رقصی چنین میانه میدان | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۴:۳۵
روایت‌های بصری شادی، غم، درد و رنج در سینمای ایران

رقصی چنین میانه میدان

به بهانه اکران فیلم سینمایی «عطرآلود» ساخته هادی مقدم‌دوست به سراغ تک سکانس‌های رقص به یادماندنی سینمای ایران در دهه‌های اخیر رفتیم تا مروری بر آن‌ها داشته باشیم.

به گزارش خبرنگار سینما صبا، برخلاف سینمای بالیوود و در پی آن سینمای هالیوود، که موسیقی و رقص، بخش اعظمی از سکانس‌های آثار سینمایی را به خود اختصاص می‌دهند، سینمای ایران فاقد این بخش است. البته به استثناء فیلم‌های کمدی که این روزها با رقص و آواز سعی در جذب مخاطب دارند. منظور از رقص بخشی جدانشدنی از فیلم یا سکانسی است که به دلیل حزن یا شادی و به ضرورت در فیلم گنجانده شده است. از همین رو سکانس‌های رقصی که در فیلم‌های اجتماعی ایران دیده می‌شوند، اغلب جزو آن دسته از سکانس‌هایی هستند که در ذهن مخاطب ته‌نشین و به خاطر سپرده می‌شوند. یکی از این سکانس‌ها متعلق به فیلم سینمایی «عطرآلود» به کارگردانی هادی مقدم دوست و با بازی مصطفی زمانی و هدی زین‌العابدین است که این روزها روی پرده سینماهاست.
به همین بهانه به سراغ تک سکانس‌های رقص به یادماندنی سینمای ایران رفتیم تا مروری بر آن‌ها داشته باشیم.

«عطر‌آلود» داستان این فیلم حول محور علی، یک جوان عطرساز (مصطفی زمانی)، می‌چرخد که در آستانه پدر شدن است. او در تلاش است تا عطر خاصی با نام «ع» بسازد. در همین حین، علی با چالش‌های متعددی در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود مواجه می‌شود که باید در زمان کوتاه به آنها رسیدگی کند. در این فیلم، تک سکانس رقصی دیده می‌شود که ذهن مخاطب را درگیر می‌کند. چرا که علی، در مراسم عروسی خواهرش نه از سر شادی و سرمستی، بلکه از سر درد، به رقص پناه می‌آورد تا بتواند در شادترین لحظه عمرش، برای لحظاتی درد و غم را فراموش کند.

«تمساح خونی» جواد عزتی، یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های کمدی سال‌های اخیر است که در آن عباس جمشیدی‌فر، یکی از سکانس‌ها تصویری به یاد ماندنی را از خود به جای گذاشته است. داستان فیلم حول محور دو شخصیت اصلی به نام‌های هومن (جواد عزتی) و پیمان (عباس جمشیدی‌فر) می‌گذرد که با دردسر بزرگی روبه‌رو شده و کمبود مالی دارند. به همین خاطر، آن‌ها تصمیم می‌گیرند تا به قمار روی آورند. در یکی از سکانس‌ها پیمان وقتی می‌بیند، هومن به دردسر افتاده برای آن که او را از مخمصه ایجاد شده فراری دهد، اقدام به رقص در جایگاه پمپ بنزین می‌کند و سکانسی به یادماندنی را با آهنگ‌هایی که همه ما ایرانی‌ها با آن‌ها خاطره داریم، خلق می‌کند.

«بی بدن» ساخته مرتضی علیزاده نیز با قصه دردناکی همراه است. پدر و مادری (سروش صحت و الناز شاکردوست) دخترشان به قتل رسیده است و جنازه دختر را هنوز نیافته‌اند. در این فیلم سکانس رقص پدر در اتاقی که جهیزیه دختر در آن نگهداری می‌شد و رقصی که پدر آرزوی آن را داشت تا در مراسم عروسی دختر داشته باشد، یکی از غم‌انگیزترین سکانس‌های رقص سینما را از آن خود کرده است.

«ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس، درباره قصه فرهاد(هوتن شکیبا) معلمی است که از سر نداری تن به دزدی می‌دهد و به زندان می‌افتد. او در زندان با پروانه(پریناز ایزدیار) دختر یکی از همبندهای خود اشنا و در پی آن عاشق او می‌شود. سکانس رقص فرهاد در روز عروسی در زندان یکی از سکانس‌های به یاد ماندنی سال‌های اخیر را شکل داده است. چرا که فرهاد از سر نداری و ناچاری دست به کاری می‌زند که این رقص نه از سر شادی، بلکه نمایشی از سر درد اوست که به نمایش می‌گذارد.

«جنگ جهانی سوم» ساخته هومن سیدی درباره روزگار شکیب (محسن تنابنده) است که در تمام طول فیلم «جنگ جهانی سوم» سیاه است. شکیب کارگری روزمزد است که هرکاری کند نمی‌تواند به دختری که علاقه دارد برسد. سکانس رقص فیلم زمانی است که شکیب چکی ۲۰ میلیون تومانی دریافت کرده است و درحالیکه چک را با لب‌هایش گرفته می‌رقصد و خوشحالی‌اش را بروز می‌دهد. سکانسی شاد که طول شادی‌اش کوتاه است و پس از آن مخاطب با فاجعه در فیلم مواجه می‌شود.

«برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی چند سکانس رقص در خود جای داده است. یکی در ابتدای فیلم است که همه با لباس‌های مرتب به عروسی رفته‌اند و برای رقص و همراهی با پدر به عنوان بزرگ فامیل مشغول شادی هستند و دیگری در انتهای فیلم است که پدر می‌میرد و علیرضا (نوید محمدزاده) برای این که دیگران متوجه این موضوع نشوند و تولد بهم نخورد با گریه شروع به رقصیدن می‌کند.

«جهان با من برقص» به کارگردانی سروش صحت، درباره عده‌ای دوست است که در روزهای آخر زندگی جهانگیر(علی مصفا)، دور هم جمع شده‌اند. حمید (سیاوش چراغی‌پور) با یک آهنگ شاد شروع به رقصیدن می‌کند، در این سکانس جهانگیر را می‌بینیم که از شکسته شدن یکنواختی زندگیش با حضور این افراد مدام لبخند می‌زند و شاد است و دخترش که بی خبر از همه جا همراه با میهمانان شادی می‌کند.

«سرخپوست» ساخته نیما جاویدی، در دهه ۴۰ و در زندانی در یکی از شهرهای سیستان و بلوچستان می‌گذرد. سرگرد نعمت جاهد(نوید محمدزاده) قرار است در یک روز زندان تحت ریاست خود را تخلیه کند، در آخرین لحظات اسباب کشی از آمدن مافوق خود تعجب می‌کند، اما وقتی میفهمد که سرهنگ مدبر برای دادن خبر ترفیع او به زندان آمده، از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجد. جاهد نمی‌تواند مقابل مافوق خود و زیردستانش شادی‌اش را نشان دهد، برای همین به اتاق مجاور دفتر کارش می‌رود و در سکوت آنجا شروع به رقصیدن با سایه خود می‌کند.

«برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری، درباره خسرو (شهاب حسینی) بیماری دوقطبی است، که در پی تغییر در سبک زندگی حال روحی‌اش بهم می‌ریزد. خسرو باید برای مدتی پیش برادر بزرگش ناصر(ناصر هاشمی) و خانواده او زندگی کند. ناصر تحمل روحیات و رفتار خسرو را ندارد و سعی می‌کند با تغییر دز داروهایش، او را در کنترل خود در بیاورد. یکی از صحنه‌های مهم و قابل تامل فیلم، سکانس رقص خسرو با اهالی خانه ناصر است.

«نهنگ عنبر» سامان مقدم اما روایتی متفاوت است. او از رقص بیشتر برای حس نوستالژی آن استفاده کرده است. در «نهنگ عنبر» ارژنگ (رضا عطاران) جلوی آینه ایستاده و با آهنگ‌های شاد ایرانی و خارجی مختلف می‌رقصد و بعد متوجه می‌شویم که در حال تکثیر نوار موسیقی است. یکی از سکانس‌های فیلم، رقص گروهی است که از یک موزیک ویدئو خارجی الگوبرداری شده است و یکی دیگر از سکانس‌ها نیز رقص انفرادی ارژنگ در پارک است. اما بیش از همه شاید شادی و رقص همسایه‌های محله در شب چهارشنبه سوری است که نشانی از نمادهای گذشته با خود به همراه دارد.

