

۳۵۷اُمین شب خاطره در قالب یک ویژه برنامه با عنوان «شهدای خدمت» در حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، ۳۵۷اُمین شب خاطره در قالب یک ویژه برنامه با عنوان «شهدای خدمت» و در گرامی‌داشت رئیس جمهور شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی و سایر شهدای حادثه تلخ سقوط بالگرد در حوزه هنری برگزار شد.

پس از تلاوت قرآن و پخش سرود ملی کشورمان و همچنین کلیپی از مناظره سیدابراهیم رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری، ۳۵۷‌امین شب خاطره با صحبت‌های نجم‌الدین شریعتی شکل رسمی به خود گرفت.

در بخش دیگر این مراسم حجت‌الاسلام سعید فخرزاده گردآورنده کتاب «صبح شام» که شامل مجموعه خاطراتی از شهید حسین امیرعبدللهیان است به مناسبت سالروز فتح خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱ گفت: برای عملیات‌های اولیه که پیروزی‌های بزرگی نصیب ما شد، همه نیروهای با هم متحد شدند. در آغاز عملیات‌ها طریق‌القدس و فتح‌المبین بود و در پایان عملیات بیت‌المقدس که منجر به فتح خرمشهر شد. ارتش عراق در عملیات بیت‌المقدس امکانات تدافعی زیادی صرف کرده بود و بهترین کار تبلیغاتی را انجام داده بود اما پیروزی در این نبرد برای ما بسیار مهم و حیثیتی بود. قرار بود در سه مرحله نیروهای ما وارد خرمشهر شوند اما به دلیل مقاومت عراق تقریبا پایان مرحله سوم، نیروهای فرماندهی به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند خرمشهر را آزاد کنند ولی اتفاقی افتاد که نتیجه مبارزه را تغییر داد.

وی در بیان خاطره خود افزود: یک افسر شهربانی آزادسازی خرمشهر را اینگونه برایم تعریف می‌کرد: «عملیات بیت المقدس شامل حدود ۳۰ روز درگیری بود و در آن زمان نه آب بود و نه امکانات نظافتی وجود داشت، حتی به قدری بچه‌ها عرق کرده بودند که گویا نقشه جغرافیایی روی بدن رزمندگان کشیده شده بود، روحیه ناامیدی در حال شکل گرفتن بود و بچه‌ها خسته بودند، یکباره عطر خوش بویی به مشام رسید و حس کردیم گویا کسی عطر خوش بویی زده است. در میان گردان رزمنده‌ای هم حضور داشت که بسیار وسواس داشت و پشت غیرروحانی نماز نمی‌خواند. نماز مغرب و عشاء بود و باید نماز را من به عنوان امام جماعت می‌خواندم. دیدم رزمنده مورد نظر به جماعت پیوست، همه تعجب کردند، نماز مغرب که خوانده شد جلو آمد تا امام جماعت را ببیند، دید من نشسته‌ام. رزمنده پرسید پس حاج آقا کو؟ گفتم کدام حاج آقا؟ در پاسخ گفت آمدم سجاده را باز کنم سیدی آمد و گفت چرا فرادا میخوانی؟ بیا نماز جماعت شرکت کن و من به جماعت پیوستم. در آنجا حال همه دگرگون شد و ما حس کردیم که امام عصر (عجل الله) حضور دارند. دعای توسلی بین دو نماز خواندیم و که تا عمر داشتم چنین دعای توسلی نخواندم. فردای آن روز پشت دروازه‌های خرمشهر بودیم و چند ساعتی از روشنایی هوا گذشته بود که دیدیم عراقی‌ها بدون درگیری و با لباس گارد و اسلحه آویزان در حال تسلیم شدن هستند. یک لحظه خوشحال شدم که چطور ممکن است تسلیم شوند! رزمنده‌های ایرانی که این صحنه را دیدند شروع به شلیک کردند و من فریاد می‌زدم، نزنید، اما صدای من شنیده نمی‌شد. در حال نصیحت رزمنده‌ها بودم که نباید اسیر در حال تسلیم شدن را بکشند که یکباره در میان نخل‌ها جمعیتی سفیدپوش را دیدم و بعد با بی‌سیم خبر رسید که دیگر نیروهای عراقی هم در حال تسلیم شدن هستند. از یکی از فرماندهان عراقی پرسیدم که چطور شد تسلیم شدید گفت نیروی اول که تسلیم شد گارد ریاست جمهوری بود و قصد داشتند به بهانه تسلیم شدن، جنگ تن به تن راه بیندازند تا از محاصره خارج شویم اما وقتی نیروهای ایرانی، عراقی‌ها را به رگبار بستند و ما فهمیدیم چقدر آگاه هستید.»

