به گزارش خبرنگار سینماصبا، محمدرضا شرفالدین تهیهکننده فیلم «زنانی که با گرگها دویدهاند» که این روزها در سینماهای گروه هنر و تجربه روی پرده است، در گفتوگو با برنامه استودیو هشت درباره عنوان این اثر گفت: رمانی با عنوان «زنانی که با گرگها دویدند» وجود دارد که البته قصه آن با فیلم ما همخوانی ندارد و زمان تهیه اثر با آن کتاب آشنا نبودم. در عملیات مرصاد زمانی که منافقین جنایات گستردهای در اسلام آباد انجام دادند، یکی از زنانی که در عملیات فروغ جاویدان شرکت کرده بود متوجه جنایات این گروه شده و قصد فرار میکند، اما راهی را پیش روی خود نمیبیند. زمانی که با این واقعیت رو به رو میشود که منافقین برای افزایش افزایش آمار تلفات قصد دارند نیروهای خودی را از بین ببرند، تصمیم میگیرد تا به سمت نیروهای بسیجی حرکت کند و در نهایت سرنوشت عجیبی را تجربه میکند.
شرفالدین ادامه داد: فیلم دارای جذابیتهای فراوانی است که میتواند برای تماشاگران دیدنی باشد. «زنانی که با گرگها دویدهاند» فیلم اول یک کارگردان جوان است. من در کارنامه حرفهای خود تلاش کردهام تا از کارگردانهای جوان در ورود به عالم سینما حمایت کنم. امیر اطهر سهیلی کارگردان این فیلم از بستگان سعید سهیلی است و از طرف او به بنده معرفی شد.
این تهیهکننده ادامه داد: تلاش کردیم هزینههای تولید فیلم را کنترل کنیم. این اثر بازتاب دهنده نگاه یک جوان به سازمان مجاهدین خلق و رویکرد آنها است. عقیده دارم که در طول تاریخ سه حادثه تاثیرگذار در سرنوشت بشریت رخ داده است که عبارتند از جنگ جهانی دوم، جریان امروز صهیونیسم و جریان مربوط به منافقین. جنایتهایی که منافقین صورت دادند، موجب شرمندگی بشریت است.
مدیرعامل پیشین انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بیان کرد: لعیا زنگنه نقش اصلی و تنها بازیگر حرفهای این فیلم است و به دلیل شرایط سنی و ظاهری او را انتخاب کردیم. زنگنه بازی بسیار خوب و اثر گذاری را از خود ارائه کرده است. بخشی از فیلم با صدای بازیگران دوبله شد، چراکه مشکلاتی در متن وجود داشت و مجبور شدیم فیلمنامه را به دلیل ممیزی تغییر دهیم. البته از پیش این احتمال را درنظر گرفته بودیم، چراکه به دلیل نوع دیالوگها ممکن بود برداشتهایی دوگانه از آن شود. در هنر، کنایه گویی و بیان غیر مستقیم بسیار موثر است اما گاهی نیز باعث ایجاد سوءتفاهم میشود و بهتر است با صراحت مطالب را بیان کرد.
شرفالدین درباره ویژگیهای شخصیت اصلی این اثر نیز گفت: شخصیت فیلم مطابق با تعریف قهرمان در ادبیات و تعاریف فرهنگ ملی ایرانی نیست، بلکه ضد قهرمانی به شمار میرود که با بصیرت و هوشیاری که در او پدیدار شده، تبدیل به قهرمان میشود اما به دلیل گذشته ناپاکی که دارد، سرنوشت محتوم بدی پیدا میکند. در معارف دینی آمده سه موضوع درباره انسانها در این جهان وجود دارد. روزی که خداوند مقدر نموده، مرگ و دیگری نتیجه عمل است. سعی کردیم در این فیلم نتیجه و مکافات عمل را نشان دهیم. با وجود اینکه فرد از گذشته خود پشیمان است، اما اعمالی انجام داده و لازم است که نتیجه عمل خود را بچشد.
شرفالدین در خاتمه گفت: من در نود فیلم سینمای ایران به عنوان مسئول جلوههای ویژه حضور داشتم و تاکنون در سمتهای مختلفی در سینما کار کردهام. «کانی مانگا»، «چشم عقاب»، «دندان مار» و… از جمله فیلمهای شاخص قهرمان محوری بوده است که در سالهای گذشته در آنها حضور داشتم.
There are no comments yet