به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، «در انتهای شب» نام سریالی به به کارگردانی آیدا پناهنده و تهیه کنندگی محمد یمینی است که این روزها از پلتفرم شبکه نمایش خانگی پخش میشود، پارسا پیروزفر، هدی زین العابدین، رضا بهبودی، پدرام شریفی، مهسا کرامتی، در این سریال به ایفای نقش پرداختهاند و در این چهار قسمتی که از «در انتهای شب» آن منتشر شده، شاهد اقبال خوبی از سوی مخاطبان بودهاست.
محمد جلیلوند منتقد درباره این سریال برای صبا، نوشته است: «بخش مهمی از سریالهایی که در مدیوم تلویزیون و یا پلتفرمهای اینترنتی ساخته میشود در گونه ملودرام هستند. ژانری که خیلی جا برای قصهگویی دارد و تماشاگر ایرانی به شهادت تمامی این سالهایی که سریال در ایران ساخته میشود علاقه شدیدی به شنیدن قصه و روایت دارد و همین امر باعث شده در سریالهایی که در چند سال اخیر برای پلتفرمها ساخته شده و مخاطب میلیونی پیدا کرده، ملودرام جایگاه ویژهای داشته است؛ سریال «در انتهای شب» ساخته آیدا پناهنده یکی از نمونههای خیلی خوب در این حوزهاست سریالی است که تقریبا تمامی اجزای آن درست کنار هم چیده شدند و تا قسمت چهارم که به تازگی پخش و دیده شدهاست برخلاف خیلی از سریالهای ایرانی که شروع خوبی دارند ولی در ادامه افت شدیدی میکنند، این اتفاق برای این سریال رخ نداده و این را میتوانیم نکتهای مثبت و مهم برای این سریال بدانیم.
در قسمت اول که اشارهای به اتوبوس جهانگردی مورچه و مورچهخوار میشود، با شخصیتها و قهرمانهای داستان بهنام و ماهی که فرزند کوچکی دارند و از طبقه متوسط جامعه هستند به سرعت آشنا میشویم؛ در واقع مساله بین اینها که در ابتدای داستان میبینیم این است که توافقی بر محل زندگیشان ندارند و همین مساله نقطه عطف اصلی را رقم میزند و اتفاق عجیبی که برای بهنام میافتد و این اتفاق خیلی سریع به تلنگری بزرگ منجر میشود. کاری که آیدا پناهنده و ارسلان امینی به عنوان نویسنده این فیلمنامه انجام دادند این است که قصه را سریع پیش میبرند و روی مساله دلیل جدایی مانور نمیدهند و در پایان قسمت سوم تلنگری اساسی به مخاطب میزنند و متوجه میشویم که دلیل جدایی چیز دیگری است و آن اتفاقات اولیه گویی پوششی برای این جدایی بوده قصه با ریتم خوبی پیش میرود و در پایان هر قسمت هم نقطه عطف خوبی ایجاد میشود که داستان را به سمت تازهای میبرد و ما را به عنوان تماشاچی منتظر قسمت بعدی نگه میدارد، مثل اتفاقی که برای دوست نقاش این زوج میافتد و به موازات نیز داستانک های دیگری را داریم که به تنه اصلی روایت میچسبد؛ مانند رابطه دوستانه بهنام و ثریا که همسایهاش است و بچههای طلاق دارند و آیدا پناهنده روی تم تنهایی را خیلی خوب از این طریق مانور دادهاست و خیلی واقعی است یعنی شما از هر طبقه اجتماعی باشید با تنهایی آدمها و شخصیتها ارتباط برقرار میکنید.
«در انتهای شب» شبیه یک قالیچه ابریشمی نفیس است که ریز بافت است و کنار هم قرار گرفتن قصه ها همان تارپودی است که به ظرافت آن نگاه میکنید و حیرت میکنید؛ این اتفاق در مورد این سریال به خصوص در فیلمنامهاش افتاده و کارگردانی بسیار درست و هوشمندانه دارد و به نظر میرسد این سریال میتواند برای کسانی که میخواهند سینما را یاد بگیرند یا درس سینما خواندند بدانند نمونهای در کشور خود داریم که میتوانیم به آن رجوع کنیم. این روزها اتفاقاتی افتاده که سریالهای خوبی ساخته و پخش میشود سریالهایی که تماشاچی خود را با قهرمان داستان درگیر میکند.
نکتهای که در قضیه فیلمنامه وجود دارد این است که ما دو قهرمان در دو سویه داستان داریم که آیدا پناهنده بسیار هوشمندانه، داستان را مانند یک الاکلنگ میان این دو پیش میبرد؛ هیچ کدام را عاری از گناه و اشتباه نمیبیند و هر دو شخصیتهای واقعی این جامعه و شهر هستند و ما به عنوان تماشاگر با آنها همذات پنداری میکنیم و در لحظه های تنهایی آن دو برایمان جذاب است و شخصیت های مکمل خوبی مثل پدر ماهی که علیرضا داوود نژاد آن را بازی میکند که یک پدر واقعی ایرانی است و آن را بارها حس و لمس کردیم. «در انتهای شب» پر از دیالوگ های خوب است و بازی های خوبی دارد. شیمی بازیگران آن یعنی هدی زین العابدین و پارسا پیروزفر به خوبی شکل گرفته و در آخر امیدوارم سریالی که در این چهار قسمت فوق العاده پیش رفته است با همین شکل پیش رود و این لذتی که به عنوان تماشاگر می بریم، امتداد پیدا کند.»
There are no comments yet