پرواز به دهه شصت آبادان با یک اتود / شیوه حمیدرضا آذرنگ را می‌شناختم/ فاطمه معتمدآریا، رفیق بود | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۶:۱۳
الهام شفیعی در گفت‌وگو با صبا:

پرواز به دهه شصت آبادان با یک اتود / شیوه حمیدرضا آذرنگ را می‌شناختم/ فاطمه معتمدآریا، رفیق بود

بازیگر فیلم سینمایی «روزی روزگاری آبادان» با اشاره به شاخصه‌های این فیلم گفت: امیدوارم مخاطبان، این فیلم را ببینند و از آن لذت ببرند، چون این فیلم خود زندگی‌ست، ترکیبی از گریه و خنده و مخاطب را بسیار درگیر می‌کند، چنان که خود من بعد مدت‌ها وقتی فیلم را در سینما دیدم، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم.

الهام شفیعی در گفت‌وگو با خبرنگار سینما صبا، درباره بازی در فیلم «روزی روزگاری آبادان» ساخته حمیدرضا آذرنگ که روی پرده سینماهاست، گفت: حدود چهارسال پیش دستیار آقای آذرنگ با من تماس گرفت و در دفتر ایشان ملاقاتی با هم داشتیم و فکر می‌کنم تصوری که از نقش سهیله داشتند از نظر ظاهری و احوالی خیلی به من شبیه بود. در ادامه بعد از اینکه درباره کاراکتر با هم صحبت کردیم، فیلمنامه را با هم خوانش کردیم و با همان اتود اولیه همه چیز قطعی تر شد و قرار شد من این نقش را بازی کنم.

فضای فیلمنامه «روزی روزگاری آبادان» را دوست داشتم/ این فیلم خود زندگی‌ست

او درباره ویژگی این نقش تصریح کرد: فضای فیلمنامه «روزی روزگاری آبادان» بسیار جذاب بود و آن را خیلی دوست داشتم و البته نقشم هم جای کار بسیاری داشت. بازی در نقش یک دختر آبادانی در دهه شصت با آن حال و هوا کنجکاوی‌ برانگیز بود ضمن اینکه کارگردان فیلم آقای آذرنگ بود و از آنجا که ایشان یک تئاتری درجه یک هستند همه چیز دقیق و مبتنی بر تمرین و گفت‌وگو پیش می‌رفت.
شفیعی گفت: حضور فاطمه معتمدآریا، محسن تنابنده و هیراد آذرنگ هم از انگیزه های دیگری بود که من را برای ایفای این نقش ترغیب می‌کرد.
وی درباره بازی در کنار فاطمه معتمد آریا، تاکید کرد: راستش ایشان از همان روز اول، مثل یک مادر و یک رفیق با من رفتار کردند. خانم معتمدآریا بسیار همراه بود و آنقدر درست ایفای نقش می‌کرد که من چاره‌ای جز اجرای درست و دقیق نقش خودم نداشتم. ما از همان اول با هم تمرین می‌کردیم و حضور ایشان برای من و هیراد که اولین تجربه‌مان بود، فضای امنی را برای ایفای نقش به وجود آورد و همراهی با ایشان برایمان بسیار لذت بخش بود.
این بازیگر تئاتر و سینما در پاسخ به اینکه برای بازی در فیلمی درباره آبادان، آیا قبل از این فیلم شهر آبادان را از نزدیک دیده بودید؟ اظهار داشت: برای اولین بار سال گذشته خیلی کوتاه به آبادان سفر کردم و این شهر را از نزدیک دیدم. البته فیلمبرداری فیلم در آبادان نبود و از این بابت تجربه ویژهای برای من به شمار می‌رفت. قبل از آن با راهنمایی‌های آقای آذرنگ و جست‌وجوی شخصی درباره این شهر، برای بازی در این فیلم اطلاعات لازم را به دست آوردم.
وی با بیان اینکه فضای همکاری در این فیلم خیلی عالی بود، تاکید کرد: زمان فیلمبرداری این فیلم در دوران کرونا بود و با وجود اینکه شرایط بسیار سخت و پیچیده بود، به ‌نظرم همه همراه بودند. کار با همدلی بر اساس برنامه‌ریزی پیش رفت و به غیر از این فضا هم انجام کار ممکن نبود. به‌ نظرم نتیجه هم رضایتبخش بود و امیدوارم مخاطبان، این فیلم را ببینند و از آن لذت ببرند، چون این فیلم خود زندگی‌ست، ترکیبی از گریه و خنده و مخاطب را بسیار درگیر می‌کند، چنان که خود من بعد مدت‌ها وقتی فیلم را در سینما دیدم، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم.

