در میان انبوه فیلمهای کمدی که این روزها در فضای اکران سینمای ایران جولان میدهند و آثار کم بنیه و الکن سینمای اجتماعی، نمایش «کوچه ژاپنیها» فرصت مغتنمی برای نزدیک شدن به ذات سینما و ورود به ساحت ژانر است. امیرحسین ثقفی فیلم ساز جوان، خوش قریحه و صاحب سلیقه است که نگاه و جنس متفاوتی از سینما را دنبال میکند. این روزها در فضای هنری کشور «متفاوت بودن» به مثابه یک ابژه متظاهرانه بوده که در ادامه، به نوعی ژست متفرعنانه تبدیل شده است و این مسئله در فضای فرهنگی کشوری که به درستی سیر تکاملی سبکها و مکاتب گوناگون هنری، فلسفی و اجتماعی را طی نکرده و سعی در تجربه پست مدرنیسم دارد، ملغمهای تمام عیار به وجود آورده است که وجوه تقلیدی روبنا، ساختار، فرم و عاری بودن از مفهوم و اندیشه درونی، شاکله اصلی عمده آثار هنری آن را شکل میدهد. نمود این جریان در سینمای ایران نسبت به سایر گونههای هنری صورتی برجستهتر دارد، چراکه در غیاب کمپانیهای فیلمسازی و متعاقب آن، شکل صنعتی سینما که نیازمند نوعی مهندسی روشمند است، این کارگردانان و تهیهکنندگان هستند که بنا به ذهنیت و رویکردهای شخصی خود، آثاری را پدید میآورند.
در این شرایط عموم فیلمها یا برای کسب ثروت و یا نگاههای جشنوارهای تولید میشوند و جایی برای تجربه گرایی و یا تاباندن نور بر وجوه نامکشوف و پیمودن راههای کمتر آزموده شده در هنر سینما باقی نمیماند.
امیرحسین ثقفی اما همچنان نگاه متفاوت و سلیقه بصری خاص خود را حفظ کرده و فیلم تازه او «کوچه ژاپنیها» شاهد این مدعاست. اثر تازه امیرحسین ثقفی در عین حال که وامدار نوعی نگرش ذهنی تثبیت شده از جانب فیلمساز است، اما شاخصههای متفاوتی در نسبت با سایر فیلمهای او بروز میدهد.
«کوچه ژاپنیها» به لحاظ تشخص تصویری، ساختار و فرم بازتاب دهنده گونه سینمایی نوآر است، ژانری که به لحاظ درونمایه و نوع بهره گیری از عناصر داستانگو، در میان نظریه پردازان سینمایی همواره محل بحث بوده و ابهام فراوانی در رسیدن به یک تعریف جامع و یکدست متوجه آن است، به گونهای که حتی برخی از صاحب نظران، نوآر را ژانری مشخص نمیدانند و دستهای از فیلمها را که از ویژگیهای مشخصی سود میبرند را ذیل این گونه تعریف میکنند.
به علاوه این اثر تا حدی از مختصات سینمای وسترن نیز استفاده کرده، رویکردی پیش از این که در برخی از فیلمهای پیشین این فیلمساز نیز نمود داشته است. نوع مواجهه ثقفی با عناصر بصری در آثارش همواره مورد توجه منتقدان بوده است. او با ظرافت بسیار میزانسنهای خود را طراحی کرده و المانهای تصویری در قاب، علاوه بر بهره بردن از شکل و شمایلی خلاقانه، به عنوان ابزار بیانی دارای مختصاتی ویژه است. بررسی کارنامه سینمایی امیرحسین ثقی نشان میدهد که او به نوعی وام دار سنت داستانگویی تصویری در اروپای شرقی و همچنین فیلمسازانی مانند بلاتار است که در آن، بیان پراطناب و مطول بر ایجاز و اختصار اولویت دارد. اما او در «کوچه ژاپنیها» بنا به الزامات ژنریک، رویکردی متفاوت را اتخاذ کرده است و به همین دلیل این اثر میتواند بنابر ویژگیهایی همچون استفاده از ساختاری داستانگو و ریتم مناسب، مخاطبان عام سینمای ایران را با خود همراه کند.
«کوچه ژاپنیها» روایتگر جستوجوی یک مرد(مجید مظفری) برای یافتن دخترش است. اما در ادامه این روند، صورتی تمثیلی به خود گرفته و زوایای مختلف و پیچیده روان و افکار آدمی را بازتاب میدهد. شخصیت اصلی فیلم، دارای پیشینه سیاهی بوده و علاوه بر آن، به نوعی جنون نیز مبتلا است و این موضوع در ظاهر، ایجاد تصویری سمپات از او را ناممکن جلوه میدهد. ثقفی با پردازش چنین شخصیتی به عنوان محور اصلی فیلم خود، و طراحی توامان خصلتهای قرمان و ضد قهرمان در این پرسوناژ، چالشی سخت پیش روی خود قرار داده است. مخاطب در ابتدا با شخصیتی مواجه میشود که تعادل روانی نداشته و برای فرار از زندان به خشونت متوسل میشود. اما در ادامه پیدایش برخی رفتارهای شبه اخلاقی، از او تصویری خاکستری و زمینی ارائه میدهد و همین مسئله موجب ایجاد همذات پنداری در مخاطب میشود.
«کوچه ژاپنیها» شروعی گیرا و حساب شده دارد و بازنمایی تصویر سه مرد با خصلتهایی ناهمگون در شب سیاه محیطی بیابانی، یادآور فضای آثار پیشین ثقفی است. سینمای او بیش از هر چیز با ارائه شمایلی مردانه به مسئله تنازع برای بقا میپردازد و این مورد در اثر تازه او صورتی دگرگونه دارد. پرسوناژ اصلی در «کوچه ژاپنیها» دغدغه زیستن ندارد و پس زده شدن توسط دخترش باعث ایجاد نوعی کاتارسیس در او شده و همین موضوع او را به کنشهای قهرمانانه به روش خود وادار میکند. در فیلم با جهانی سراسر تیرگی روبهرو هستیم که انسانهای بیپشتوانه چارهای جز همراهی با سرنوشت محتوم خود ندارند و این همان اصلی است که در جهان مدرن و ورای ظاهر قانونمدار آن قابل مشاهده است. ثقفی به وسیله تصاویر دلالتگر سیاه و سفید به این مهم پرداخته و مبارزه فردی با پلشتیها در مقابل انفعال را به عنوان راهکاری در این زمینه معرفی میکند. از نقاط قوت «کوچه ژاپنیها» بازی مجید مظفری است که ایفای نقشی دشوار با فراز و فرودهای حسی متفاوت را برعهده دارد. عموم فیلمهای سینمای ایران داستانهایی را طرح میکنند که در نتیجه آن، بازیگران میانسال کمتر فرصتی برای درخشش پیدا میکنند.
«کوچه ژاپنیها» گذشته از نقاط ضعف و قوت خود، با ترسیم فضایی متفاوت و بهرهگیری از خصلتهای ژنریک و تجربههای تازه، گامی رو به جلو در سینمای محافظه کار این روزها به شمار میرود.
محمدعرفان صدیقیان
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است