به گزارش صبا، متن این یادداشت که در خبرآنلاین منتشر شده، به شرح زیر است:
فضای استودیوی مناظره نامزدهای ریاست جمهوری، فاقد امتیازهای زیبا شناسی و ارزشهای تخصصی و حرفهای بود که آرامش روح و روان تماشاگر و حاضرین را فراهم کند.
دکور ، نور ، طراحی صحنه و زوایای دوربین یک برنامه تلویزیونی، بهخصوص در فضای مناظرهای، تاثیر فوقالعادهای بر روح و روان تماشاگر دارد.
هدف طراحی چنین برنامهای، آرامش دادن به تماشاگر است تا ساعتها، با تمرکز بر گفتگو و نظریهها، به قضاوت درست و دقیق دست یابد.
دکور و طراحی صحنه استودیو مناظره که سعی شده بود با مهارت، تلفیقی از طراحی کلاسیک و مدرن و متاثر از محراب مسجد با رنگ قهوهای و مبلمان راحتی دستهدار باشد، بهخاطر استفاده از پس زمینه چراغانی چشمک زن شهری با کف پر زرق و برق رنگ مشکی آرامش را از بیننده سلب میکرد، ذهن تماشاگر زود خسته میشد. چشمکزدنهای متعدد در پسزمینه بهخصوص در قابهای بسته دوربین، بیننده را آزار میداد و تمرکز را از توجه به سخنران و موضوع سخن میگرفت.
انتخاب نورهای تند و تیز روشن و خاموش در کنار فضای سیاه در پس زمینه و انتخاب پیراهن سفید برخی نامزدها، دوربین را وادار میکرد تصویری سوخته از چهرهها ارایه دهد حتی در جاهایی تیره و تار به اصطلاح فولو و فوکوس میشد. مثل چهره جلیلی و یا زاکانی.
بدتر از آن طراحی صحنه کاملا غیر حرفهای و جسارتا توهین آمیز، در چینش مبلهای راحتی دسته دار -البته طرح قدیم – بدون میز جلو و زاویه ناشیانه دوربین بود. بهخصوص اینکه برخی نامزدها آداب نشستن در مبل راحتی را بلد نبودند و با باز گذاشتن پاهای خود، قاب زشتی را برای دوربین ایجاد میکردند! کارگردان تلویزیونی هم بدون توجه به آن، تصاویر را انتخاب میکرد مثل تصویر قاضیزاده.
در شرایطی که مناظره، به روش سنتی یعنی استفاده از کاغذ پاره ها انجام میشود، گذاشتن یک میز در جلوی میهمان، هم زیبایی به فرم نشستن میهمان میدهد و هم از پراکنده شدن کاغذپارهها و وسایل دیگر جلوگیری میکند تا مثلا پور محمدی موبایل را روی پا نگذارد و یا پزشکیان ساعتش را روی لبه مبل نگذارد.
نوع انتخاب میکرفون در شرایطی که جدیدترین میکروفونهای کوچک و ظریف وجود دارد یک کجسلیقگی دیگر بود. دو بار دست نامزدها مثل پزشکیان و پورمحمدی به میکروفونها خورد و موجب افت صدا شد.
در شیوه ارتباط گیری با مخاطب امروز، شفافسازی زمانبندی در فضای استودیو ضروری و باور پذیر برای تماشاگر و مرسوم است. مثل برنامههای مسابقهای. اما دریغ از یک ساعت دیجیتال روبروی نامزدها و یا قرار دادن یک جدول تنظیم زمانبدی الکترونیک در صحنه که هم نامزدها ببینند و هم مردم، تا لازم نباشد مجری اصرار کند جدول را نمایش نشان دهند اما نشان داده نمیشود… و یا در بک زاویه دیگر ببینیم خسروی با افرادی در پشت صحبت میکند که دیده نمیشوند! طبیعی است در این شرایط، بیننده دچار شک و تردید در تغییر و جابجایی میشود…
فرد حاضر در کنار نامزدها (خسروی) چه جایگاهی داشت؟ زیرنویس عنوان مجری را نوشت اما او مجری و یا گوینده خبر نبود و شان نامزدها هم این نبود. در اصل او مدیر جلسه و نظمدهنده زمان بود. بنابراین عنوان مناسبتری باید انتخاب میشد. ضمن آنکه ادب، متانت کلام، قدرت بیان و تسلط خسروی عالی بود.
