به گزارش خبرنگار سینما صبا، فیلم سینمایی لنگ دراز longlegs۲۰۲۴ محصول امریکا در ژانر ترسناک-جنایی که طی هفتههای گذشته اکران شده، با سروصدایی جالب توجه امتیاز ۷ از ۱۰ IMDb را از آن خود کرده است. این فیلم به کارگردانی اوسگود پرکینز با بازی نیکولاس کیج و مایکا مونرو با بودجه سه میلیون دلاری برای شرکت مستقل فیلمسازی نئون ساخته شد و در دو هفته اکران خود در آمریکا بیش از دو برابر از بودجه تولید را در آورد.
داستان «لنگدراز» در مورد یک مامور اف.بی.آی به نام لی هارکر است که وظیفه رسیدگی به پرونده حل نشده یک قاتل زنجیرهای را به عهده میگیرد و طی تحقیقات بیشتر، هارکر متوجه وجود یک ارتباط شخصی با این قاتل بیرحم میشود. حالا او باید با زمان رقابت کند تا حملههای بعدی صورت نگیرد.
این فیلم پیش از شروع اکران، حاشیههای زیادی به همراه داشته است؛ پیش از اکران عنوان لقب ترسناکترین فیلم سینمایی جهان را به آن داده بودند که باید گفت کمپین تبلیغاتی این فیلم به خوبی در این زمینه عمل کرده است. بازاریابی این اثر بدین شکل بوده که پیش از نمایش فیلم از مردم دعوت میشد که پیامهای رمزگذاری شده را باز کنند یا با شخصیت مرموز کیج از طریق تلفن، چت یا گفتوگو کنند. تریلر فیلم ساده بود و ظاهر نیکلاس کیج را نشان نمیداد و از این رو مخاطبان بسیاری را که علاقمند به فیلمهای ترسناک بودند به سینما کشاند، اما متاسفانه آنها ناراضی به خانه برگشتند، چرا که «لنگدراز» اصلا اثری ترسناک و وحشتناک نیست، اما فضای سرد، خاکستری و موسیقی دلهرهآور فیلم، آن را به ژانر دلهره آور نزدیک میکند. ما با تماشای «لنگدراز»، بین سه فیلم مشهور «هفت»، «سکوت برهها» و «جوکر» معلق میمانیم و گویی «لنگدراز» وامدار این سه اثر است.
شیاطین، اجنه و نیروهای جهنمی معمولا سوژههای فیلمهای ترسناک قرار میگیرند و روایتهای دلهرهآوری را رقم میزنند تا شما را تا صبح بیدار نگهدارند. نبرد بین خیر و شر همیشه وجود داشته اما وقتی در مدیوم سینما و تلویزیون قرار میگیرد، جذابتر میشود. با اینکه معامله نمادین با شیاطین برگرفته از تخیلات ماست، اما طرفداران آن بیشمارند و از زمانی که سینما اختراع شد به تدریج این موضوعات از سوژههای اولیه فیلمنامهنویسان قرار گرفت به طوری که نخستین فیلمی که به چنین موضوعاتی میپرداخت، «فارست» محصول سال ۱۹۲۶ بود!
با این اوصاف، این فیلم رمزآلود، قصهای پر از حفره دارد که تا انتها خیلی از این حفرهها، پوشیده نمیشود. فیلم مخلوطی از شیطان پرستی،تسخیر و طلسم را با هم در آمیخته است، با این حال حس ترس را به مخاطب القا نمیکند و صرفا در نیمه دوم آن، مخاطب دچار اضطراب و استرس میشود.
انتخاب نام «لنگدراز» برای این فیلم، مخاطب را به یاد داستان مشهور «بابا لنگ دراز» جین وبستر میاندازد که دختربچهها را تحت سرپرستی خود میگرفت و در اینجا «لنگدراز» دختر بچهها را طعمه قرار میدهد و هر دختر بچهای که تولدش چهاردهم هر ماه میلادی باشد، درصدد آن است که به همراه دستیارش، او و خانوادهاش را بکشد، شاید چون در چهاردهم هر ماه، ماه آسمان کامل و لنگدراز دیوانه هم، مجنونتر میشود.
داستان از شروع قتل در سال ۱۹۷۶ در منطقه اورگان امریکا شروع میشود و از آن به بعد، ما با یکسری قتلهای زنجیرهای که در آنها، اثری از قاتل در صحنه جرم دیده نمیشود، رو به رو هستیم. پلیس قادر به حل این معما در این سالها نبوده تا جایی که در اواسط دهه ۹۰،اف.بی.آی، لی هارکر را مامور پیدا کردن رمز این قتلها میکند. هارکر خودش شهود بالایی دارد و گویی شیطان کدهای پیدا کردنش را به او میدهد و هارکر به سرعت، با هوشی که دارد میتواند ارتباط شخصی با این دیوانه را کشف کند و این، به ریشههای کودکیاش بر میگردد. زمانی که مادرش با شیطان در ۹ سالگی هارکر معامله میکند… او به سرعت نامه رمزگذاری شده با امضای «لنگدراز» را او که در صحنههای جرم باقی میگذارد، رمزگشایی میکند و متوجه میشود در این میان مادرش همکار لنگدراز است. در واقع شیطان از طریق مادر هارکر که خودش را راهبه جا میزند، وارد خانهها میشود و عروسکی به عنوان هدیه تولد دختر خانواده، به آنها میدهد. در مغز عروسک، یک گوی آهنی جایگذاری شده و این گوی، قابلیت تسخیر اعضای خانواده را دارد. در واقع اعضای خانواده به نوعی هیپنوتیزم میشوند… در ابتدا پدر خانواده شروع به کشتن اعضای خانواده میکند و در نهایت با خودزنی به زندگی خود پایان میدهد.
در فیلم الگوی کشتن نشان داده میشود اما از گذشته قاتل و انگیزه قتل، هیچ اطلاعاتی به ما داده نمیشود که از این بابت فیلمنامه نقص دارد، اما این روایت جنایی-هیجانانگیز با ضرباهنگ ملایم و داستانهای تو درتو و پیچیده باعث میشود مخاطب تا آخرین لحظه چشم از تماشای فیلم بر ندارد گرچه پس از پایان فیلم، متوجه میشود با یک قصه بی سر و ته رو به رو بوده که در آن، فقط بازیهای هنرپیشهها در حد شاهکار است و فیلمبرداری، قاببندی، رنگ و نور در آن خوب درآمده است.
کلوزآپهای ترسناک چهره سفید نیکلاس کیج، شیطانی و خندههای وحشتناکش برای دوستداران سبک فیلمهای دلهره آور و جنایی منحصر بهفرد است.
تعریف و تمجید از این فیلم به موضوع داستان بیربط است بلکه بیشتر به دلیل بازی تحسین برانگیز نیکلاس کیج در نقش یک قاتل زنجیرهای به اسم «لنگ دراز» با گریم سنگین و مایکا مونرو در نقش لی هارکر افسر اف.بی.آی است. گریم نیکولاس کیج به حدی خوفناک است که در طول فیلمبرداری وقتی لی هارکر برای نخستین بار وی را دید، تپش قلب گرفت و گفته میشود ضربان قلبش به ۱۸۰ رسیده بود. همچنین چندین نفر به هنگام ساخت فیلم، حالشان بد شده بود و کیج هم اعلام کرده بود که دیگر هیچوقت سمت چنین نقشهایی نخواهد رفت!
فرزانه متین
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است