مرجان کشانی کارگردان و تهیه کننده انیمیشن در گفتوگو با خبرنگار سینما صبا درباره شکلگیری ایده انیمیشن «پیانو» گفت: در یک دورهمی کوچک و اکران خصوصی فیلم کوتاه یکی از دوستان، با آقای گیتی دانش همصحبت شدیم. ایشان جزو ایدهپردازان و نویسندگان خوب انیمیشن هستند و درباره ایده جدیدی که درباره جنگ نوشته بودند، کمی صحبت کردیم و من احساس کردم که چقدر این ایده نزدیک به تمامی انسانهایی است که جنگ را تجربه کردهاند و جنگ جزئی از زندگیشان شده است و قسمتی از عواطف و دوستان و همراهانشان را در جنگ از دست دادهاند. حتی جنگ رنگ جدیدی به زندگیشان داده و حسرتهایی را در پی خود به سفرها و زنگیشان وارد کرده است، حتی احساسم این شکل بود که خودم چقدر در جنگ در اطرافم، چه جنگهای بین کشورها و چه جنگهای بین انسانها و در دایره کوچکتر، جنگ خودم با خودم، دچار ضربه و از دست دادنها شدم و خیلی سریع در همان جلسه اول به دانش گفتم اگر این ایده را نمیسازید، من آن را میسازم.
وی ادامه داد: بعد از اتمام فیلمنامه دانش، من شروع به تفسیر جنگ از نگاه خود و تلفیق دنیای من و انسانهای اطرافم و جنگهایی که روحمان را شکافته بود و از آن تکههایی از ناپایداری و نگرانی و بحران را داشت، کردم و این شد که من و آقای شهاب شمسی تصاویری از جنگ را با کمک نگاه اولیه که گیتی دانش در فیلمنامه به ما بخشیده بود را به تصویر کشیدیم.
کشانی درباره پروسه تولید این اثر توضیح داد: پروژه «پیانو» یک کار استاپموشن است و در این تکنیک زمان پیش تولید کمی طولانیتر از تکنیکهای دیگر پیش میرود چرا که در این تکنیک علاوه بر طراحی فضا، کانسپت فضا، طراحی کاراکتر، کانسپت کاراکتر، دکوپاژ، استوری بورد و سپس استوری ریل، بخش های دیگری مثل ساخت فضا، دکور، ساخت آرماتور، عروسک، رنگ، لباس، طراحی نور و… دارد. خلاصه کلی تجربیات جدید و جذاب و فنی دارد. البته به این دلیل اسمش را تجربه میگذارم چون معتقدم در هر کار و پروژه ما با تمام آگاهی، شناخت و دانشی که درباره کار خود داریم، یک تجربه جدید و به یاد ماندنی را پشت سر میگذاریم.
وی ادامه داد: تازه شروع به تولید میکنیم که به نظر من تا اولین فریم از یک پلان کار استاپ موشن ثبت نشده باشد، انگار ما کاری نکردیم و هرچه بوده است، میتواند رویا باشد که با ثبت اولین فریم در واقع کار استارت میخورد و رویای ما به واقعیت تبدیل میشود. در روند کار و زمان تولید هر چیزی که در پیش تولید رسیده بودیم، ثبت میشود و در نهایت در انتهای کار همان پس تولید ما باز جلوههای ویژه پیش بینی شده در پیش تولید و اصلاح رنگ تصویر و بافت تصویر و در نهایت صدا را دارد که در ابتدای کار موقع خواندن فیلمنامه می شنیدیم و کار نهایی را میبینیم. آن موقع به همراه تمام گروه، اثری که گذاشتند را با هم میبینیم و لذت میبریم.
این کارگردان انیمیشن درباره تاثیر گرفتن از فیلمهای دیگر مانند «پیانیست» رومن پولانسکی مطرح کرد: در ساخت فیلم «پیانو» من بارها و بارها فیلمهایی که مربوط به پیانو بودند و فیلمسازان بزرگی مثل پولانسکی و … ساختند، نگاه و تلاش کردم هیچ دیدگاهی را از آنها وام نگیرم و همچنان تلاش کنم فیلم «پیانو» مستقل و خارج از هر ایده و نظری از فیلمسازان دیگر ساخته شود.