در مناظره اول، زاویه دوربینها خیلی گنگ و نامربوط و غیرحرفهای بود . معلوم نبود نامزدها به چه کسی نگاه میکنند؟! پور محمدی که نفر آخر بود، در قاب تلویزیون ، سمت راست صحبت میکرد در صورتی که مخاطبش، یعنی نامزدها، در سمت چپ او بودند و یا مجری روبروی او بود، ولی او با سمت راستش صحبت میکرد و یا گاهی نامزدها از فردی اسم میبردند، کارگردان فراموش میکرد فرد را نشان دهد. مثل قاضیزاده که از قالیباف و پزشکیان نام برد اما دوربین فقط پزشکیان را نشان داد که آن هم مفهوم منطقی نداشت، چون اصلا پزشکیان عکسالعملی نداشت.
مناظره یعنی گفتگوی رودرو و پاسخگویی به نظر طرف مقابل، اما طراحی دکور و قاب بندی دوربین اصلا حس گفتگوی رودرو و پاسخ دادن به یکدیگر را ایجاد نمیکرد. نامزدها هم، در لحن خود مایل نبودند به نقد یکدیگر بپردازند، بیشتر تکهپرانی غیر مستقیم و تعارفات معمول را داشتند. هریک فکر میکرد باید متن از قبل آماده شده را رو به دوربین با مردم بخواند. بعنی همان کاری که چند روز است دربرنامههای تلویزیونی اجرا میکنند، بهقول دوستی، این مناظره بیشتر شبیه خودنمایی و گپ و گفت شبانه پیرمردها بود نه چالش و مناظره که انگیزه و شور و شوق رایدهندگان را برای رفتن به پای صندوق رای بیشتر کند.
بخشی که دچار بیشترین کجسلیقگی شد، بخش طرح سوال کارشناسان بود. عدم حضور کارشنان در استودیو، حس زنده بودن و بیطرفانه بودن کارشناس را از بین برد و همچنین انتخاب افرادی که پیشینه سیاسی و شبهه جناحی دارند – مثل باهنر، خوش چهره و ایروانی- شائبه طرح سوال از قبل را ایجاد میکرد و نکته مهمتر همه افراد در سنین بالا بودند و جای جوانان متخصص کارشناس خالی بود. مهمتر از آن، بیتوجهی نامزدها به سوالات مطرح شده و عدم پاسخگویی آنها بود. در صورتی که همین سوال را مدیر جلسه میتوانست مطرح کند!
تاخیر بیست دقیقهای تا شروع مناظره تماشاگر را کلافه کرد و یک ساعت مقدمه چینی نامزدها -که در چند برنامه قبلی تلویزیونی به این موارد موردنظر اشاره کرده بودند- سبب شد تا ادامه مناظره از نظر زمانی، حوصلهسربر و اعصابخردکن شود، در صورتی که زمان تاخیر را میتوانستند بهجای استفاده از سه مجری یک شکل که با ترس و دلهره به این طرف و آن طرف نگاه میکردند و بهغیر از یاد شهید قاسم سلیمانی و رئیسی جمله دیگری نداشتند، دوربین، پشت صحنه را در حین فعالیت عوامل و رفتارهای نامزدها را برای آماده شدن، علنی نشان میداد، که در برنامههای زنده دنیا مرسوم است و برای تماشاگر هم باورپذیرتر و دلنشینتر میشد. هرچند قبلتر ورود نامزدها را نشان دادند اما آن هم به این شکل که انگار مهمانان برجسته خارجی رسمی وارد کشور شدهاند که این هم جای اشکال داشت.
و نکته آخر که به نامزدها بر میگردد. عدم استفاده از ابزارهای مدرن مثل تبلت و لپتاپ بهجای کاغذپارههای کوچک و چند تکه بود که با فضای ذهنی جامعه امروز بهخصوص جوانان سنخیت نداشت.
در مجموع، افراد پشت صحنه لحظات پر استرسی را داشتند که باید به آنها خسته نباشید گفت.