به گزارش خبرنگار سینما صبا، اکران فیلم «روزی روزگاری آبادان» از امروز چهارشنبه دهم مرداد با پخش خانه فیلم و به سرگروهی پردیس هنر شهر آفتاب شیراز آغاز میشود. فیلمی که احتمالا برای مخاطبان جدی سینما موارد کنجکاوی برانگیز زیادی خواهد داشت.
حمیدرضا آذرنگ، چهره مشهور بازیگری که سالهال پیش از شهرت به واسطه آثار سینمایی و سریالهای تلویزیونی، به دلیل حضور بر صحنه نمایش برای مخاطبان حرفهای تئاتر چهرهای شناخته شده بود، «روزی روزگاری آبادان» را به عنوان نخستین اثر سینمایی خود نوشته و کارگردانی کرده است. آذرنگ که قرار است به زودی و پس از پنج سال، با بازی در نمایش «بونکر» به کارگردانی جلال تهرانی دوباره روی صحنه نمایش قرار گیرد، نخستین فیلم خود را در دوران اوج پاندمی کرونا مقابل دوربین برد و حضور اثر در جشنواره سی و نهم فیلم فجر که تحت تاثیر این ویروس قرار داشت، باعث شد تا بسیاری از منتقدین و مخاطبان جشنواره به دلیل محدودیتهایی که وجود داشت از تماشای آن محروم شوند. فیلمی که در هنگام فیلمبرداری نیز ابتلای تنابنده به ویروس کرونا، روند تولید آن را با وقفهای کوتاه مواجه کرد.
آذرنگ علاوه بر تجربه بازیگری و کارگردانی در تئاتر، نمایشنامههایی چون «خنکای ختم خاطره»، «برگزین»، «مادر مانده»، «خیال روی خط موازی»، «ترن» و «دو لیتر در دو لیتر صلح» را نوشته که تاکنون بارها و توسط کارگردانهای دیگر به روی صحنه رفته است. اما حضور او در فیلم متفاوت «ملکه»(محمدعلی باشه آهنگر) فرصتی تازه برای درخشش این چهره فراهم کرد و پس از آن بود که آذرنگ به چهرهای شناخته شده تبدیل شد.
آنها که تاکنون شاهد اجرای نمایشنامههای آذرنگ بودهاند، میدانند که خلق فضایی گیرا و بصری و همچنین ایجاد وجوهی همدلی برانگیز در مخاطب از جمله مشخصههای اصلی نوشتههای او محسوب میشود. با چنین پیش فرضی، احتمالا بسیاری ورود او به عالم کارگردانی سینما را انتظار کشیدهاند.
آذرنگ «روزی روزگاری آبادان» را بر مبنای یکی از نمایشنامههای خود به همین نام نوشته و کارگردانی کرده است. بازیگری که در طول نزدیک به یک دهه، با ایفای نقشهای متفاوت و پرچالش توانسته نام خود را در عرصه بازیگری تثبیت کند و حالا نخستین ساخته سینمایی او نشان میدهد که کارگردانی در سینما نیز برایش به همان اندازه جدی بوده و او تنها به دلیل ثبت تجربهای تازه، مدیوم سینما را انتخاب نکرده است.
عبدالله اسکندری و علی اوجی که دومی این روزها «ساعت شش صبح» به کارگردانی مهران مدیری را روی صحنه دارد، تهیهکنندگان درام خوش ساخت «روزی روزگاری آبادان» هستند. فیلمی که حضور بازیگرانی همچون فاطمه معتمدآریا و محسن تنابنده در نقشهای اصلی میتواند باعث کنجکاوی بیشتر مخاطبان برای تماشای این اثر شود.
«روزی روزگاری آبادان» فیلمی گیرا و گرم است که باید حتما تجربه تماشای آن در سالن سینما و روی پرده عریض اتفاق بیفتند. تاکنون بازیگران متفاوتی روی صندلی کارگردانی سینما نشستهاند اما پیشینه تئاتری آذرنگ باعث میشود تا منتقدین با ریزبینی بیشتری به واکاوی فیلم او بپردازند. «روزی روزگاری آبادان» به زندگی یک خانواده جنوبی میپردازد که پدر(محسن تنابنده) گرفتار اعتیاد است و مادر( فاطمه معتمدآریا) با فداکاری سعی در حفظ کانون خانواده خود دارد اما در این گیر و دار بروز اتفاقهایی مشکلات تازهای را برای آنها به وجود میآورد.
فیلم داستان خود را از نقطهای بحرانی یعنی جایی آغاز میکند که زن در آستانه نوروز سال ۱۳۸۲ تصمیم گرفته تا پس از بازگشت از سفر، از همسر خود جدا شود. با وجود آنکه زمان دقیق وقایع فیلم مشخص است، اما آذرنگ تلاش کرده تا معنایی از بیزمانی را در اثر جاری کند و روایت را به شکلی سامان دهد که گویا شهر آبادان و مردمانش هنوز و پس از دهههای متمادی که از پایان جنگ میگذرد، همچنان اسیر مشکلات و رنجهایی فریز شده هستند و خبری از بازگشت آرامش به این خطه نیست.
آذرنگ در «روزی روزگاری آبادان» با نمایش تصویر خانوادهای متفاوت که همسایه این زوج هستند و رابطه پنهانی دختر و پسر که این دو خانواده را به یکدیگر پیوند میدهد، نوعی رویکرد تقابلی در پیش گرفته و شرایط متفاوت اجتماع شهری و خلاها و کمبودهای موجود در این شهر را به شکلی نمادین بازنمایی میکند.
«روزی روزگاری آبادان» در مسیر روایی خود نقبی هم به فضای نوستالژیک دهههای گذشته میزند و در میان انبوهی از فلاکت، همچون زندگی حقیقی انسانها، لحظههای شیرینی را عیان میکند که البته در میان آشوب و مصائب زندگی روزمره، ماندگاری چندانی ندارد.
عمده فیلمهای ساخته شده درباره آبادان، تصویری از این شهر را در هنگامه دوران جنگ ارائه میکنند، اما آذرنگ با برداشتی متفاوت از زمان و بازی استعاری با این مفهوم، گویی قصد دارد تا به ترسیم وضعیت ازلی ابدی این شهر از سه دهه پیش تا آیندهای بی پایان بپردازد و با خلق خانهای در میانه آشوب و جدل، تصویری کوچک و نمادین از تلخکامی مردم این شهر به دست میدهد.
اولین فیلم حمیدرضا آذرنگ لایق دیده شدن است و احاطه آن توسط فیلمهای کمدی پرفروش، میتواند امیدواری به فروش قابل توجه آن را خوشبینانه جلوه دهد. یا این وجود، او در آستانه بیست و سومین سال حضورش در فضای حرفهای عالم هنر، با ارائه اثری درخور توجه ما را همچنان مشتاق رویارویی با فعالیتهای تازه خود نگه داشته و این موضوع خود دستاوردی ویژه به حساب میآید.
محمدعرفان صدیقیان
There are no comments yet