دکتر حسام خضری در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، درباره فعالیتش در عرصه هنر، گفت: حس میکنم روحی از هنر در دوران کودکی به من تزریق شد و به نقاشی و موسیقی علاقهمند شدم. نقاشی را از کودکی شروع کردم و اکنون گاه اگر فرصتی دست دهد سیاه قلم کار میکنم. موسیقی را هم از سن ده سالگی آغاز کردم و ساز اصلی من گیتار و پیانو است. گاهی شعر مینویسم که در جشنوارهها هم شرکت کردهام… این سه شاخه از هنر را همیشه دوست داشتم و تاکنون آنها را ادامه دادهام ولی جدیترین و لذتبخشترین هنری که دنبال کردم موسیقی است و تا آخرین لحظه عمر از آن کوتاه نمی آیم و روزی نیست که در آن موسیقی کار نکنم.
وی در پاسخ به اینکه موسیقی را چگونه آموختید گفت: من در سن یازده سالگی یک کیبورد هدیه گرفتم و با همان کیبکرد موسیقی را بدون استاد و فقط با شنیدن آغاز کردم و طی بیست و سه سالی که موسیقی کار کردم هیچ استادی نداشتم. البته برای ساز ویولن و بالابان استاد داشتم که کلاسها را پس از مدتی دنبال نکردم و ساز پیانو و گیتار را که از کودکی کار کرده بودم ادامه دادم.
وی ادامه داد: شعر را از دوران نوجوانی آغاز کردم و سوم دبیرستان بودم که اولین ترانههایم را سرودم ولی بعد علاقمند به نیمایی شدم و بهترین شعرهایم در قالب نیمایی است و از زمان دانشآموزی نقاشیام همیشه خوب بود ولی از دوران راهنمایی بود که فهمیدم درنقاشی دست توانمندی دارم و این باعث شد که گاهی که دلم میگیرد نقاشی کنم.
مجری برنامه صبح بخیر ایران درپاسخ به اینکه چرا وارد عرصه پزشکی شدید؟ گفت: خانواده من خیلی دوست داشتند که پزشک شوم و اگر اجبار آنها نبود من وارد این حوزه نمیشدم گرچه اوایل که وارد این رشته شدم نسبت به آن گارد داشتم ولی بعد از مدتی به پزشکی بسیار بسیار علاقمند شدم.
وی پاسخ به اینکه در رشته پزشکی در چه عرصهای تخصص دارید گفت: در پزشکی من دستیار تخصصی جراحی پیوند اعضا هستم.
حسام خضری در پاسخ به اینکه چگونه وارد عرصه اجرا تلویزیونی شدید، گفت: زمانی که سال اول دانشگاه بودم بسیار به کار اجرا علاقه پیدا کردم و همان موقع در دانشگاه چند اجرا داشتم که بازخورد خوبی داشت. خیلی مصر بودم که به صورت حرفهای در تلویزیون اجرا کنم و این علاقه باعث شد سال اول دانشگاه که تمام شد، اقدام کنم. در تابستان که فراغت بیشتری داشتم، چون هیچ آشنایی نداشتم، به سازمان صدا و سیمای بوشهر مراجعه کردم… آن زمان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر درس میخواندم. سه روز به دم در سازمان صدا و سیمای بوشهر مراجعه کردم، روز اول نگهبان آنجا گفت که برای ورود حتما باید آفیش شوم و به این شکل امکان ورود وجود ندارد و روز دوم در هوای گرم بوشهر و زبان روزه دوباره همین اتفاق افتاد و روز سوم که رفتم نگهبان دیگری به خاطر گرمی هوا در ماه رمضان دلش به حال من سوخت و گفت ساختمان اداری سازمان آفیش لازم ندارد و معاون شبکه استانی بوشهر الان آنجاست و اجازه میدهم بروی. اگر توانستی باایشان صحبت کن. من رفتم و با معاون شبکه استانی بوشهر صحبت کردم و گفتم من دانشجوی علوم پزشکی بوشهر هستم و به اجرا خیلی علاقه دارم و میخواهم در شبکه شما اجرا کنم و گفت هیچ اشکالی نداره برایت نامه مینویسم که تست اجرا بدهی و یک هفته دیگر برای تست اجرا تماس خواهند گرفت، یک هفته بعد دقیقا با من تماس گرفتند و فردایش برای تست اجرا رفتم و تست من قبول شد. یک ماه بعد با گزارشگری در تلویزیون شروع کردم و بعد از مدتی به من پیشنهاد اجرا در یک برنامه ضبطی شد که خیلی مورد استقبال واقع شد و حدود سال ۸۹ به من پیشنهاد شد مجری سحر شبکه استانی بوشهر شوم.آن موقع من حدودا ۱۹ سال داشتم و اینگونه تبدیل شدم به مجری شدم و بعد از آن برنامه های بسیاری در حوزه اجتماعی اجرا کردم و این باعث شد مسیر من در اجرا مشخص شود ولی زمانی که درس من در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر تمام شد و به تهران آمدم، مشغول کار بیمارستان شدم و چون آشنایی در صداو سیمای تهران نداشتم کار اجرا را کاملا کنار گذاشتم وتمام وقت در بیمارستان کار میکردم تا اینکه سال ۹۶ علاقمند شدم در رشته رسانه تحصل کنم و سال ۹۶ با رتبه ۴۴ در مقطع ارشد مدیریت رسانه دانشگاه علامه مشغول تحصیل شدم و سال ۹۹ دکترای مدیریت رسانه در دانشگاه علوم تحقیقات تهران تحصیل کردم.