وی بیان کرد: این انقلاب در عمل، معیارها و شاخصه‌هایی دارد و انسان‌هایی را پرورش داده که فعالیت‌ها و اقدامشان جای تامل دارد.

*کتاب «صبح شام»

وی در ادامه به فعالیت ۴۰ ساله خود در حوزه وقایع‌نگاری رزمندگان جنگ اشاره کرد و با یادآوری خاطره‌ای از صحبت‌های امیرعبداللهیان مبنی بر اینکه حوزه هنری مخاطب کتاب‌های خاطره‌نگاری رادارد، کتاب «صبح شام» که به موضوع بحران سوریه پرداخته است را معرفی کرد.

فخرزاده افزود: امیرعبداللهیان خاطرات خود را به توصیه شهید قاسم سلیمانی طی ۱۳ نشست در کتاب «صبح شام» بازگو کرد. سرتاسر صحبت‌های امیرعبداللهیان از افتخارات انقلاب اسلامی است و وی مطابق با شأن انقلابی مردم ایران عمل کرده است. جالب است بدانید که اطلاعات نشان می‌داد که داعش برای ناامن کردن و مبارزه با انقلاب اسلامی شکل گرفته بود. همچنین جز ایران، همه کشورهای دنیا و حتی نیروهای مسلح سوریه قانع شده بودند که باید بروند و بستر برای داعش فراهم کنند. در آن زمان کشورهای اروپایی آمدند و گفتند می‌خواهیم مسائل ایران را حل کنیم و برجام را مطرح کردند و قرار بود ما اصلا به این مسئله ورود نکنیم و فقط از وزارت خارجه؛ امیرعبداللهیان و حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نظامی در ماجرای سوریه زیر نظر مقام معظم رهبری مسئله را دنبال کنند که جزء به جزء  تغییر معادله در کتاب «صبح شام» آمده است.

*خاطره‌گویی محمدرضا طهماسبی با بغضی در گلو

در بخش بعدی سرودی توسط کودکان نوجوانان استان البرز اجرا شد و سپس محمدرضا طهماسبی با بغضی که در گلو داشت خاطره‌ای از سیدابراهیم رئیسی را بازگو کرد.

طهماسبی در روایت خاطره خود گفت: در یک ناهار با بچه‌های شاعر خدمت سیدابراهیم رئیسی بودیم. به خنده از ایشان پرسیدم شما ناهار خوردین؟ گفت بله و لبخندی زد و با هم روبوسی کردیم. خیلی خودمانی بود و هنرمندان و شعرا را دوست داشت.

در حالی که طهماسبی از یادآوری این خاطره اشک می‌ریخت و غمگین شده بود،

نجم‌الدین شریعتی شعر از محمد جاندار که برای سیدابراهیم رئیسی سروده شده بود، را خواند.

طهماسبی پس از دقایقی گفت: ۱۴۰۰ سال است که در آخر زمان هستیم ولی حس می‌کنم بعد از درگذشت آیت‌الله بهجت این موضوع که خوب‌ها گلچین می‌شوند، شدت گرفته است.

وی در ادامه شعری در وصف شهدای خدمت خواند.

*آیا مهلت عذرخواهی داریم؟

بابک خواجه‌پاشا کارگردان سینما که دیگر سخنران این مراسم بود، اظهار کرد: حال عجیبی دارم، منحصربه فرد است. ۳۵ سالم بود و پدرم ۵۵ ساله بود. پدرم دیابت داشت و دو پایش را قطع کرده بودیم، دیالیز می‌شد و حال خوشی نداشتیم. روزی برای دیالیز کردنش سوار ماشین شده بودیم که گفت «من شرمنده‌ام، نمی‌توانم به تو، مادرت و دیگر بچه‌ها رسیدگی کنم» در فکر بودم که خواهران و برادرانم را فردای آن روز جمع کنم تا به دست‌بوسی پدرم برویم و بگوییم که چیزی برایمان کم نگذاشته است اما پدرم از دیالیز باز نگشت و من در حسرت این پوزش از او ماندم. نمی‌دانم که چطور از رئیسی و امثال او که از سر سادگی، انسانیت و اخلاق نقدشان می‌کنیم حلالیت بگیریم و اینکه آیا مهلتی برای عذرخواهی داریم؟

وی یادآور شد: شهید رجایی ۲۸ روز رئیس جمهور بود،  اما ماندگار در اذهان مردم شد و به قدری عزیز بود که خداوند به او شهادت را هدیه کرد.

