به گزارش خبرنگار سینما صبا، فیلم مرد میمونی (Monkey man) به کارگردانی دو پتل (Dev Patel) محصول ۲۰۲۴ ساخت دو کشور آمریکا و کانادا در ژانر اکشن و هیجانانگیز به اکران خود پایان داد.
در این فیلم دو پتل، شارلتوکوپکی، پیتو باش تریپاتی، ویپین شارما به هنرمندی پرداختهاند.
چه کسی فکر میکرد نوجوان هندیتبار که در فیلم «میلیونر زاغهنشین» برنده اسکار بازی میکرد و برای این فیلم نامزد بفتا شد و برای «شیر» جایزه بفتا را گرفت، حالا علاوه بر بازیگری به نویسندگی و کارگردانی روی آورده است.
این هنرپیشه بعد از «میلیونر زاغهنشین» در آثار زیادی به ایفای نقش پرداخت (که مهمترین آن شامل هتل بمبئی، بهترین هتل عجیب مریگولد، شیر و مجموعههای تلویزیونی اسکینرز و اتاق خبر است.) داستان فیلم «مرد میمونی» در هند میگذرد و در مورد مرد جوانی به نام کیداست که تصمیم میگیرد از رهبران فاسدی که مادرش را به قتل رسانده و همچنان به قربانی کردن افراد فقیر و ناتوان ادامه میدهند، انتقام بگیرد. از این رو بنمایه قصه، انتقام است. فیلم ریشه این مسائل را مشکلات جامعه هند و سیاست و تبعیضهای اقلیتی میداند که همچنان رفع نشده است. انتقامی که در آثار بالیوودی چشمگیر است.
باید اذعان داشت دوپتل در اولین تجربه کارگردانیاش، بیشتر بر روی سینمای بالیوود مانور میدهد. البته تصویر حضور چهرههای فاسد و پرنفوذ شهر در یک کلاب مخفی انتخاب هوشمندانهای برای این داستان بوده است.
مردمیمونی یک داستان تکراری با ارتش یک نفره دارد که منتقدان از آن به عنوان جان ویک هندی نام میبرند.
اما چرا نام این فیلم اکشن، مرد میمونی شد؟
داستان با یک قهرمان بینام ملقب به پسر بچه آغاز میشود که در مبارزات زیرزمینی شرکت میکند، شکست میخورد تا از این راه کسب درآمد کند. او در این مسابقات ماسک میمون بر چهره میزند. احتمالا این کتک خوردنها مرهمی بر زخمهای کهنه اوست که نمیداند چگونه آنها را التیام ببخشد. او این نقاب را به یاد قصهای استفاده میکند که مادرش در دوران کودکی برایش تعریف کرده بود: «هانومان، یک خدای هندی نیمه میمون-نیمه انسان است که در دوران کودکی بهخاطر یک اشتباه از سوی خدایان دیگر مجازات میشود و قدرتهایش را از او میگیرند». در اینجا کید در واقع نسخهای نمادین از هانومان است.
کارگردان، فیلم را به تبدیل به دو بخش کرده که هر بخش آن میتوانست یک فیلم جداگانه باشد؛
در بخش اول آن که بنمایه و جان ندارد، کید میخواهد صرفا انتقام بگیرد اما او در این زمینه خام و بیتجربه است و بدون هیچ فکری تصمیم به کشتن پلیس فاسد میگیرد و شکست می خورد.
در بخش دوم فیلم که تا حدی معناگراست، او باید از قید و بند گذشته رها شود و بهجای انتقام از قتل مادرش با یک هدف والاتر یعنی مبارزه با فساد همسو شود. حالا این پسر بچه خام تبدیل به مردی شکستناپذیر شده است.
اگر دو پتل تمرکزش را فقط بر ساخت این بخش میگذاشت، فیلم بهتری میساخت، با این حال، دیالوگمحور نبودن، برای فیلم یک شاخصه است و در نهایت باید گفت این کارگردان ۳۴ ساله با ساخت نخستین فیلمش و با همه ضعفهایش در فیلمبرداری و یا ایدههای تکراری که گاه برای بیننده و حتی اکشندوستها حوصلهسربر میشود، شروع خوبی در عرصه کارگردانی داشته است.
فرزانه متین
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است