جهان فیلمنامه و پرداخت نقش برایم مهم هستند

شفیعی درباره نگاه و اولویت‌هایش در پذیرفتن پیشنهادهای بازیگری به صبا گفت: به عنوان بازیگر اگر فیلمنامه جهان درست و نقش پرداخت دقیقی داشته باشد، علاقه دارم در همه ژانرها بازی کنم و امیدوارم فرصت بازی در نقش‌های مختلف را داشته باشم. اولین ملاک در انتخاب بازی در یک فیلم برای من، فیلمنامه است. اینکه فیلمنامه گیرا باشد و جهان آن مرا درگیر کند تا بتوانم با نقش ارتباط بگیرم و البته دغدغه‌ای از جهان شخصی خودم باشد. در درجه دوم ارتباط من با کارگردان برایم اهمیت دارد و اینکه کارگردان چقدر به فیلمنامه مسلط است و هدف کارگردان از ساخت این فیلمنامه چیست… در واقع هم‌سویی من و کارگردان در مورد نقش و فیلمنامه برایم بسیار اهمیت دارد چون این هم‌سویی، موجب خواهد شد تا نقش خود را بهتر بازی کنم.
او ادامه داد: بازیگری علاقه و دغدغه من است. من تاکنون در این مسیر خیلی خوشبخت و خوش‌شانس بودم و امیدوارم از این به بعد نیز در مسیر حرفه‌ای‌ام، اوضاع خوب پیش برود. برای ادامه این مسیر، بسیار مشتاق هستم و امیدوارم اتفاقات خوبی برایم رقم بخورد.

«درانتهای شب» اثری سلامت، ظریف و انسانی بود

الهام شفیعی همچنین درباره بازی در سریال موفق و پربیننده نمایش خانگی «درانتهای شب» گفت: هر چند که در این سریال نقش کوتاهی داشتم ولی نکته‌ خیلی ارزشمند و قابل اهمیت برایم، این است که آنچه مخاطب به تماشای آن نشست، محصولی سلامت، ظریف و انسانی بود که به واسطه یک فیلمنامه دقیق و ارزشمند شکل گرفته بود. فیلمنامه‌ای که با نهایت صداقت نوشته شد… ضمن اینکه تمامی گروه تهیه کننده، کارگردان، فیلمبردار، طراح صحنه و سایر عوامل در حرفه ای ترین شکل خود ظاهر شدند و این کار را به یک سریال ارزشمند تبدیل کردند
او ادامه داد: من از قبل افتخار آشنایی با ارسلان امیری و آیدا پناهنده را داشتم. آنها به دلیل شباهتی که با هدی زین العابدین عزیز در من دیده بودند، من را برای نقش مینا زرباف انتخاب کردند و من هم بسیار مشتاق بودم ضمن اینکه فیلمنامه هم موضوع انسانی و قابل توجهی داشت که در سال‌های اخیر خیلی شبیه آن را – به ویژه در سریال‌های خانگی- ندیده بودم. از نظر من، «در انتهای شب» یک سلیقه جدید برای مخاطب به ارمغان آورد.
او درباره نقش خود در این سریال به صبا گفت: این نقش نماینده نسل جدید در جامعه بود، نسلی که از نسل گذشته متفاوت‌تر رفتار می‌کند و گرچه بی‌پرواتر است ولی بیشتر فکر می‌کند و به همین دلیل تصمیم‌های جسورانه‌تر و جالب‌تری می‌گیرد. این نسل هم تجربه خودش از زندگی را دارد و می تواند آموزنده باشد… من از اینکه نماینده این نسل در سریال «در انتهای شب» بودم، بسیار خوشحال و خرسندم.
الهام شفیعی در پاسخ به اینکه بازی در کنار بازیگرانی همچون پارسا پیروزفر و هدی زین العابدین چگونه بود گفت: بازی در کنار این عزیزان که سالها تجربه بازیگری دارند برای من بسیار آموزنده بود. علاوه بر آنها بازی در کنار آقای داوودنژاد عزیز و خانم سعادت و راهنمایی‌های خانم پناهنده برای من بسیار ارزشمند و کمک‌کننده بود.

مهدیه مالکی

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