این کارگردان سینما به شهادت شاعرانه و سینمایی‌ که خداوند برای سیدابراهیم رئیسی و همراهان وی رقم زد اشاره کرد و در ادامه به اثر حسن روح‌الامین پرداخت و تاکید کرد: قطعا شهدای خدمت خودشان شهادت را در نظر داشتند. سال گذشته برای ساخت فیلمم ماشین و همه زندگی‌ام را فروختم طوریکه خرج زن و بچه‌ام را هم نداشتم و نمی‌توانستم زندگی طبیعی داشته باشم. با توسل به حضرت زهرا (س)؛ یکی از ائمه را واسطه کردم و گفتم که شرمنده خانواده‌ام هستم. فردای آن روز فیلمنامه‌ای درباره «خادم‌الرضا» به دستم رسید و توانستم فیلم آن را بسازم. از امام رضا (ع) ممنون هستم که این اجازه را به من داد که برای خادمش فیلم بسازم.

خواجه‌پاشا با یادی از شهید مرتضی آوینی گفت: آوینی عاقبت به خیر است چرا که سینمای ایران مدیون او است.

*تاریخ سینمای ایران لحظه شهادت مرتضی آوینی است

وی درباره خاطره‌ای از شهید حجت الاسلام والمسلمین سید محمدعلی آل هاشم خاطرنشان کرد: شهریور ۱۴۰۲ با تعدادی از سینماگران خدمت شهید آل‌هاشم بودیم و وی درباره کار هنری آوینی می‌گفت: «تاریخ سینمای ایران، لحظه شهادت مرتضی آوینی است. سینمای ما بعد او شأن می‌گیرد و شکل می‌گیرد. سینمای ایران مدیون نگرش انقلابی وی است و او باعث رشد سینمای اخلاقی وانسانی موجود در کشور است.»
خواجه‌پاشا خاطره دیگری از عیادت حجت‌الاسلام حسنی امام جمعه ارومیه در سال ۱۳۹۵ بازگو کرد و گفت: با هنرمندان خدمت وی رسیدیم. در حال بیرون آمدن از محضر وی بودیم که شهید سید محمدعلی آل‌هاشم با چندی از سرداران سپاه و استاندار وقت خدمت حجت‌الاسلام حسنی رسیدند. شهید آل‌هاشم در حالی که من و دوستان فاصله گرفته بودیم تا مبادا ما را ببینند، جلو آمدند و سلام کردند و دست ما را گرفتند و درون مراسم بردند. در میان صحبت‌ها، شهید آل‌هاشم نگاهی هم به ما می‌کرد تا نشان دهد که به ما هم حواسشان است. ایشان همه قشرها را می‌دیدند و خوب است که ما هم هنرمند، خانواده شهدا، خانواده کارگر را هم ببینیم. سید محمدعلی آل‌هاشم عاشق شعر بود و من به عشق وی چند بیت شعر سروده‌ام که به روحش تقدیم می‌کنم.

پس از خواندن چند بیت شعری که خواجه پاشا سروده بود نجم‌الدین شریعتی از شهید رحمان دادمان که سرنوشتی همچون شهدای خدمت داشت و در ۲۷ اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۰ به شهادت نائل شد، یاد کرد.

*سادگی و صمیمت؛ انتخاب شهید رئیسی بود

پس از اجرای مرشد محسن میرزاعلی و سنج و دمام‌زنی، وحید یامین‌پور دبیر شورای عالی جوانان دولت شهید سید ابراهیم رئیسی، که دیگر سخنران این مراسم بود گفت: سیدابراهیم رئیسی ساده و صمیمی بود اما این سادگی و صمیمت انتخاب وی بود و نه از سر سادگی. بخاطر می‌آورم چند بار در جلسات به وی می‌گفتم که به فلان نکته اشاره کنید یا خوب است که فلان جمله را بگویید، اگر این جمله را بفرمایید دفاع از دولت و خودتان است و ما از آن تیتر در می‌آوریم اما سیدابراهیم رئیسی گوش می‌داد و می‌نوشت و بعد لبخند می‌زد و می‌گفت اهل این حرف‌ها نیستم.

وی ادامه داد: انتخاب سیدابراهیم رئیسی صداقت بود. مجتهد و فقهیدی که نیم قرن از ابتدای انقلاب اسلامی مسئولیت‌های بسیار مهمی داشته اما هیچ لکه‌ای در زندگی‌اش نداشت و دشمنانش هم نتوانستند چیزی بیابند.

یامین‌پور تاکید کرد: در طینت سیدابراهیم رئیسی و تربیت وی هیچ نمایشی وجود نداشت. ما کارمند او بودیم و از او آبرو گرفتیم و خدا از وی دفاع کرد و بهترین دفاع شهادت است. به گفته شهید آوینی پندار ما این است که ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند.

*در وقایع بزرگ؛ خدا را پررنگ کنید

عبدالحمید قدیریان در بخش دیگر ۳۵۷‌اُمین شب خاطره که مقارن با سالروز آزادسازی خرمشهر بود گفت: سوم خرداد است و می‌خواستم جمله معروف امام (ره) را درباره خرمشهر تکرار کنم، جمله‌ای که می‌توان سالی یکبار آن را تکرار و یاد کرد و برای آن استراتژی تعریف کرد.

