تنهایی عمیق انسان‌ها در تراژدی فقدان | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۰ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۱

تنهایی عمیق انسان‌ها در تراژدی فقدان

بیست و سومین رویداد اکرانِ ایوان، به نمایش فیلم سینمایی «چرا گریه نمی‌کنی؟» ساخته علیرضا معتمدی اختصاص داشت و سپس نشست نقد و بررسی این اثر با اجرای سحر عصرآزاد؛ منتقد سینما، مجری و کارشناس رویداد و با حضور نویسنده و کارگردان و تدوینگر این فیلم برگزار شد.

به گزارش صبا به نقل از روابط عمومی ایوان ربط؛ فیلم سینمایی «چرا گریه نمی‌کنی؟» روایت زندگی فردی به نام علی شهناز است که پدر و مادر خود را از دست داده و خود را موظف به مراقبت از برادر کوچک‌ترش که به‌تازگی ازدواج کرده می‌داند. اما بنا بر اتفاق و حادثه‌ای برادر کوچک او نیز از دنیا می‌رود. او در یاس و ناامیدی بر پیله تنهایی خود تمام احساس‌های جهان را از خود دور کرده و به پوچی مطلق رسیده‌است. در این میان مهم‌ترین معضل او این است که گریه نمی‌کند و مدام از او می‌پرسند چرا گریه نمی‌کنی؟

سحر عصرآزاد، منتقد این رویداد در ابتدای این نشست گفت: با اینکه دو سال از حضور فیلم در جشنواره فجر و یک سال از اکران آن می گذرد، همچنان اثری قابل بحث است و موضوعیت دارد. ویژگی ارجاع پذیری این فیلم در طول زمان، برآمده از چیست؟

علیرضا معتمدی، نویسنده و کارگردان فیلم در پاسخ به این سوال افزود: می خواستم فیلمی فانتزی با موضوعی تراژیک بسازم و به همین دلیل به سمت ساخت اثری سمبولیک رفتم. به نظرم این فیلم امکان برقراری ارتباط با مخاطب را دارد و در تلاش بودم علیرغم تمام مخاطراتی که طی فرآیند ساخت و پس از آن به وجود آمد، آن را اینگونه ارائه بدهم.

