به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، «رودخانه» نمایشی است به نویسندگی علی حاتمینژاد و کارگردانی محمد نیازی که این ماه در تماشاخانه استاد انوشیروان ارجمند در تئاتر مستقل مشهد بهروی صحنه است.
نمایش «رودخانه» در پنج اپیزود، پنج موقعیت متفاوت و پنج روایت مختلف به علاقه به مهاجرت و پناهندگی در بین نخبگان میپردازد.
نویسنده بهخوبی شرایطی را به روی کاغذ آورده که هر کدام گویای این است که در دل خود بحران دارند. تصمیم به پناهندگی در دل خود ترس جدایی از خانواده، جدایی از عشق و جدایی از وطن دارد که اینها کنشهایی ساده و درعینحال مستحکم را به وجود آورده است. صحنه در به عمق بخشیدن به «رودخانه» نقش دارد، اگرچه یک تختخواب و دو پودس بر صحنه است اما همین تختخواب در موقعیتهای مختلف که در صحنه قرار میگیرد اتاقهای مختلف را به تصویر میکشد به طوری که گاه همین تختخواب خود نیز عامل جدایی و فاصله میشود و جدایی میاندازد بین آدمها، دوستها و عاشق و معشوقهها و البته ترسها. و در انتهای صحنه دیوار نردهای وجود دارد برای تصویر ذهنی که از رودخانه به ما میدهد.
نور نمایش بهخوبی احساسات شخصیتهای نمایش بر صحنه میتاباند. نور در تغییر موقعیتهای نمایش و حتی تغییر حالات شخصیتها نقش دارد و این انسجام حاکم بر صحنه و بازیگری و به کل نمایش هرگز میسر نمیشد مگر با کارگردانی موافق محمد نیازی.
کارگردان در این نمایش بهخوبی از الگوهای رئالیسم جادویی بهره برده و به موازات آن تقطیعهای زمانی و مکانی را مختلف را بر صحنه آورده. همانطور که میدانیم مفهوم تقطیع به عنوان یک تکنیک در تئاتر به روشی اطلاق میشود که روایتها، مضامین یا قوسهای شخصیتی مختلف را در کنار هم قرار میدهند تا یک اجرای پیچیده و چند لایه ایجاد شود. این تکنیک امکان کاوش عمیقتر دیدگاههای متنوع را در یک محصول واحد فراهم میکند و مخاطبان را قادر میسازد تا ببینند چگونه عناصر مختلف با هم تلاقی میکنند تا یک کل منسجم را تشکیل دهند. و این انسجام و وحدت را در نمایش «رودخانه» بهخوبی مشهود است و میتوانیم دنبال این تکنیک در نمایشنامه اثر باشیم.
یکی از راههای اصلی تقطیع در تئاتر از طریق ساختار خود روایت است. نمایشنامهنویس در این نمایشنامه از چندین خط داستانی استفاده میکند که در نقاط کلیدی داستان به هم نزدیک میشوند و نشان میدهند که زندگی و تجربیات شخصیتهای مختلف چگونه به هم مرتبط هستند. این تکنیک میتواند به هم پیوستگی مسائل اجتماعی، مبارزات شخصی یا رویدادهای تاریخی را برجسته کند.
راه دیگری که تقطیع در تئاتر تجلی مییابد، صحنه سازی فیزیکی و کارگردانی نمایش است. کارگردان این نمایش بهخوبی از فضاسازیهای مختلف استفاده میکند تا به معنای واقعی کلمه، جهانهای مختلف را کنار هم قرار دهد و شخصیتهایی از خطوط داستانی متفاوت را در فضای فیزیکی یکسانی قرار میدهد، حتی زمانی که داستانهای آنها مستقیماً همپوشانی ندارند. این تکنیک میتواند یک نمایش بصری از پیوستگی موضوعات مورد بررسی ایجاد کند. به عنوان مثال، در دایره گچی قفقازی (۱۹۴۴) اثر برتولت برشت، روایتهای متقاطع، اغلب به طور همزمان روی صحنه میروند و شخصیتها و تنظیمات روی صحنه همپوشانی دارند. این رویکرد به مخاطب اجازه میدهد تا پیامدهای گستردهتر اعمال و تصمیمات شخصیتها را در زمینه اجتماعی و سیاسی بزرگتر نمایشنامه ببیند.
در انتها باید نوشت «رودخانه» نمایشی است دارای وحدت شکل و معنا چه در مفهوم و متن اثر چه در شکل اجرایی که ساده ولی عمیق به مسائل اجتماعی حاکم بر جامعه و بر فضای ذهنی جوانان پرداخته است.
رضا برآبادی
There are no comments yet