وی در ادامه به اهمیت کارهایی که برای رضای خدا باشد و با توحید همراه شود، تاکید کرد و افزود: هر کدام از ما نسبت به جایگاهمان برداشتی از آیات خداوند داریم ولی فرهنگی که حضرت امام (ره) بر آن اصرار داشت این بود که در وقایع بزرگ خدا را پررنگ کنید.

*رئیسی، زیرکی‌ از جنس زیرکی‌های آل علی (ع) داشت

قدیریان یادآور شد: همه ما سه سال خاطره با سیدابراهیم رئیسی داریم و همه ما دورانی را گذرانده‌ایم که آمدن وی برایمان خیلی شیرین بوده است. با حضور وی خدا مسیر رشدی را در سختی برایمان قرار داد که چقدر آدم‌ها می‌توانند سیاسی باشند و چقدر از دید الهی سیاسی باشند و اینگونه جنس‌شان عوض می‌شود. اینکه سید ابراهیم رئیسی ساده نبود بلکه او زیرک بود و زیرکی‌اش زیرکی‌های شیعه و آل‌علی (ع) داشت. کسی که باور دارد همه چیز دست خدا است و نگاه توحیدی دارد تلاش می‌کند ولی برکتی که خدا می‌دهد برایش پررنگ است و این واژه زیرکانه‌ای است که جای تامل دارد.
وی ادامه داد: آنچه برایم پررنگ در رفتار سیدابراهیم رئیسی بود این بود که هر وقت مقام معظم رهبری صحبت می‌کردند، جناب رئیس جمهور با دقت سخنان ایشان را پیگیری می‌کرد چراکه فکر می‌کرد از مجرای رهبر می‌تواند خدا را راضی کند. من به عنوان دوست به سیاستمداران توصیه می‌کنم کمی به اطرافتان نگاه کنید و ببینید به کدام سمت می‌روید و چه چیز را برای رسیدن به اهداف خودتان له می‌کنید. عزت از آن خداست و خدا عزت می‌دهد.

قدیریان با بیان این جمله که دل ما محکم است که انقلاب به پشتوانه الهی پیش می‌رود به سخنان خود خاتمه دارد.

پس از یادی از شهدای خلبان در حادثه سقوط بالگرد، علیرضا قزوه که دیگر سخنران این مراسم بود با یادی از سیدابراهیم رئیسی به دیدار هفته گذشته خود با امیرعبداللهیان در نمایشگاه بین‌المللی کتاب اشاره کرد و خاطره‌ای از زمان اعطای حکم شهید

سیدمحمدعلی آل‌هاشم به عنوان نماینده ولی فقیه را بازگو کرد و یادآور شد: در آن برهه یادداشتی نوشتم که چه خوب که شهید آل‌هاشم به عنوان نماینده ولی فقیه انتخاب شده است. بعد از این یادداشت دو یا سه مرتبه شب شعر در تبریز رفتم که در همه آنها آل‌هاشم آمد و هر بار می‌گفت یاداشتی که برای من نوشتی جای تشکر دارد.

وی در ادامه به خاطره دیگرش که مربوط به اعطای حکم خادمی حرم علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) توسط شهید ابراهیم رئیسی بود، پرداخت و سپس شعری هدیه به شهدای خدمت خواند.
در بخش پایانی این مراسم امیر داسارگر کارگردان و فیلمنامه‌نویس به خاطره‌ای از فیلمبرداری «منطقه پرواز ممنوع» در سال ۱۳۹۷ اشاره کرد که شهید آل‌هاشم برای دیدار و رفع مشکلات گروه تولید «منطقه پرواز ممنوع»،  ۱۸۰ کیلومتر را تا جنگل‌های ارسباران پیموده بود.

*شهید سید محمدعلی آل‌هاشم انسان مخلصی بود

وی در ادامه به لحظه شنیدن خبر سقوط بالگرد شهید آل‌هاشم و دیدن تصاویری از معراج شهدای خدمت پرداخت که در لوکیشنی نزدیک به فضای فیلمبر دای «منطقه پرواز ممنوع» بوده است

داسارگر ادامه داد: شهید سید محمدعلی آل‌هاشم انسان مخلصی بود و از آنجایی خبر شهادت وی خیلی برایم سمبلیک بود که حاج‌آقا را در همین مکان دیده بودم و نقطه معراج وی هم همینجا بود.

در پایان پس از اجرای سرود، کلیپی از بیانات مقام معظم رهبری در زمان شهادت سید ابراهیم رئیسی پخش شد. پس از اقامه نماز حاضران در ۳۵۷‌امین شب خاطره به تماشای تعزیه و نقالی نشستند.

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