به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، پرستو عزیزی هنرمند نقاش و مجسمه‌ساز است که فعالیت‌های تحصیلی و حرفه‌ای مختلفی در خارج از کشور داشته و در این زمینه تجارب و دیدگاه‌هایی کسب کرده است. این هنرمند فعالیت حرفه‌ای خود را در عرصه هنری از سال ۱۳۷۳ آغاز کرده است. او در سال ۱۳۸۴ برای تحصیل و ادامه فعالیت‌های هنری به آمریکا رفت و چندین سال فعالیت هنری در این کشور داشته و تا به امروز چندین نمایشگاه گروهی و فردی در ایران و تگزاس برگزار کرده است. با این نقاش و مجسمه ساز گفت‌وگویی انجام دادیم که از نظرتان می‌گذرد:

***کمی درباره سبک و فضای هنری آثارتان صحبت کنید؟
سبک‌های نقاشی حاصل دیدگاه‌های متفاوت و متنوع هنرمندان است که در نقاشی هویت و شکل بصری به خود گرفته است. قدمت نقاشی در بین انسان‌ها شش برابر قدمت استفاده زبان نوشتاری است. سبک‌های هنری تحت تاثیر تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و عوامل دیگر شکل گرفته می‌شود و به همین دلیل سبک‌های متفاوتی در هر دوره است. هنر نقاشی به ترسیم مفاهیم در قالب نشانه و تصاویر است و منبع این تصاویر تخیل و ذهنیت هنرمند یا وقایعی است که پیرامون او اتفاق می‌افتد. هر هنرمند شیوه خود را دارد و مانند اثر انگشت، منحصر به فرد است که برگرفته از سبک‌های مختلف هنری در طول زمان‌های مختلف و تاریخ است. شیوه نقاشی من در حال حاضر سورئال و برگرفته از المان‌ها، نشانه‌ها و مفاهیم تاریخی و نمادها مختلفی است که به نوعی در محتوا، ساختار و اصالت ایران نقش دارند.

***آثار شما حتما پیام‌هایی دارند…

نقاشی کردن حتما نباید پیامی داشته باشد. هنر به طور کلی از جمله نقاشی می‌تواند معانی و هدف‌های بسیار متنوعی داشته باشد و همیشه هم نیازی به انتقال پیام خاص و مشخص نیست. هنرمند می‌تواند آثار خود را با قصد انتقال پیام‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی یا حتی شخصی خلق کند در حالی که بعضی هنرمندان ممکن است به دلایل دیگری نقاشی کنند. یک هنرمند ممکن است تصویر از یک منظره‌ای برایش خاطره‌انگیز باشد و بدون هیچ هدف خاص و انتقال پیامی نقاشی کند. یا نقاشی انتزاعی می‌تواند هیچ پیام مشخصی نداشته باشد و بیشتر به وسیله رنگ‌ها، خطوط و اشکال برای بیان احساسات و واکنش حسی بیننده استفاده شود. در حال حاضر من از نمادهای مختلف، داستان ها و استعاره ها در تاریخ اصیل ایرانی در نقاشی‌های خود استفاده می‌کنم تا پیام‌ها و یا مفاهیم عمیق‌تری را منتقل کند. این نوع آثار ممکن است نیاز به تفسیر داشته باشد تا معانی نهفته آن آشکار شود. به طور کلی نقاشی می‌تواند به دلایل مختلفی خلق شود و این بستگی به خلاقیت، هدف و توانایی هنرمند در خلق اثر دارد و می تواند از یک اثر به اثر دیگر متفاوت باشد.

***کمی درباره ویژگی هنر مدرن توضیح دهید؟
هنر مدرن به عنوان یک جریان هنری گسترده و پویا در دنیای هنر تاثیر گذار و ویژگی های خود را دارد. هنر مدرن به تمرکز به تجربه شخصی بر می‌گردد که بیشتر تجربیات شخصی، احساسات و واکنش‌های خود به دنیا را برای ایجاد  آثارشان استفاده می‌کنند. هنر مدرن به تمرکز به ذات هنر (که از درون هنرمند تاثیر می‌گیرد و بیرون هنرمند را دگرگون می‌کند) می‌پردازد و آثار هنر مدرن از انعکاس شخصیت و اندیشه های هنرمند به وجود می‌آید.

***به نظر شما استقبال از کار هنری و داشتن مخاطب یک ضرورت است؟
درباره داشتن مخاطب در هنر وضعیتی کاملا متفاوت وجود دارد و بستگی به نوع هنر، هدف هنرمند از خلق آثارش و مفهومی که هنرمند در آثار خلق و بررسی می‌کند، دارد. مخاطبان برای نمایش آثار و ترویج هنرمند نقش بسیار مهمی دارند زیرا آثار بدون دیدگاه و استقبال مخاطبان قابلیت انتقال پیام هنری هنرمند و اثرگذاری را از دست می‌دهد. نقاشی یک شکل از ارتباط و تعامل با مخاطب است. آثار هنری احساسات، اندیشه‌ها و ایده‌های هنرمند را به مخاطب منتقل می‌کند و در آخر آثار نقاشی می‌تواند تاثیرگذار بر تحولات اجتماعی باشند زیرا می تواند موضوعات اجتماعی و انسانی را بیان کند و به افراد کمک کند تا دید متفاوت و جدیدی به مسائل مختلف داشته باشند. زمانی رسالت یک هنرمند تکمیل می‌شود که بتواند پیام خود را به مخاطب ارسال کند پیامی که از دورن هنرمند نشات می‌گیرد و دنیای بیرون خود را دگرگون می‌کند.

***برای رشد هنر نقاشی چه کارهایی می‌توان انجام داد؟
برای رشد هنر باید به مفهوم هنر کاملا پی برد. هنر یعن آنچه از درون هنرمند نشات می‌گیرد و بیرون هنرمند را دگرگون می‌کند و خلق هنر یک فرآیند بازتابی است که می‌تواند خود هنرمند را نیز تغییر دهد. هنرمند از طریق خلق هنر با بخش و لایه‌های مختلف وجود خود آشنا می‌شود و به شناخت عمیق‌تری از خود دست می‌یابد. اگر هنر از درون هنرمند باشد دیگر کپی نمی‌تواند باشد و اثر خود به خود منحصر به فرد می‌شود و هنرمند با خود واقعی آشنا می‌شود. برای رسیدن به رشد هنر نقاشی اول انتخاب و دوم تمرین بسیار است.حاصل تمرین های  متعدد خلق آثار جدید و رشد هنرمند می شود و هر تابلو زیر ساخت تابلوی بعدی می شود. به طور کلی هنر یک فرآیند دوطرفه و پویا است که از درون هنرمند نشات می گیرد و سپس دنیای بیرون و خود هنرمند را از نو می سازد. این تعامل بین درون و بیرون هنر را به یک وسیله قوی برای تغییر و تحول تبدیل می‌کند.

غزاله سعادتی