به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، در آن دورانی که هنوز آتاری و سگا و بعدتر بازیهای رایانهای و موبایلی وجود نداشت، بازیهایی مثل شاه و دزد با آن سبیلهای آتشین که جایش همیشه میسوخت، نقطه خط که تمام ابزارش یک برگ کاغذ بود چند مداد یا خودکار، گل یا پوچ که همهجا میشد آن را بازی کرد فقط کافی بود، نخودی، گلوله کاغذی کوچکی یا هر شیء دیگر که در مشت پنهان شود را در اختیار داشته باشید و بازیهای دیگر سرگرمکننده بود.
بعدها که کمی پیشرفت کردیم بازیهای فکری همانند فکر برتر و بازیهای استراتژیک ولی بدون خون و خونریزی با نام روپولی به درون خانهها و جمعهای خانوادگی وارد شد، آن سالها که تلویزیون ساعت یازده شب برنامههایش تمام میشد و اوشین هفتهای یکبار پخش میشد… اما این روزها که تلویزیون دارد مجدد سریال سالهای دور از خانه (یا همان اوشین) را از شبکه تماشا پخش میکند، شبکه خانگی هم با پخش مسابقه «گلیاپوچ» ما را به دهههای کودکی برد آن دوران که با همه سختیها و کمبودها لذتبخش بود.
«گلیاپوچ» که با اجرای مهران مدیری به پخش نمایش خانگی آمده همان قوانین و مقررات بازی معمولی را دارد البته با کمی اضافات که همان کارتهای بازی است که هر تیم چند کارت را انتخاب میکنند و به دست داور مسابقه میدهند و هر زمان که بخواهند میتوانند از آن کارتها استفاده کنند کارتهایی که به جذابیت مسابقه افزوده است در این بازی دو گروه حضور دارند که این هر گروه توسط یک سرگروه رهبری میشود و زمانی که گل دستشان است باید به نحوی باهم همکاری نمایند که مشخص نباشد این شیء کوچک در دست کدامشان است در این رقابت داشتن آرامش و درست حدس زدن تأثیر زیادی دارد چراکه اگر آرامش داشته باشند حریف بهسختی میتواند گل را پیدا کند و ممکن است بهاشتباه بیفتد و ببازد.
از نکات قابلتوجه در «گلیاپوچ» میتوان به طراحی صحنه و محل برگزاری اشاره کرد که حالت قهوهخانههای قدیمی را تداعی میکند که بر روی دیوار آن نقاشی از شاهنامه نقش بسته بود با استکانهای کمر باریکی که در آن چایی میخوردند و خبری از این لیوانها یا به قول امروزیهای ماگهای گنده نبود و سعی شده است همه چیز حالت قدیمی خود را حفظ کند حتی زمان صحبت کردن مسابقه دهندگان.
برخلاف اکثر مسابقات که یکبار مجری تمام مقررات را تا فینال میگوید و مجدد در زمان اجرای برنامه همانها را بهدفعات تکرار میکند در این برنامه هر قانونی به فراخور زمان خودش بیان میشود و مغز بیننده را با اطلاعات و احتمالاتی که شاید اصلاً پیش نیاید درگیر نمیکند.
اما گل طلایی این برنامه استفاده از مردم عادی بهجای بازیگران و افراد سرشناسی است که پای ثابت تمام مسابقات شبکه نمایش خانگی هستند؛ معمولاً در برخی از مسابقات اینچنینی در سراسر دنیا کارگردانها ریسک کرده و از افراد غیر مشهور استفاده میکنند که با بازخورد خوب مخاطب روبرو میشود که همین کلکل کردن بین شرکتکنندهها و یا پخش مصاحبه آنها و اطلاع از نحوه آشنایی با این بازی و اطلاعات خانوادگی جذابیت این مسابقه را دوچندان کرده است.
این برنامه برخلاف برنامههایی ازایندست مثل صداتو، جوکر، مافیا و غیره که نمونه خارجی آن چندین سال است که در جهان اجرا میشود تماماً بومی بوده و برای اولین بار توسط تیم سازنده ایرانی به دنیا معرفی میشود که این میتواند قابلتوجه باشد چراکه به دلیل اشتراکات فرهنگی با کشورهای همسایه و حتی کمی دورتر مثل تاجیکستان و هندوستان این قبیل بازیها در آنجا هم رواج دارد ولی تاکنون هیچ تولیدکننده تلویزیونی به سراغ آن نرفته است و نکته آخر اینکه بهجز «گلیاپوچ» بازیهای دیگری هم داریم که باکمی خوشسلیقگی و تفکر در نحوه اجرا میتوان آن را به مردم دنیا معرفی کرد و دست از این مافیا در اسامی مختلف و حالات گوناگون برداشت.
مهدی صالحی
One comment