«ابد و یک روز» سعید روستایی نیز سکانس رقصی در این فیلم دارد که جزو سکانس‌های ماندگار سینمای ایران است. سمیه(پریناز ایزدیار) که برای رهایی از مشکلات و وابستگی‌های خانواده، با نظر برادرش مرتضی(پیمان معادی) می‌خواهد با یک مرد افغانستانی ازدواج کند و از خانه برود، دو روز مانده به بله برون، با مسایل خانواده خود روبرو می‌شود. خانواده‌ای که نسل به نسل معتاد و موادفروش بوده‌اند و حالا با تدبیر برادر بزرگتر خانواده قرار است تغییراتی در این روند به وجود بیاید.سکانس رقصی که در این فیلم گنجانده شده باز هم نه از سر خوشی بلکه از سر درد و نداری است و مخاطب را به فکر وا می‌دارد، جای تنفسی برایش باز می‌کند تا در ادامه با مشکلات این خانواده روبرو شود.

«دلم می‌خواد» ساخته بهمن فرمان‌آرا، با نام اولیه «دلم می‌خواد برقصم» ساخته شد. بهرام فرزانه (رضا کیانیان) نویسنده‌ای است که مدت‌هاست نمی‌تواند داستان بنویسد. ناگهان بر اثر تصادف، آهنگی در ذهنش شروع به تکرار می‌کند که او را به رقص می‌آورد. سکانس مهم رقص در این فیلم، زمانی است که فرزانه همه‌ی مردم شهر را به رقص وا می‌دارد.

«یه حبه قند»رضا میرکریمی نیز روایتی است از یک خانواده یزدی که برای مراسم ازدواج کوچکترین خواهر به دور هم جمع شده‌اند. در یکی از سکانس‌ها وقتی همه بچه‌ها لباس‌های تمیز پوشیده‌اند و همه اعضای خانواده منتظر مراسم عروسی هستند، هرمز (اصغر همت) داماد خانواده، قابلمه را از بچه‌ها می‌گیرد و شروع به زدن و بقیه هم همراهش شروع به رقصیدن می‌کنند. این فضا، خوشحالی و آمادگی برای مراسم عروسی را تداعی می‌کند؛ در حالی که دست سرنوشت تقدیری دیگر را برای این خانواده درنظر گرفته است.

«درباره الی» به کارگردانی اصغر فرهادی، درباره چند زوج است که با هم به سفر شمال می‌روند و در آنجا اتفاقاتی باعث می‌شود که چند شبانه‌روز را با استرس و دلهره پشت سر بگذارند. در همان سکانس‌های اولیه فیلم، وقتی این جمع به ویلای محل اقامتشان می‌رسند و متوجه شکسته بودن شیشه‌ها می‌شوند، درباره‌ی اینکه باید تا صبح از سرما بندری برقصند، حرف می‌زنند. همین دیالوگ باعث شروع رقص همه‌ی مردهای گروه باهم می‌شود.

«گیلانه» ساخته رخشان بنی‌اعتماد، قصه پیرزنی است که در تنهایی و انزوا از پسر جانبازش مراقب می‌کند. در یکی از سکانس‌ها مادر در حالی که مشغول قربان صدقه رفتن فرزندش است، چند دقیقه‌ای برای عوض شدن روحیه پسر جانبازش با موسیقی محلی چرخی می‌زند و حال و هوای دامادی فرزندش را تصور می‌کند.

«شب یلدا» به کارگردانی کیومرث پوراحمد، فیلم شادی نیست. یکی از فیلم‌های اجتماعی سینمای ایران است که در آن حامد(محمدرضا فروتن) با همسر و دختر کوچکش زندگی آرامی دارند، اما ناگهان همسرش تصمیم به مهاجرت می‌گیرد. سکانس رقص حامد در شب تولد دخترش و از سر تنهایی و بغض یکی از سکانس‌های تاثیرگذاری است که در یک فیلم درام اجتماعی گنجانده شده است.

