نگارش فیلمنامه سریال «ماشین بازی» از سر گرفته شد | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۵۲
به یاری بازوان عدالت قضایی

نگارش فیلمنامه سریال «ماشین بازی» از سر گرفته شد

یاشار سربلند کارگردان و فیلمنامه‌نویس درباره چالش‌هایی که در مسیر ساخت سریال داشته است، گفت و از آغاز نگارش فیلمنامه سریالی با موضوع ماشین بازی خبر داد.

به گزارش صبا، در حاشیه نشست نقد و بررسی فیلم کوتاه در یک مجموعه فرهنگی ، با یاشار سربلند که کارگردانی چندین فیلم بلند داستانی را در کارنامه هنری خویش دارد، رو به رو شدم که پـُـرشــور و اشتیاق، فیلم‌ها را نقد و تحلیل می‌کرد. از روی کنجکاوی با او به گفت‌وگو نشستم؛ سربلند در همان ابتدای صحبت خبر داد که نگارش فیلمنامه سریال «ماشین بازی» که پیش‌تر قرار بود با نام «آوانتاژ» با محوریت ماشین بازی تولید شود، از سر گرفته شده است. اما حکایتِ شخصیِ وی بیش از آن که می‌پنداشتم غافلیگیرکننده بود!  فـراز و فـرودهایی در مسیر ساخت یک پروژه سریال، از سویی کارشکنی‌ها و بــداقبالی‌های فراوان و در مقابل، استقامت، صبر و ایمان راسخ این آقای کارگردان در تمام مدت گفت‌وگو نظرم را جلب کرد.

در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار صبا را با یاشار سربلند کارگردان و فیلمنامه‌نویس می‌خوانید.

با ما همراه باشید.

سربلند می‌گفت: در بهار سال ۱۳۹۹ یک طرح قصه سریال را به رشته تحریر درآوردم. بخش اعظم بودجه مورد نیاز پروژه در قالب اعتباری ، نقدی و حمایتی فراهم شد و در نهایتاً جهت تکمیل باقیمانده بودجه پروژه ، یک آقایی نیز به عنوان سرمایه‌گذار مستقل بخش خصوصی با پروژه قرارداد منقعد نمود که البته برای آسایش خیال ایشان ، قرینه به قرارداد یک فقره چک ضمانت نیز به ایشان تحویل نمودم. برای نخستین بـار، قرار بود که در ایران سریال مبتنی بر کانسپت ماشـین‌بـازی همانند فیلم‌های سینمایی «سریع و خشن» ساخته شود. فرآیند نگارش فیلمنامه توسط تیم فیلمنامه‌نویسی آغاز و همزمان پیش‌تولید، انعقاد قراردادها و ‌پرداخت دستمزد به عوامل پشت دوربین و بازیگران انجام شد. تصویربرداری ویدئوهایی به عنوان پیش‌نمایش با استفاده از جلوه‌های ویژه دیجیتالی در قالب‌های نوین تولید و آماده شد. با انرژی زیاد متمرکز شدم بر روی رایزنی‌ با اسپانسرها و هم‌افزایی با فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی، کانون جهانگردی و اتومبیلرانی، رسانه‌های خودرویی و . . . ؛ کار به جایی رسید که با پخش‌کننـدگان بین‌المللی به توافق رسیدم و طبعاً برآورد بودجه پروژه به چندین برابرِ مبلغ پیشبینی شـده فزونی یافت لذا ناگزیر از سرمایه‌گذاران دیگری برای مشارکت دعوت نمودم، همه چیز به خوبی پیش می‌رفت تـا اینکه به ناگهان وارد یک چالش دشوار شــدم! . . . چک ضمانت ذیل قرارداد (که بدون اطلاع من، از ســوی آقای سرمایه‌گذار به فردی دیگر واگذار شده بود) برگشت زده شــد!!!  و در پـیِ آن حساب بانکی‌ام از اعتبار ساقط ، امکان عقد قرارداد با سرمایه‌گذاران جدید سلب و پروژه به تعطیلی کشانده شد!

***واکنش همکاران‌تان چه بود؟

برایم بسیار تلخ‌ بود که بسیاری از کسانی که میلیون‌ها تومان از من دستمزد دریافت کرده بودند، به ناگهان مرا در آن برزخ رهـا کردند، تنها کسی که در این راهِ پــُـرخطر و دشوار در کنارم ماند همسر سابق‌ام بود که ایستادگی قهرمانانه‌اش، ستودنی‌ست. اما از تلاش دست نکشیدم و با هدف از ســرگیری پروژه، طی سفری به خارج از کشور رفته و در آنجا با سرمایه‌گذاران بین‌المللی دیدار و توافق کردم. پس از بازگشت به ایران، از دارنده‌یِ ثانویه‌یِ چـکـــ دعوت نمودم تـا مذاکره کنیم اما وی اقدام به گماردن افرادی برای ارعاب و تهدید نمود! . . .  من و همسر سابق‌ام ماه‌ها با اضطراب ناشی از یورش‌ِ احتمالیِ شـرخرها روزگار سپری کردیم. تنگنای مالی به حدی رسید که برای تامین هزینه‌های دفتر و در راستای حفظ این سنگر، ناگزیر شدیم که برخی از اتاق‌های بلااستفاده دفتر کارمان را به افراد متقاضی اتاق اداری، به صورت ماهیانه اجاره دهیم. در ادامه اما قائله به همینجا ختم نشد و در اسفندماه سال ۱۴۰۰ از سوی دادگاه حقوقی تهران (به استناد چک برگشتی مرتبط با ساخت سریال) بر علیه من، اجرائیه صادر شد! گیج شده بودم.