عصرآزاد ضمن تصدیق سخنان کارگردان افزود: نکته ای که درباره این فیلم و سبک بیان و نوع نگاه شما وجود دارد، در فیلم قبلی شما «رضا» نیز وجود داشت که البته در آن اثر تمرکز بر روی شرایط احساسی و عاطفی و بحران فروپاشی یک مرد تنها را به نمایش گذاشتید که با روایت خرده داستان هایی این موقعیت را خیلی متزلزل می کرد. اما در این فیلم به نظرم این تراژیک بودن از نوع فقدان است که تراژدی عمیق تری است. متاسفانه تراژدی فقدان در این چند سال اخیر در جامعه ما بسیارزیاد رسوخ کرده و گویی جامعه ما با این مسئله در حال خو گرفتن است. به نظرم این تراژدی را معتمدی به صورت ملموسی نمایش داده که برای مخاطب قابل درک باشد و مرز بین گریه و خنده را به صورت ماهرانه ای ترسیم کرده است.
معتمدی در رابطه با پرسش منتقد مبنی بر نحوه ساخت اثر و نگارش فیلمنامه اظهار داشت: من و میثم مولایی (تدوینگر فیلم) قبل از اینکه فیلم ساخته شود باهم تعامل داشتیم و ایشان نسخه های مختلفی از فیلمنامه را خوانده بود. زمانی توانستم این اثر را بسازم که متوجه شدم که این اثر باید مضحکه بشود و مضحکه ای برای سوگواری باشد. تراژدی وقتی از یک حدی عبور می کند کمدی می شود و مبنای من مضحکه کردن همه چیز بود و در تلاش بودم تا حد و مرز میان خنده و گریه را خوب روایت کنم.
عصرآزاد خاطرنشان کرد: خودتان را به عنوان بازیگر چطور ارزیابی می کنید؟
معتمدی در پاسخ گفت: خیلی برایم بازیگری سخت نبود و برای خودم بازیگر رام و مطیعی هستم و می توانم در آثار خود بازی کنم. مهمترین کاری که انجام دادم ۴۰ کیلو وزن کم کردن بود؛ چرا که این شخصیت باید به صورت بصری نحیف به نظر می رسید. البته من در هر پلانی که می گرفتم پشت مانیتور رفته و هر یک از بازیگران از جمله خودم را آنالیز می کردم.
سحر عصرآزاد در بخش دیگری از نشست به سراغ پرسش و پاسخ با تدوینگر فیلم رفت و اینگونه سخنان خود را آغاز کرد: میثم مولایی، تدوینگر فیلم سینمایی «چرا گریه نمی کنی؟» سیمرغ جشنواره فجر را برای تدوین این اثر از آن خود کرده است؛ بسیار کنجکاو هستم تا نحوه تعامل شما با علیرضا معتمدی و دیگر کارگردانانی که با آنها همکاری داشته اید را بدانم و همچنین دغدغه شما برای انتخاب اثر به چه صورت است؟
میثم مولایی، تدوینگر این فیلم در پاسخ به این پرسش افزود: اصولاً بهترین زمان تعامل تدوینگر با کارگردان وقتی است که کار فیلمنامه تمام شده و در حال بازنویسی فیلمنامه هستیم. این فیلم در شرایط غیرطبیعی ساخته شد و معتمدی سر ساخت این اثر بسیار سختی کشید. این فیلمنامه به قدری قوی بود که ارزش کار شدن داشت. ارتباط فرهنگی پیدا کردن با کارگردان، فیلمنامه و جهان درونی فیلمنامه بسیار مهم است و اولویت من برای مشارکت در ساخت یک اثر همین مقوله است.
مجری رویداد ادامه داد: این فلش بک ها و مراجعه به روانپزشک از ابتدا در داخل فرم بود؟ و یا پیشنهاد شما بود؟
میثم مولایی خاطرنشان کرد: دقیقا تقدم و تاخر حضور پیش روانپزشک ها به این شکلی که مشاهده کردید نبود و جابه جایی های بسیاری داشتیم تا به این روند رسیدیم اما ماهیت این سکانس ها در فیلمنامه وجود داشت و به همین شکل بود.
وی افزود: فضای گرم و صمیمی در میان بازیگران شکل گرفته بود و علیرغم نگرانی های من، گروه بازیگران به شکل باورنکردنی عالی بازی کرده بودند.
این تدوینگر در رابطه با نحوه بازیگری معتمدی اظهار داشت: به نظرم علیرضا با مقوله بازیگری به شدت حرفه ای برخورد کرده و توانست تا نقش دو شخصیت را بازی کند و این امر حاکی از تسلط فنی بالای اوست.
منتقد رویداد با توجه به صحبت های مولایی و خطاب به کارگردان فیلم گفت: با توجه به این نکات، شما باید پیشنهادات زیادی برای بازیگری داشته باشید؛ چرا در دوسال اخیر بازی نکرده اید؟
معتمدی ضمن تصدیق این سخنان پاسخ داد: برای من مهم است که نقشی را بپذیرم که برایم جالب باشد؛ کوتاه یا بلند بودن آن مهم نیست اما وقتی بازی خواهم کرد که پروژه برایم جذاب باشد.
معتمدی در رابطه با نحوه انتخاب بازیگران فیلم خاطرنشان کرد: تمام تلاشم این بود که بازیگران را در کنتراستشان قرار بدهم و متضاد با کلیشه شان این فیلم را خلق کنم. آثار من معمولاً جهان زنانه دارند و گویی زنان شخصیت اصلی مرد را محاصره کرده اند اما آن مرد همچنان تنها است.
عصرآزاد خطاب به معتمدی مطرح کرد: حضور یک همزاد در زندگی علی شهناز به چه صورت بوده است و برای شما چگونه شکل گرفته است؟
معتمدی در پاسخ گفت: من برای ساخت این اثر یک سفر درونی به زندگی شخصی خودم داشتم اما توامان با این رویکرد در تلاش بوده ام تا تعمیم پذیری این اثر با واقعیات بیرونی نیز منطبق باشد و گویی این آدم به بن بست رسیده می تواند هر یک از افراد جامعه مان باشند. به همین دلیل در تلاش بودم تا تمام تیپ شخصیت های متفاوت را در کنار این آدم قرار بدهم.
کارشناس رویداد در بخش دیگری از نشست نقد و بررسی اظهار داشت: این انتظار در ما به عنوان مخاطب ایجاد می شود تا بخواهیم یک اشل کوچک از این بحران که منجر به فروپاشی این شخصیت شده را ببینیم و چه قابی بهتر از نشان دادن گریه کردن این مرد در صحنه مردود شدن گلش و مرور خاطرات خوش خود با برادر از دست رفته اش که بیانگر خاطرات خوب فوتبالی ای که با یکدیگر داشته اند، بوده است.
مجری رویداد در انتهای نشست اضافه کرد: این هجو آمیز بودن اثر که در آغاز و پایان فیلم نمود بیشتری داشت مانند سر به بیابان گذاشتن شخصیت و مواجهه با ماموران نیروی انتظامی، بیانگر نوع نگاه هجو آمیز معتمدی است به صورتی که این نوع نگاه برجسته تر می شود و فشار اطرافیان شخصیت اصلی فیلم که در تلاش برای گریه کردن وی هستند اما موفق نمی شوند و کارگردان با شکیبایی خاص خود، این گریه کردن را بابت مردود شدن گلش نشان داده و با این کار، بار ملودرامیک موقعیت را گرفته اما این رنج و درد شخصیت را طولانی تر و عمیق تر نمایش می دهد.
میثم مولایی در پایان نشست ضمن انتقاد از سیاست های موجود در عرصه سینما و فرهنگ اظهار داشت: کسانی که مخاطبان واقعی سینما بودند می توانستند چراغ فیلم هایی مانند چرا گریه نمی کنی؟ را روشن نگه دارند و قهر این قشر که مخاطبان جدی سینما به شمار می روند موجب ضربه دیدن سینما شده و همین رفتار باعث شده تا کسانی که تخصصی در این عرصه ندارند و چه بسا افراد نالایقی هستند، سینما را مضحکه خود کنند؛ بنابراین از شما مخاطبان جدی سینما انتظار دارم که با سینما آشتی کرده و پرچم این آثار مهم و جدی سینما را بالا نگه دارید و مانع از ورود افراد غیر متخصص و غیر سینمایی به این عرصه شوید. ضمن اینکه تاثیر مستقیم اولیه قهر کردن مخاطبان سینما باعث شده تا من با مشکل جذب سرمایه گذار مواجه بشوم و ساخت اثر سومم به تعویق بیفتد.

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۸/۰۷۵/۴۶۸/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۶۴/۰۵۵/۳۶۳/۵۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۵۷/۹۵۲/۲۴۹/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۶/۷۱۱/۲۱۲/۰۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۴/۸۶۰/۵۰۸/۰۰۰
  • استاد
    ۹۳۵/۶۸۵/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۴۶/۶۴۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۲۰/۷۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۶۲/۴۶۰/۰۰۰
  • شنگول‌منگول
    ۷۳/۹۰۰/۰۰۰