«روز فرشته» به کارگردانی بهروز افخمی دیگر فیلمی است که سکانس رقص آن یکی از به یادماندنی‌ترین سکانس‌های رقص سینمای ایران را رقم زد. فیلم درباره عنایت‌الله( عزت الله انتظامی) مردی خسیس و مال‌دوست است که طی حادثه‌ای می‌میرد، اما خودش چندان راضی نیست و از سوی دیگر فرشته مرگ، به او می‌گوید وقتی برای جبران گذشته ندارد. در زمان خواندن وصیت‌نامه و درگیری فرزندان، روح عنایت‌الله در اتاق حضور دارد و با دیدن نارضایتی فرزندان از متن وصیت نامه و پاره کردن آن، روح او با خوشحالی شروع به رقص می‌کند.
اما «اجاره نشین‌ها» به کارگردانی داریوش مهرجویی شاید جزو نخستین فیلم‌های سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی باشد که در آن سکانس رقص گنجانده شد. این فیلم در فضایی متفاوت درباره اختلاف‌های ساکنان آپارتمانی در یکی از محله‌های تهران است که پس از درگیری‌های فراوان اهالی ساختمان با عباس آقا(عزت الله انتظامی) بر سر تعمیرات موردنیاز خانه، با وساطت مادر عباس آقا، قرار می‌شود، مهمانی شامی برگزار و کدورت‌ها را برطرف کنند. در این مهمانی کارگران ساختمانی که برای تعمیر خانه آمده‌اند هم حضور دارند و در حالی که یکی از آنها شروع به آواز خواندن می‌کند آقای قندی(اکبر عبدی) یکی از همسایه‌ها شروع به رقصیدن و چیدمان سفره شام می‌کند.

به این فهرست می‌توان اسامی فیلم‌های بسیار دیگری مثل کافه ستاره، دایره زنگی، پستچی سه بار در نمی‌زند و… هم اضافه کرد که رقص در آن فیلم‌ها کارکرد دراماتیک داشته است، ضمن آن که برخی دیگر از فیلم‌ها – به ویژه فیلم‌های سرگرم‌کننده کمدی- از رقص کاراکترها در وجه سرگرم‌کنندگی‌اش استفاده کرده‌اند که سرآمدشان، فیلم رکوردشکن «فسیل» است.

 

One comment

  • ازانجا که احکام و ایات قران عمدتا بطور پراکنده و شرایطی و باهدف حفظ یگانه پرستی به هر شکل و قیمت ممکن (حتی نزول ایات فریبکارانه محدح بتها در سوره نجم برای کاهش فشار بت پرستان و برگشت مسلمانان مهاجر) تحت فرمان پیامبر یا پیشوایان و رهبران، بطور تفسیری و تکلیفی اجرا میشوند، اختلاف دیدگاه اجتناب ناپذیر، و موجب بروز گروههای تندرو و متعادل میشود. گروههای متعادل براساس ایه عدم اجبار و اکراه در پذیرش دین، و تنها با تبیین و تبلیغ با دگراندیشان برخورد انسانی و عادلانه دارند اما تندروها ترویج دین را نه از راه تبیین، که قتل و ارعاب میدانند. ازانجا که باطل و حق مطلق در جوامع بشری وجود ندارد و برخلاف تبلیغات امروزی، امریکا و اسرائیل با خدمات بیشمار و ارزنده علمی به بشریت باطل، و حکومت ایران با تهدید امنیت و ثبات جهانی، و اسلام بی صاحب و مستعد ظهور قدرتهای اهریمنی داعش و طالبان، برحق نیستند و چپ و راست هردو رفتارقابل نقد و رد دارند، میانه روی شرط عقل است تا با رفتار ظالمانه مدیون تاریخ و شرمنده وجدان نشویم اما تندروها وجدان مرده دارند و اهمیتی به قضاوت دیگران نمیدهند. اعتدال در تضاد با افراط و تندروی است هرچند ممکن است موید میانه روی در برخی موارد نباشد.

جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