وی افزود: من و آقای شمسی ساعتها و شاید چند ماه روی دکوپاژ این اثر وقت گذاشتیم و از نظر ما جنگ و صلح یک مرز باریک از زندگی مثل جنون و آرامش است که انسان را یا با تصمیم خود و یا با تصمیم و عواقب نظر دیگران در زندگی درگیر و مسیر زندگی را به سمت ویرانی یا آبادی هدایت میکند که این سوق دادگی به سوی جنگ جز خارج شدن آدمها از اهدافشان و عقب ماندن از آرمانها و آرامش درونی و بیرونی اتفاقی بیشتر رقم نمیزند و انسانها را به تباهی و بیراه هدایت میکند. از نظر من این آرامشی که در زندگی خداوند به انسانها هدیه داده است، میتواند باعث شناخت از خود و آبادانی زندگی و سبزی در مسیرشان شود. البته که معتقدم برای رسیدن به اهداف خود باید هدفمند جنگید و تلاش کرد که با توجه به ادبیات و فرهنگ ایرانی که صلح طلب هستند، این جنگ با آن جنگ و ویرانی متفاوت و جنگ دوم که رسیدن به اهداف و هدف گذاری در زندگی است، همان شکوفایی است که خارج از هر دغدغهای میتواند ما را به روشنتر شدن مسیرمان کمک کند.
کشانی در بخشی از صحبتهای خود بیان کرد: در فیلم «پیانو» تلاش کردم از نماد هواپیمای شکاری که در اصل عملکردش مقابله با هواپیماهای جنگی است، استفاده کنم و نشان دهم که در کره خاکی انسانها که باید هدفشان دفاع از حریم و مقابله با دشمن خودشان باشد، با افکارشان جنگ را طراحی میکنند و به جنگ خودشان میروند و اهداف انسانها را با کوچکترین اهمیتی از بین میبرند. در فیلم «پیانو» ما سعی کردیم تا بدون جنگ، جنگ را نشان بدهیم و اسم پیانو و ایده استفاده از پیانو برای جنگ انسانها از اینجا شکل میگیرد که صدای پیانو در اثر برخورد چکشهایی با سیمهای فلزی آن در داخل جعبه چوبی تولید میشود، این چکشها در اثر فشرده شدن کلیدها (کلاویهها)، که همان انسانهای کره خاکی هستند، به حرکت در میآیند و به سادگی ما به وسیله جنگ ضربههای ناهنجاری را به انسانها میزنیم که خود ساز پیانو در صورت کوک بودن صداهای زیبا را تولید میکند و وقتی ناکوک مثل جنگ باشد، ضرباهنگ بدی را تولید میکند و اینجاست که جنگ را در پیش داریم.
کارگردان انیمیشن «پیانو» توضیح داد: پیانو بالاترین دامنه صوتی را در بین سازهای معمول دارد که واقعا جنگ هم بالاترین و بزرگترین ویرانی را در جهان انسانها ایجاد میکند. در پلان دیگری از این فیلم ما به دنباله فیبوناچی؛ الگوی اسرارآمیز ریاضی در طبیعت اشاره کردیم و درواقع رویایی که کاراکتر ما در خواب میبیند که همان آرامش و اصل اعداد فیبوناچی است که در موسیقی باعث ایجاد موسیقی گوشنوازتر یا نقاشی دلانگیزتری میشود و ایدهآلترین حالت ممکن را به نمایش میگذارد.
مرجان کشانی در بخش پایانی صحبتهای خود بیان کرد: احساس میکنم انیمیشن کوتاه یا شاید فیلم کوتاه بهترین فرصت برای بیان حال و حس فیلمساز و نگرش آن از دنیای اطراف است و من با این الگوی درمانی فیلم کوتاه برای بهبود زخمها در درونم و التیام بافت موجودی خود، ارتباط برقرار کردم و فکر نمیکنم این راهکار را به زودی رها کنم چون از سریالسازی و ساخت کارتون برای تلویزیون برایم جذابتر است. البته که آن کار هم به من کمک میکند تا دنیای من با کودکان ارتباط داشته باشد و آن مسیر یعنی سریالسازی برای کودکان را هم یک اتفاق بزرگ برای ساخت بافت فرهنگی و کودکان کشور که یکی از آنها یعنی دختر خودم ادامه میدهم. ولی برای بیشتر و توانمندتر شدن در مسیر خود به تراپی که از نظر من همین ساختن فیلم کوتاه است، احتیاج دارم.
انیمیشن «پیانو» به کارگردانی مرجان کشانی و شهاب شمسی، از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، تا به حال به جشنوارههای بین المللی متعددی راه پیدا کرده است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است