***حتماً فراهم کردن پول برای پرداخت حق‌الوکاله برای‌تان به یک چالش جـدی تبدیل شد ؟

بله، هزینه‌های حق‌الوکاله بسیار بالاتر از توان مالی‌ام بود لذا بـدون وکیل فرآیند دفاع از خویش را انجام دادم که متاسفانه منجربه به شکست شد ولی به همت یــار حقوقدان آقای دکتر شیدان فضلی‌راد، یک تیم وکالت پرونده‌ام را پذیرفتند . . . متعاقباً در شهریورماه ۱۴۰۱ مطلع شدم که حکم جلب سیار صادر شده و آن آقا به محل سکونتِ پیشین من مراجعه کرده است. هر چند بعید بود که محل سکونت جدیدم را بیابد اما به هرحال، من و همسرم دوباره مدت مدیدی را در استرس و نگرانی و ترس روزگار سپری کردیم تا اینکه در بهمن ماه سال ۱۴۰۱ در پـی یک تله‌گذاری حـرفه‌ای، هنگام حضور در یک جلسه کاری، به دام افتادم و روانه زندان اوین شدم!!!

***واقعاً فکر می‌کردید که بابت تولید یک اثر فرهنگی_هنری به زندان بیفتید؟

قطعاً خیر؛ در محبس، در قهقرای ناامیدی غرق شدم اما خداوند یـاری کرد تا خودم را بیابم . در آنجا به سایر مددجویان فیلمنامه‌نویسی تدریس می‌کردم. اندکی بعد تائیدیه سـاترا ، نامه سازمان سینمایی و رأی شورای داوری خانه سینما به مستندات پرونده افزوده شده و همزمان خبر رسید که دادگاه تجدیدنظر، پرونده را به دادگاه بدوی ارجاع داده است و خوشبختانه حکم توقف عملیات اجرایی از سوی دادگاه صادر شد و  اینجاست که اهمیت علم و درایت قاضی محترم بر سرنوشت یک انسان آشکار می‌شود.

***و لحظه آزادی؟

در واپسین روزِ خرداد ۱۴۰۲ در کمال ناباوری از همان پله‌هایی پایین آمدم که پنج ماه پیشتر، از آن‌ها بالا رفته بودم . . . به خانه آمدم با یک پروژه نیمه‌کاره در قلبم و به نوعی هم اضطراب جـاری در ذهنم مبتنی بر آنکه همچنان به قید ضمانت موقتاً آزاد بودم . از آنجائیکه مدت‌های طولانی تحت تاثیر تـــروماهای هولناک غـم و اضطراب زیسته بودم تـــوان انجام دادن هیچ کار موثری را نداشتم . . .

***با این همه رنج ، از فیلمسازی متنفر نشدید؟

اتفاقاً نــه . در آبان ۱۴۰۲ تصمیم به ساخت یک فیلم داستانی گرفتیم. با تکیه بر اعتبارم و اندک اندوخته مادی، پیش‌تولید رفتیم. پیش‌پرداخت بابت تجهیزات، لوکیشن، همکاران و . . . ولی به ناگهان چهل‌وهشت ساعت قبل از آغاز فیلمبرداری خانم بازیگر نقش اول زن به دلایلی غیرمـوجـه از حضور در مقابل دوربین امتناع ورزید و به یکباره مجدداً تمامی زحماتم فروپاشید و دوباره دلسردی حاکم شد. و تا همین چند روز پیش هم حتی من همچنان گرفتار پرداخت برخی از مبالغ معوقه‌ی آن پروژه بودم.

***بابت خسارت وارده ، طرح دعوی قضایی برای مطالبه ضرر و زیان از آن خانم بازیگر نکردید؟

مدارک و مستندات مربوطه را بایگانی کردم ولی به احترام اصالت خانوادگی وی، از طرح دعوی بر علیه ایشان صـرفنظر نمودم.

***از هدف‌تان برای ساخت سریال «ماشـین‌بـازی» صرفنظر کردید؟

خیر! به هیچ عنوان ، ماشین‌بازی مرا هرگز رهـا نمی‌کند. در بهمن سال ۱۴۰۲ تصمیم گرفتم تـــا طرح قصه پیشین سریال را (که قبلاً آوانتاژ نام داشت) کنار بگذارم لذا یک طرح قصه کاملاً جدید و متفاوت نوشته شد که البته همچنان مفهوم «ماشـین‌بـازی» در آن محفوظ است.

***سرانجام کشمکش قضائی مربوط به اختلافات شما با یک نفر از سرمایه‌گذاران سریال «آوانتاژ» چـه شـد؟

نهایتاً دادگاه حقوقی تهران حکم ابطال اجرائیه را به نفع من صادر نمود و پرونده قضائی مذکور در بهار ۱۴۰۳ برای همیشه مختومه اعلام گردید.

***خلاصی پس از چـهار سـال، و حالا فرصت از ســرگیری دوباره پروژه‌تان؟

بله، به لطف خداوند و البته به یــاریِ بازوان عدالت دستگاه قضایی، بالاخره رهــا شدم و هم‌اکنون در آسایش فرآیند نگارش فیلمنامه آغاز شده است.

نشر اول: روزنامه صبا

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