او ادامه داد: زمانی که کووید آمد و فراگیر شد، من از طریق صفحه اینستاگرام خودم به اطلاعرسانی در مورد کووید پرداختم و چون فن بیان داشتم مخاطب خیلی استقبال کرد که یک نفر در حوزه پزشکی میداند، فن بیان دارد و خوب صحبت میکند…
خضری ادامه داد: فالور های من زیاد شد و اینگونه شد که صدا و سیما بامن ارتباط گرفت وابتدا به صورت تلفنی و بعد حضوری در رادیو جوان حضور پیدا کردم و بعد در شبکه جام جم و شبکه پنج به صورت مهمان حضور پیدا می کردم و بعد از آن رادیو جوان از من خواسته شد تا سردبیر وگوینده یک برنامه باشم. بعد در شبکه پنج مجری حوزه پزشکی شدم و بعد از آن هم شبک یک به من پیشنهاد داد و الان مجری برنامه صبح بخیر ایران شبکه یک سیما و برنامه ضربان شبکه سلامت هستم.
حسام خضری درپاسخ به اینکه به نظر می رسد بین پزشکی به عنوان درمانگر جسم و روان و هنر به عنوان درمانگر روح شباهتهایی وجود دارد نظر شما چیست تصریح کرد: البته هردو درمانگر هستند و باعث التیمام و فراموشی دردها می شوند اما معتقدم کاری که درمانگر روح انجام می دهد خیلی مهمتر از درمانگر جسم است چون روح سالم باعث جسم سالم می شود هرچند هردو باهم کاملا مرتبط هستند ولی آدم های زیادی در دنیا بودند که جسمشان سالم نبوده ولی روح بلندی داشتند و اطرافیانشان را تحت تاثیر قرار داده اند درمانگران روح کار مهمتری را نسبت به درمانگر جسم انجام می دهند.
وی در پاسخ به اینکه هنر چقدر در شغل پزشکی شما تاثیرگذار بوده، تاکید کرد: مسلما هنر در شغل من تاثیر داشته و فردی که دست هنرمندی دارد معولا موقع جراحی و بخیه زدن بهتر عمل میکند.
حسام خضری در پاسخ به اینکه به نظر میرسد پزشکهایی که در عرصه هنر فعالیت میکنند موفقتر هستند، گفت: البته گفته میشود افرادی که در رشته پزشکی تحصیل میکنند به دلیل دروس سختی که دارند افراد نسبتا تک بعدی هستند ولی این حرف درست نیست و افراد هنرمندی که در رشته پزشکی تحصیل میکنند، غالبا افراد بسیار اعجوبهای هستند… البته من خودم را نمیگویم مثل مرحوم افشین یداللهی که علاوه بر روانپزشک بودن، یک شاعر فوق العاده برجسته هم بود…
وی با اشاره به اینکه اگر نبوغ فردی که در عرصه پزشکی تحصیل کرده باهنر همراه شود آنها راتبدیل به آدم های اعجوبه می کند گفت: هنر در زندگی من خیلی تاثیرگذار بوده و همیشه برای رفع خستگی های جسمی بعد از کار از هنر استفاده کرده ام.
وی در ادامه افزود: برای من هنر یک ساحت بالاتری نسبت به پزشکی دارد چون من تمام خستگی هایم را با هنر برطرف می کنم و پزشکی را صرفا وظیفه می دانم که برای التیمام درد دیگران انجام می دهم ولی هنر و پرداختن به آن روح انسان را لطیف تر می کند و باعث می شود انسان در انجام وظایفش موفق تر عمل کند و به همین خاطر هنر تمام دامنه های زندگی و شغل مرا تحت تاثیر قرار داده است.
حسام خضری درباره چشم اندازش در هر کدام ازاین دو حوزه، گفت: در حوزه پزشکی نمی شود گفت می خواهم بزرگترین پزشک دنیا شوم بلکه به عنوان فردی که روح احساسی و آمیخته به هنر دارم می خواهم با درمان دردها یا مشورت دادن انسان ها را در شهر یا روستا یا کشوری دیگر به آرامش برسانم ولی در حوزه هنر چشم انداز بزرگتری دارم و دوست دارم بخشی از افکار عمومی و اطرافیانم را تحت تاثیر هنرم قرار دهم و امیدوارم روزی برسد که مردم با هنر من مواجه شوند و در عرصه موسیقی دوست دارم کارهای ماندگاری بسازم که در ذهن مردم بماند وهرچند این آرزو را دارم ولی مطمئن نیستم اتفاق بیافتد.
مهدیه مالکی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است