آتنا قرائی بازیگر و نوازنده در گفتوگو با خبرنگار تئاتر صبا اظهار کرد: باتوجه به اینکه که در دو بخش موسیقی و بازی در نقش سرنوشت در این اثر مشغول بودم باید هم از نظر ذهنی و هم جسمی آمادگی کامل خود را حفظ می کردم و بین این دو نقش در نمایش مجنون آن لیلی تفکیک قائل می شدم.
وی یادآور شد: در صحنه «مجنون آن لیلی»، در بخش موسیقی باید به ریتم، زمانبندی و قطعاتی که تنظیم شده بود دقت و تمپوی کار و همینطور احساسات نوازندگی و رهایی که به روی سازم داشتم نیز حفظ می کردم.
این بازیگر و نوازنده توضیح داد: در بخش بازیگری هم باید خودم را از همه ابعاد بیرون می کشیدم تا بتوانم سرنوشت را به روی صحنه بیاورم. برای این مهم
تک تک دیالوگهای بازیگران دیگر را حفظ می کردم تا بتونم با قصه خودم را هماهنگ کنم و دقیق بدانم که چه اتفاقی قرار است پیش روی من باشد و به قدری شرایط را بپذیرم و باور کنم که بتوانم نقش سرنوشت را ایفا کنم.
قرائی با اشاره به نقش سرنوشت در مجنون آن لیلی یادآور شد: نقش من قالب نمیگرفت و هیچ شکلی نمیشد برایش تعریف کرد و بر اساس گفتوگو هایی که با کارگردان و تیم تولید داشتیم نظرات درباره این نقش متفاوت بود. برخی معتقد بودند سرنوشت باید شبیه باد باشد و عده ای او را تلخ، شیرین، خندان، گریان و حتی عصبانی میدیدند برای همین نقش بلاتکلیف بود.
وی ادامه داد: سرنوشت برای هر آدمی منحصر به فرد است و برخی معتقد بودند سرنوشت باید شبیه به بی تفاوتی باشد چراگه از آگاهی نشات میگیرد. در قصه لیلی و مجنون اما سرنوشت تاریک و شوم بود و لیلی و مجنون را همراهی نکرد؛ همانگونه که در جایی از اثر در دیالوگها می شنویم کابوس عشق تقدیر عاشق حقیقی است. عشق در حقیقت بلاست و این دیالوگ دقیقا اشاره به همین نکته دارد.
ممکنه است سرنوشت برای عاشقان و معشوقان دیگر، چهرههای دیگری داشته باشد اما برای این قصه، سرنوشت شوم و تاریک را بازی میکنم.
قرائی با بیان اینکه با ادبیات فارسی بزرگ شدم و از کودکی به شعر و زبان فارسی عشق می ورزیدم و به آن می بالم گفت: همیشه گفتم که ترکیب کردن موسیقی، ادبیات و نمایش در کنار هم بسیار اثر گذار هست و لازمه موسیقی، دانستن شعر است.نوازنده وقتی ساز مینوازد تصویر میسازد و به دنیای خیال میرود پس چقدر زیبا که بازیگری این تصویر ذهنی او را به تصویر بکشد و صحنه را با بازی خود آتش بزند.
وی یادآور شد: تجربه کار کردن با پیمان خازنی و عوامل بسیار برایم لذت بخش بود. او و تیم تولید خط فکری بسیار جالب و قابل تامل دارند.
مهدی علیپور
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است